رفتن به مطلب
برای استفاده از انجمن و عضـویت کلیک کنید.

شاپ دراوینگز دات آی آر

اولین انجمن تخصصی سازه های فلزی و شاپ دراویینگ در ایران از سال 1389 تا کنون

  • پرسش و پاسخ
  • آموزش و مقالات
  • فیلم و تصاویر

izadpanah

مدیرکل
  • تعداد ارسال ها

    1,772
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    14

تمامی مطالب نوشته شده توسط izadpanah

  1. شرکت سرمایه گذاری مسکن پردیس در نظر دارد عملیات احداث اسکلت فلزی برج های مسکونی پروژه المپیک واقع در جنوب شرقی میدان المپیک تهران در دو بلوک 27 طبقه و با زیربنای حدود 78000 مترمربع را از طریق مناقصه عمومی به پیمانکاران واجد شرایط و صلاحیت دار ( رتبه یک و دو رشته ابنیه ) که دارای کارخانه تولید اسکلت فلزی با مجوز از وزارت صنعت و معدن و تجارت باشند واگذار نماید. لذا از کلیه شرکت های واجد شرایط دعوت می گردد ضمن اعلام آمادگی کتبی و تکمیل فرم های خودارزیابی رزومه کامل کاری خویش را حداکثر ظرف مدت 14 روز از تاریخ اولین انتشار آگهی در روزنامه به دبیرخانه این شرکت واقع در جاده آبعلی شهر جدید پردیس فاز 3 خیابان معلم تحویل نمایند. جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن 76276201 واحد مناقصات شرکت تماس حاصل نمایید. http://pardis.hic-iran.com/monaghese-fa.html
  2. izadpanah

    انتخاب فرآيند جوشکاری مناسب

    به نقل از khakzad.com: در بسياری موارد اتصال طراحی شده را ميتوان با چند فرآيند جوشکاری مختلف ايجاد نمود. اما همواره يک فرآيند است که بهترين نتيجه را (در مجموع) ايجاد ميکند. بنابراين يک متخصص جوش بايد بتواند با روشی مقبول، يکی از فرآيندهای ممکن را برای اتصال مورد نظر تعيين نمايد. در اين متن شما با روال انتخاب فرآيند جوشکاری مناسب آشنا ميشويد. اين روال شامل ۴ مرحله ميگردد. مرحله اول: بررسی ويژگيهای مورد نياز اتصال در اين مرحله بايد بزرگ يا کوچک بودن اتصال جوش، موقعيت و جهت جوشکاری، و ضخامت فلز پايه بايد بررسی گردد. در جوشکاری، ملزومات هر اتصالی را ميتوان در ۴ ويژگی خلاصه کرد: پرکنندگی سريع (نرخ رسوب بالا)، انجماد سريع (در موقعيتهای دشوار جوشکاری)، سرعت جوشکاری زياد (سرعت حرکت قوس بالا و بستر جوش بسيار کوچک)، و نفوذ (عمق نفوذ جوش در فلز پايه). پرکنندگی سريع هنگامی نياز است که به مقدار زيادی فلز جوش برای پر کردن اتصال احتياج باشد. بستر جوشهای بزرگ را تنها ميتوان با نرخ رسوب بالا، در زمان کم ايجاد کرد. در بستر جوشهای کوچک، پرکنندگی سريع يک پارامتر فرعی ميباشد. انجماد سريع در جوشکاری موقعيتهای دشوار (بالا سری و عمودی) مد نظر قرار ميگيرد که نياز است حوضچه مذاب جوش خيلی سريع منجمد گردد. سرعت جوشکاری بالا به معنی پيشروی سريع قوس و فلز مذاب و ايجاد يک بستر جوش پيوسته و مناسب بدون انقطاع و بريدگی ميباشد. اين خصوصيت در جوشهای تک پاسه کوچک، مانند جوشکاری ورقها، مد نظر است. نفوذ با نوع اتصال تغيير ميابد. در بعضی اتصالات نفوذ بايد عميق باشد تا به مقدار کافی از فلز پايه با فلز جوش ترکيب شود و در برخی ديگر بايد نفوذ محدود شود تا از سوختگی و ترک جلوگيری گردد. هر اتصال جوشی را ميتوان بر اساس ۴ پارامتر مذکور دسته بندی کرد : مرحله دوم: تطبيق ويژگيهای مورد نياز اتصال با فرآيندهای جوشکاری. اغلب سازندگان دستگاه های جوش اطلاعات مختلفی را در ارتباط با ويژگيها و توانايی دستگاه های خود ارائه ميدهند که ميتوان از آنها استفاده نمود. در اين مرحله با توجه به خصوصيات هر دستگاه و ويژگيهای هر فرآيند ميتوان يک يا چند فرآيند را به گونه ای انتخاب کرد که خصوصيات تعيين شده برای اتصال را فراهم سازد. در اين حالت بندرت پيش ميايد که تنها يک فرآيند انتخاب شود و معمولا دو يا چند فرآيند خصوصيات مد نظر را تامين ميکنند. مرحله سوم: تهيه چک ليستی برای تعيين توانايی فرآيندهای انتخاب شده در تطبيق با شرايط خاص کاری. پارامترهای ديگری نيز علاوه بر اتصال روی انتخاب فرآيند تاثير ميگذارند. بسياری از آنها مختص شرايط کار و کارگاه جوشکاری شما ميباشند. گاهی اين پارامترها تاثير زيادی بر حذف برخی فرآيندهای انتخاب شده دارند. در اين مرحله بايد تمامی اين پارامترها را بصورت چک ليست درآورده و يکی یکی بررسی نمود. · حجم توليد: بايد هزينه دستگاه جوش را با مقدار کار يا توليد مورد نياز تطبيق داد. اگر حجم کار برای يک کاربرد باندازه کافی نباشد، ميتوان کاربرد ديگری را نيز بطور موازی در نظر گرفت تا هزينه ها تعديل گردد. · خصوصيات جوش: در صورتيکه يک فرآيند نتواند خواص جوش تعيين شده را تامين نمايد، از ليست انتخابها حذف ميگردد. · مهارت کاربر: کاربران ممکن است که مهارت کار با يک فرآيند را خيلی سريعتر از فرآيندهای ديگر کسب نمايد. آموزش کاربران برای يک فرآيند جديد هزينه ساز است. · تجهيزات کمکی: هر فرآيند دارای منبع تغذيه و تجهيزات کمکی خاص خود ميباشد. اگر يک فرآيند را بتوان با تجهيزات موجو اجرا نمود، هزينه اوليه بسيار کاهش ميابد. · تجهيزات جانبی: قابليت دسترسی و هزينه تجهيزات جانبی مورد نياز بايد مد نظر قرار گيرد. · شرايط فلز پايه: زنگار، روغن، لبه سازی، جوشپذيری و ساير شرايط فلز پايه بايد مد نظر قرار گيرد. اين پارامترها ميتوانند قابليت يک فرآيند را محدود نمايند. · وضعيت قوس: در صورتيکه درز اتصال نامنظم باشد استفاده از فرآيندهای با قوس آزاد ترجيح داده ميشود. اما در موارديکه بتوان درز جوش را بطور مناسبی قرار داد استفاده از فرآيند زيرپودری ارجح است. · قيد و بست: در برخی فرآيندها (بخصوص فرآيندهای نيمه خودکار) نياز به قيد و بست های خاص است که بايد مد نظر قرار گيرد. · تنگناهای توليدی: اگر فرآيندی هزينه توليد را کاهش دهد اما محدوديتها و مشکلاتی برای توليد ايجاد نمايد، ارزش خود را از دست ميدهد. دستگاه های بسيار پيچيده که نياز به سرويسکاری مداوم توسط افراد ماهر دارند ميتوانند باعث کاهش سرعت توليد شوند. چک ليست تهيه شده بايد تمامی فاکتورهای موثر بر اقتصاد توليد را در بر داشته باشد. فاکتورهای ديگری که ميتوان اشاره کرد عبارتند از: · ملزومات توليد · محدوده ابعادی جوش · انعطاف پذيری در کاربرد · طول درز جوش · زمان تنظيم و راه اندازی · هزينه اوليه · ملزومات بهداشتی و زيست محيطی با تعيين اين فاکتورها ميتوان فرآيند مناسب را از بين فرآيندهای انتخاب شده تعيين نمود. در صورتيکه تمامی شرايط يکسان باشد، معيار انتخای هزينه کلی خواهد بود. مرحله چهارم: بازنگری فرآيند با اطلاعات سازنده دستگاه جوش برای تاييد توانايی آن. در اين مرحله بايد چک ليست تهيه شده و ويژگيهای مورد نياز با نماينده سازنده دستگاه جوش مورد بازنگری قرار گيرد تا از توانايی دستگاه و انتخاب صحيح اطمينان حاصل شود. منبع: وبلاگ مهندسی جوش - weldeng.persianblog.com
  3. izadpanah

    دانلود چند پروژه کار آموزی

    به نقل از khakzad.com: پروژه کارآموزی ساختمان مسکونی 8 طبقه بتنی موضوع پروژه: پروژه کارآموزی ساختمان مسکونی 8 طبقه بتنی کارفرما: آقای حسین مردی کارآموز: حامد خاک زاد توضیحات: اصولاً کارهایی که برای احداث یک سازه صورت میگیرد بسیار گسترده است و به علت محدود بودن زمان کارآموزی، نمیتوان تمام کارهای انجام شده را مشاهده نموده و از نزدیک لمس کرد. این گزارش شامل آشنایی کلی با محل کارآموزی و مشخصات پروژه و شرح کارهای انجام شده در طول حضور اینجانب به عنوان کارآموز تنظیم شده است. محل کارآموزی یک زمین با متراژ 832 مترمربع واقع در میدان صادقیه بزرگراه اشرفی اصفهانی بعد از بزرگراه جلال آل احمد میباشد که در طول مدت کارآموزی شاهد اجرای عملیات تجهیز کارگاه، پیاده کرده نقشه، گودبرداری، پی کنی، آرماتورگذاری پی و قالب بندی فونداسیون و نهایتاً بتن ریزی فونداسیون بودم. تعداد صفحات: 24 صفحه نوع فایل: PDF (فشرده سازی با RAR) دانلود ------------------------------------------------------------------ موضوع پروژه: مدیریت، نظارت و اجرای نقشه های ساختمانی (اسکلت فلزی) کارفرما: - کارآموز: - توضیحات: اجرای ساختمانی اسکلت فلزی به آگاهی از یکسری مسائل فنی که به علم رشته های مختلف ساختمان بستگی دارد، نیازمند است.بدیهی است عدم توجه به مسائل تئوری معماری، محاسباتی و تأسیساتی در اجرا و ساخت، اشکالاتی را در پی خواهد داشت که به زودی به تعمیر ساختمان منتهی خواهد شد، که باید در اسرع وقت ساختمان را به وسیله تعمیر، محافظت کنیم و ضمن اجرای اصولی تعمیر، عمر مفید ساختمان را تداوم بخشیم. چراکه در بعضی مواقع، اشتباه در تعمیر ساختمان، خسارت مالی و جانی جبران ناپذیری دربرخواهد داشت. در این گزارش کارآموزی سعی شده اطلاعاتی در مورد ساختمان های فلزی و روش اجرای آنها داده شود. منبع: icivil.ir تعداد صفحات: 57 صفحه نوع فایل: PDF (فشرده سازی با RAR) دانلود --------------------------------------------------------------------- موضوع پروژه: اجرای ساختمان فولادی کارفرما: - کارآموز: مرتضی آمری نیا توضیحات: اجرای ساختمان های اسکلت فلزی، به آگاهی از یکسری مسائل فنی که به علم رشته های مختلف ساختمان، بستگی دارد، نیازمند است. بدیهی است که عدم توجه به مسائل تئوری معماری، محاسباتی و تأسیساتی در اجرا و ساخت، اشکالاتی را درپی خواهد داشت که به زودی منجر به تعمیر ساختمان خواهد شد. در این گزارش کارآموزی، سعی شده اطلاعاتی در مورد ساختمان های فلزی و روش اجرای آنها داده شود. تعداد صفحات: 49 صفحه نوع فایل: PDF (فشرده سازی با RAR) دانلود ------------------------------------------------------------------- موضوع پروژه: اجرای ساختمان بتنی کارفرما: - کارآموز: - توضیحات: تقریباً هر 10 سال یک زلزله مخرب در ایران رخ میدهد و آخرین زلزله، دی ماه 1382 در بم بود که ده ها هزار نفر تلفات داشت. مقابله با خسارات زلزله از دو جنبه اهمیت دارد، یکی محل وقوع زلزله و دیگری شدت آن که پیشرفت های قابل توجهی در آن حاصل شده است ولی از لحاظ زمان وقوع زلزله، پیش بینی آن غیرممکن است و مشکلات زیادی بوجود آورده است. تعداد صفحات: 81 صفحه نوع فایل: PDF (فشرده سازی با RAR) دانلود -------------------------------------------------------------------- موضوع پروژه: اجرای ساختمان بتنی کارفرما: - کارآموز: - توضیحات: مصرف فولاد در بتن حاصل یک کشف ناگهانی نیست، بلکه نتیجه یک تکامل و پیشرفت است. در سال 1848 لمبوت با ساختن یک قایق یتنی پارویی که به وسیله شبکه های مربع مستطیل شکل میله های آهنی مسلح شده بود، اولین سازه بتن مسلح را بوجود آورد. در سال 1873 مونییر یک منبع آب با ظرفیتی برابر 120 متر مکعب ساخت. در سال 1887 کنن و وایس در کتاب سیستم مونییر تئوری بتن فولادی را بر اساس سه اصل بنا نهادند که امروزه نیز مورد استفاده قرار میگیرند. تعداد صفحات: 41 صفحه نوع فایل: PDF (فشرده سازی با RAR) دانلود ----------------------------------------------------------------------- موضوع پروژه: کارهای اجرایی یک ساختمان کارفرما: - کارآموز: محسن حکیم الهی - رضا فرخ پور توضیحات: محل کارآموزی در شهر اصفهان بوده و کارگاهی که در آنجا مشغول به گذراندن دوره کارآموزی بودیم، از عملیات خاکبرداری از یک خرابه تا اجرای سقف اول را شامل میشود. اجرای کارهای ساختمانی شامل مراحلی متعددی است که ضمن آن با ماشین آلات ساختمانی، ابزار و مصالح گوناگون سر و کار دارند. محافظت از افراد انسانی در قبال حوادث ناشی از کار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تعداد صفحات: 50 صفحه نوع فایل: PDF (فشرده سازی با RAR) دانلود --------------------------------------------------------------- موضوع پروژه: احداث ساختمان مسکونی کارفرما: - کارآموز: رامین یزاف توضیحات: اصولاً کارهایی که برای احداث یک ساختمان صورت میگیرد بسیار گسترده بوده و به علت محدود بودن زمان کارآموزی، نمیتوان تمام کارهای انجام شده را دید و از نزدیک لمس کرد. در این مجموعه سعی شده است تا حدودی به بیان مراحل محتلف اجرا از قبیل تخریب و آماده سازی زمین، تجهیز کارگاه، ساخت و اجرای بتن، قالب بندی و آرماتوربندی و اجرای سقف تیرچه بلوک پرداخته شود. تعداد صفحات: 65 صفحه نوع فایل: PDF (فشرده سازی با RAR) دانلود
  4. izadpanah

    انواع و روش های جوشكاری

    به نقل از khakzad.com: جوشکاری فلزات رنگین با گاز استیلن یا کاربید ( یا فلزات غیر آهنی) فلزات غیر آهنی یا فلزات رنگی به فلزاتی گفته می شود که فاقد آهن و یا آلیاژهای آن باشند مانند مس – برنج – برنز- آلومینیوم- منگنز- روی و سرب تمام فلزات رنگین را با کمی دقت و مهارت و آشنائی با اصول جوشکاری می توان جوش داد و برای جوشکاری این نوع فلزات بایستی خواص فلز را در نظر گرفت. جوشکاری مس با گاز بهترین طریقه برای جوشکاری مس جوشکاری با اکسیژن است ( جوش اکسیژن = اتوگن= استیلن= کاربید اصطلاحات مختلف متداول می باشند) ضمناً می توان جوشکاری مس را با قوس الکتریک یا جوش برق نیز انجام داد. ورقه های مس را مانند ورقه های آهنی برای جوشکاری آماده می کنند یعنی سطح بالائی را تمیز نموده و از کثافات و روغن پاک نموده و در صورت لزوم سوهان می زنند. ولی چون خاصیت هدایت حرارت مس زیادتر است باید مقدار آمپر را قدری بیشتر گرفت. بهتر است همیشه با قطب مستقیم جوشکاری را انجام داد ( با جریان مستقیم و الکترود مثبت) زاویه الکترود نسبت به کار مانند جوشکاری فولاد است. طول قوس حداقل باید 10 تا 15 میلی متر باشد، برای جوشکاری مس می توان از الکترودهای ذغالی استفاده کرد. الکترودهای جوشکاری مس بیشتر از آلیاژ مس و قلع و فسفر ساخته شده اند و گاهی نیز از الکترودهای که دارای فسفر- برنز- سیلکان یا آلومینیوم هستند استفاده می کنند چون انبساط مس در اثر گرم شدن زیاد است فاصله درز جوش را در هر 30 سانتیمتر در حدود 2 تا 3 سانتیمتر زیادتر در نظر می گیرند. خمیر روانساز مس معمولاً در حرارت 700 تا 1000 درجه ذوب می شود و به صورت تفاله (گل جوش) سبکی روی کار قرار می گیرد و از تنه کار به علت کف کردن در روی کار نباید استفاده شود. بدون روانساز هم می توان مس را جوش داد و معمولاً از براکس استفاده می گردد. مس را به وسیله شعله خنثی جوش دهیم تا تولید اکسید مس نکند چون ضریب هدایت حرارت مس زیاد است باید پستانک جوشکاری مشعل 1 تا 2 نمره بیشتر از فولاد انتخاب شود. بهتر است مس را قبل از جوشکاری گرم نمائیم و با سیم جوشکاری مخصوص جوش داد برای جوشکاری صفحه 5 میلیمتری سیم جوش 4 میلیمتری کافی است و از وسط ورق شروع به جوشکاری می نمائیم و وقتی فلز هنوز گرم است روی آن چکش کاری می شود تا استحکام درز جوش زیاد شود. جوشکاری سرب در این نوع جوشکاری بیشتر از گاز هیدروژن و اکسیژن استفاده می گردد. در جوشکاری سرب احتیاج به گرد مخصوص نیست ولی باید قطعات کار را قبل از جوشکاری کاملاً صیقلی نموده سیم جوش سرب باید کاملاً خالص باشد چون سرب مذاب بسیار سیال می باشد. لذا جوشکاری درزهای قطعات سربی که به وضع قائم قراردارند بسیار دشوار و مستلزم مهارت و تجربه زیاد است. جوشکاری چدن با برنج یا لحیم سخت برنج چدن را می توان با برنج جوش داد. قطعات چدنی را باید همان طوری که برای جوشکاری با سیم جوش چدنی آماده می شوند برای برنج جوش آماده ساخت. لبه های درز جوش را باید به وسیله سوهان یا ماشین تراشید و هیچگاه لبه های درز قطعات چدنی را با سنگ سمباده پخ نزنید. زیرا ذرات گرافیت روی ذرات آهن مالیده می شوند و لحیم سخت خوب به چدن نمی چسبد. قطعات چدنی را قبل از شروع به جوش دادن حدود 210 تا 300 درجه سانتی گراد گرم کنید و گرد جوشکاری مخصوص چدن به کار برید تا بهتر به هم جوش بخورد. نقطه ذوب سیمهای برنجی باید در حدود 930 درجه سانتی گراد باشد. سیمهای برنجی که برای جوش دادن قطعات چدنی به کار می روند دارای مقدار زیادی مس است و کمی نیکل نیز دارند . نیکل اتصال لحیم را به چدن آسان می کند و نقطه ذوب زیاد آن موجب سوختن گرافیت درز جوش می شود . در جوشکاری چدن با برنج از شعله ملایم پستانک بزرگ با فشار کم استفاده کنید. اگر فشار شعله زیاد باشد گرد جوشکاری از درز خارج می شود و در نتیجه قطعات چدنی خوب به هم جوش نمی خورند. قطعات چدنی را باید پس از جوشکاری در محفظه یا جعبه ای پر شن یا گرد آسپست قرار داد تا بتدریج خنک شود و سبب شکنندگی و ترک و سخت شدن چدن نگردد. جوشکاری منگنز از منگنز به صورت خالص استفاده نمی شود در جهت عکس از آلیاژهای ماگنزیوم استفاده می شود که برای ریختگی فشاری از آن استفاده می گردد . به جای آلیاژهای Mg. Mn و Mg. Al و Mg AlZn امروزه از آلیاژهای مخصوصاً محکم Zr و Th استفاده می شود. برای جوشکاری ماگنزیوم و آلیاژهای آن از همان شرایط جوشکاری آلومینیوم استفاده می گردد. قابلیت هدایت حرارت زیاد و انبساط سبب پیچش زیاد کار می شود. ماگنزیوم در درجه حرارت محیط به سختی قابل کار کردن است و در 250 درجه می توان به خوبی کار گرد. جوشکاری برنج با گاز برنج مهمترین آلیاژ مس است و از مس و روی و گاهی قلع و مقداری سرب تشکیل می شود، این فلز در مقابل زنگ زدگی و پوسیدگی مقاوم است. چون روی در حرارت نزدیک ذوب برنج تبخیر می گردد بنابراین جوشکاری با این فلز مشکل می باشد. برنج از 60 درصد مس و 40% روی و گاهی مقداری سرب تشکیل شده است. درموقع جوشکاری روی به علت بخار شدن و اکسید روی محل جوش را تیره کرده و عمل جوشکاری را مشکلتر می نماید. ضمناً گازهای حاصله خطرناک بوده و باید از محل کار تخلیه گردند. درموقع جوشکاری روی حرکت دست بسیار مهم است و باید حتی الامکان سرعت دست را زیاد کرده وگرده جوش کمتری ایجاد نمود تا فرصت زیادی برای تبخیر روی نباشد. برنج را می توان با الکترودهای گرافیتی و معمولی جوشکاری نمود، درجوشکاری برنج از قطب معکوس استفاده می شود. فاصله قوس الکتریکی باید حداقل 5 تا 6 میلیمتر باشد. برنج ساده تر از فولاد و چدن و مس جوش داده می شود و استحکام و قابلیت انبساط آن درمحل درز جوش بسیار خوب است. توجه شود چون انقباض و انبساط برنج زیاد است نمیتوان به وسیله چند نقطه جوش به هم وصل کرد بلکه بایستی به کمک بست هائی که در حین جوشکاری می توان آنها را به هم متصل نمود از پیچیدگی جلوگیری شود. توجه شود که در جوشکاری از سیمهای مخصوص جوشکاری برنج که مقدار مس آن 42 تا 82 درصد است استفاده نمائید و برای جلوگیری از اکسیداسیون از گرد جوشکاری استفاده می شود و از استعمال تنه کار در جوشکاری برنج باید خودداری شود زیرا درز جوش را خورده سوراخ سوراخ و متخلخل می سازد و شعله را باید طوری تنظیم کرد که اکسیژن آن از استیلن بیشتر باشد زیرا روی در حرارت 419 درجه ذوب و در 910 درجه تبخیر می شود و رسوبی از روی و اکسید روی در کنار درز جوش به وجود می آید. مقدار اکسیژن شعله بستگی به نوع آلیاژ دارد و می توان قبلاً قطعه ای از آن را به طور آزمایشی جوش داد و اگر درز جوش سوراخ و خورده نشد خوب است. و اکسیژن زیاد هم باعث کثیف شدن جوش می شود . ورقهای نازکتر از 4 میلیمتر را از راست به چپ و ورقهای ضخیم تر از 4 میلیمتر را از چپ به راست جوش می دهند. به چکش کاری و خروج دود خطرناک و استفاده از ماسک مخصوص وباز نمودن پنجره وهواکش باید توجه نمود. جوشکاری فولاد زنگ نزن با گاز قابلیت هدایت حرارت فولاد زنگ نزن کمتر از فولاد معمولی می باشد و می توان سر مشعل را کوچکتر انتخاب کرد. شعله جوشکاری باید برای جوش فولاد زنگ نزن خنثی باشد زیرا اکسیژن یا استیلن اضافی با عناصر تشکیل دهنده فولاد زنگ نزن ترکیب شده و درز جوش خورده پس از مدتی زنگ می زند . روانساز جوشکاری فولاد زنگ نزن را به صورت خمیر در آورده روی درز جوش می مالیم . سیم جوش باید حتی المقدور از نوع خود فولاد زنگ نزن انتخاب شود و بهتر است تسمه باریکی از جنس همان فولادی که باید جوش داده شود را بریده و به جای سیم جوشکاری استفاده کرد. در روش جوشکاری این فولاد مشعل را باید طوری نگهداشت که زاویه آن نسبت به کار بین 80 تا 90 درجه باشد . زاویه سیم جوش در حدود 20 تا 40 درجه است وسیم جوشکاری را جلوی مشعل نگذارید تا همزمان با لبه کار ذوب شود و نوک مخروطی باید با ناحیه مذاب تماس داشته باشد تا از اکسیده شدن فلز جلوگیری کند. و شعله را نباید یک دفعه از کار دور نمود زیرا درجه انبساط فولاد زنگ نزن بیشتر از فولاد معمولی است و بابست های مخصوص از پیچیدن و کج شدن آن در موقع جوشکاری باید جلوگیری کرد فاصله لبه کار را باید برای هر 30 سانتیمتر 3 الی 4 میلیمتر بیشتر در نظر گرفت. پس از تمام شدن کار جوشکاری به وسیله برس و شتشو مواد اضافی تفاله و روانساز و یا گرد جوشکاری اضافی را باید کاملاً تمیز کرد و بر طرف نمود. جوشکاری فولادهای مولیبدونی وقتی که به فولاد مولیبدون اضافه شود مقاومت آن را بالا می برد مخصوصاً در حرارتهای زیاد ، بنابراین موارد استعمال این نوع فولاد بیشتر در لوله هائی که تحت فشار و حرارت زیاد باشد بیشتر است. بعضی از فولادهای مولیبدونی دارای مقداری کرم نیز هستند این آلیاژ را که مولی کرم می نامند بیشتر در ساختن قطعات مقاوم هواپیما به کار برده می شوند. جوشکاری این فولاد مانند جوشکاری آهن می باشد با این تفاوت که برای مقاوم بودن جوش باید از الکترود نوع E_7010 و E_7012 و E_7020 استفاده شود و برای قطعات ضخیم که گرده های پهن مورد احتیاج است می توان از فولادهای قلیائی (E_7016 ، E_7015 (LOWHYDROGE استفاده نمود. در مورد جوشکاری ورقهای 5 میلیمتر و ضخیمتر لازم است بعد از جوشکاری 1200 الی1250 درجه فارنهایت گرم کرده و برای ضخامت 5/12 میلیمتر به مدت یک ساعت گرم نگهداشت و بعد از آن باید قطعه به آهستگی سرد نمود به طوری که در هر ساعت 200 الی 250 درجه فارنهایت از حرارت آن کاسته شود وقتی که قطعه به 150 درجه فارنهایت رسید بعد می توان قطعه را در هوای معمولی سرد کرد. جوشکاری مونل واینکونل فلز مونل آلیاژی است از 67 % نیکل 30% مس و مقدار کمی آهن و آلومینیوم ومنگنز. فلز اینکونل آلیاژی است از 80% نیکل ، 15% گرم و 5% آهن. این دو فلز به علت مقاومت زیادی که در مقابل زنگ زدگی دارند برای ساختن تانکر و ظروف حامل مایعات به کار می روند. مونل و اینکونل را می توان با الکترودهای پوشش دار به آسانی آهن جوشکاری کرد. بنابراین جوشکاری این فلزات در تمام حالتها امکان پذیر است ولی بهتر است که درحالت تخت عمل انجام گیرد. قطعاتی که ضخامت آنها کمتر از 5/1 میلیمتر است نباید با قوس الکتریکی جوشکاری نمود. برای جوشکاری مونل واینکوئل باید عملیات زیر را انجام داد. 1. قشر نازک اکسید تیره رنگ را از نقاطی که باید جوشکاری کرد به وسیله برس یا سمباده پاک نمائید. 2. به گرم کردن قبلی احتیاجی نیست. 3. از الکترودهای با پوشش ضخیم استفاده به عمل آید. 4. درمورد جوشکاری حالت تخت زاویه الکترود نسبت به خط قائم درجه و در مورد حالتهای دیگر الکترود عمود بر صفحه باید باشد. 5. – گرده های باریک ایجاد گردد. جوشکاری طلا جوشکاری طلا به طریقه DC باجریان مستقیم انجام میگرد. الکترود را به قطب منفی وصل می نمائیم و یا با جریان فرکانس زیاد جریان متناوب کار میکنیم . ضمناً می توان برای جوشکاری طلا از طریقه جوشکاری نقطه جوش استفاده کرده که با الکترود و لفرامی عمل می نماید و پس از جوشکاری به وسیله صیقل نمودن با الکل کار را براق می نمائیم . ضمناً به وسیله جوشکاری کند پرسی نیز می توان طلا راجوش داد. جوش دادن متداول با شعلهای ریز و دقیق شبیه جوشکاری نقطه جوش می باشد. منبع: وبلاگ مهندسی جوش - weldeng.persianblog.com
  5. به نقل از khakzad.com: - مقدمه با وجود تجربه تلفات و خسارات سنگین زلزله هاى اخیر مانند زلزله هاى منجیل و بم، احتمال جدى وقوع زمین لرزه هاى بزرگ در بیشتر مناطق پر جمعیت کشور و نیاز جدى به اعمال کنترل کیفى در طراحی و اجرای ساختمانها، متاسفانه هنوز توجه کافی به ساخت و ساز صحیح نشده است . از نظر علم مهندسى زلزله، در حال حاضر ساخت بناهای مقاوم در برابر زلزله امکان پذیر است، لیکن عملا به دلیل یکسری مشکلات اجرائی رسیدن به ساختمانهای مقاوم تضمین نمی گردد. مشکل اصلی آسیب پذیرى لرزه ای ساختمانها حتی نمونه های جدید الاحداث در ایران، عدم استفاده صحیح از دانش فنی در مراحل طراحی و اجرا می باشد. دستورالعملهای اتصالات جوشکاری شده و ضوابط طراحی ساختمانهای فولادی، گاهی در طراحی و اجرا سهل انگاری میشود. لذا بایستی سطح معلومات فنی این افراد افزایش یافته و نیز مکانیزمی براى اعمال قاطعیت اجرایی و کنترل امر در نظر گرفته شود و البته طوری که حقوق مهندس ناظر حفظ شده و مسئولیتها به درستی تقسیم گردد. ساختمانهای فولادی بخش قابل توجهی از ساخت و ساز در ایران را تشکیل میدهند و یکی از مهمترین موضوعات در هر ساختمان فولادی، کنترل جوشکاری آن میباشد. اهمیت این امر در زلزله های اخیر نشان داده شده است که خسارات اساسی پس از بریدن جوش اتصال عضو سازه ای پدید میآید. جوشها در همه بخشها بایستی منطبق بر اطلاعات نقشه بوده و از لحاظ بعد و طول جوش و کنترل کیفیت لازم بررسی گردد. در استاندارد 2800، آزمایشات اولتراسونیک و رادیوگرافى براى کنترل اتصالات جوشی قابهای خمشی ویژه اجباری شده است که البته بسته به تشخیص مهندس ناظر در سایر حالات حتی در ساختمانهای معمولی نیز باید انجام گردد. در این مقاله، ضمن مروری بر عیبهای معمول جوشکاری در اجرای ساختمانهای فولادی، روشهای بازرسی و کنترل کیفیت جوش ارائه میگردد. 2. عیبها و ناپیوستگى های معمول در جوشکاری یکی از مهمترین وظایف بازرس یا تیم کنترل کیفی جوش، ارزیابی حقیقی جوشها به منظور بررسی مناسب بودن آنها در شرایط بهره برداری و در واقع تعیین هر گونه کمبود و نیز نامنظمی در جوش یا قطعه جوشکاری شده که عموما ناپیوستگى نامیده میشود میباشد. در حالیکه یک ناپیوستگى، هر گونه اختلال در ساختار یکنواخت را بیان می کند، یک عیب ناپیوستگى وپژه است که مناسب بودن سازه یا قطعه را زیر سئوال می برد. شکل ناپیوستگى را میتوان به دو گروه کلی خطی و غیر خطی تقسیم نمود. ناپیوستگى هاى خطی طولی به مراتب بیش از پهنا دارند. زمانیکه در جهت عمود بر تنش اعمالى قرار گیرند، یک ناپیوستگى خطی نسبت به غیر خطی شرایط بحرانی تری را ایجاد می کند، چرا که احتمال اشاعه و در نهایت تخریب آن بیشتر خواهدبود. 3. ناپیوستگیهاى فلز جوش و فلز پایه 3-1 . ترکها بحرانی ترین ناپیوستگى ها، ترکها هستند. شرایط اضافه بار باعث ایجاد ترکها و تمرکز تنش می شود. یک روش گروه بندی ترکها با مشخص کردن آنها به صورت گرم یا سرد است . همچنین ترکها را میتوان توسط جهت آنها نسبت به محور طولی جوش توصیف نمود. ترکهای طولی بعلت تنشهای انقباضی عرضی جوشکاری یا تنشهای سرویس ایجاد می شوند. ترکهای عرضی عموما به علت اثر تنشهای انقباضی طولی جوشکاری روی جوش یا فلز پایه با انعطاف پذیرى کم ایجاد می شوند. انواع مختلف ترک با توصیف دقیق موقعیتهای اجزا مختلف شامل : ترکهای گلویی، ریشه، کناره، چاله جوش، زیر گرده منطقه متاثر از حرارت و فلز پایه هستند. ترکهای گلویی که از میان گلویی جوش یا کوتاهترین مسیر در سطح مقطع جوش گسترش می یابد، از نوع ترکهای طولی بوده و اغلب در طبقه بندی ترک گرم قراردارند. ترکهای طولی و عرضی در جوشهای شیاری و گوشه ترکهای ریشه در فلز پایه یا در خود جوش نیز در زمره ترکهای طولی هستند. ترکهای کناره جوش در فلز پایه ایجاد شده و در کناره جوش توسعه ما یابند. ترکهای چاله جوش درنقطه پایانی ردیفهای منفرد جوش در صورت عدم مهارت جوشکار ایجاد می شوند. دسته بعدی ترکها، ترک زیر جوش به علت حضور هیدرورن است این نوع ترک بجای فلز جوش در ناحیه تحت تاثیر حرارت به موازات خط ذوب واقع هستند. 3-2. ذوب و نفوذ ناقص طبق تعریف، ذوب ناقص یک ناپیوستگى در جوش است که ذوب شدن بین فلز جوش و سطوح ذوب و یا لایه های جوش رخ نداده باشد. بعلت خطی بودن و انتهای نسبتا تیز آن، ذوب ناقص از ناپیوستگى های بارز در جوش است و در وضعیتهای مختلف در منطقه جوش تشکیل می شود. نفوذ ناقص معرف حالتی است که فلز جوش به طور کامل در سراسر ضخامت ورق گسترده نشده باشد. موقعیت این عیب در مجاورت ریشه جوش است . ذوب و نفوذ ناکافی به علت عدم مهارت جوشکار، شکل نامناسب اتصال یا آلودگی اضافی ایجاد می شود. 3-3. سرباره های محبوس شده مناطقی در سطح مقطع یا در سطح جوش هستند که سرباره محافظ حوضچه جوش به طور مکانیکی درون فلز منجمد شده محبوس میشود. این سرباره منجمد شده بخشی از مقطع جوش را نمایش می دهد که فلز جوش بخوبی ذوب نمی شود. این پدیده خود سبب ایجاد بخشى ضعیف در نمونه خواهد شد. در حقیقت سرباره های محبوس شده اغلب در ارتباط با ذوب ناقص هستند. 3-4. تخلخل این نوع ناپیوستگی در خلال انجماد جوش در اثر حبس گاز ایجاد می شود. بنابراین تخلخل را بسادگى میتوان، حفره های گاز درون فلز جوش منجمد شده دانست . به علت طبیعت کروى شکل آنها، تخلخل کمترین خطر را در میان دیگر ناپیوستگی ها داراست ولی در زمانیکه جوش باید تحمل فشارهای بالا را داشته باشد حضور تخلخل خطرناک خواهد بود. منابع مختلفی براى حضور رطوبت یا آلودگى وجود دارد که میتوان الکترود فلز پایه، گاز محافظ یا محیط اطراف را در این میان نام برد، تغییر در تکنیک جوشکاری نیز می تواند سبب ایجاد تخلخل شود. 3-5. بریدگی کنار جوش بریدگی کنار جوش یک ناپیوستگی سطحی است که در فلز پایه مجاور فلز جوش رخ میدهد. در شرایطی عیب را داریم که فلز پایه شسته شده ولی با فلزی پر کننده جبران نمی شود. نتیجه، ایجاد یک شیار خطی با شکلی نسبتا تیز است که در فلز پایه تشکیل می شود. این عیب بعلت سطحی بودن ماهیت آن براى بارگذاری خستگی خطرناک است . بریدگی کنار جوش عموما به علت تکنیک جوشکاری نامناسب ایجاد می گردد، به ویژه اگر سرعت حرکت جوش زیاد باشد. علاوه بر این اگر گرمای جوشکاری بسیار بالا باشد می تواند سبب ذوب شدن بیش از حد فلز پایه گردد. 3-6 . پرشدن ناقص این مورد مشابه بریدگی کنار جوش، یک ناپیوستگی سطحی است که به علت کمبود ماده در مقطع عرضی ایجاد میشود. تنها تفاوت در این میان این است که پرشدن ناقص در فلز جوش ولی بریدگی کنار جوش در فلز پایه یافت می شود. به بیان ساده، پرشدن ناقص، زمانی رخ می دهد که فلز پر کننده به اندازه کافی براى پرکردن اتصال جوش در دسترس نباشد. مشابه بریدگی کنار جوش، پرشدن ناقص نیز هم در سطح رویى و هم در ریشه جوش ظاهر می شود. دلیل اولیه پرشدن ناقص، تکنیک غلط جوشکاری است . مثلا سرعت زیاد جوشکاری اجازه پرشدن اتصال و هم سطح شدن آن با فلز را نمی دهد. 3-7. سررفتن نوع دیگر ناپیوستگی سطحی جوش که از تکنیک نامناسب جوشکاری (سرعت جوشکاری خیلی آرام ) ناشی می شود، سررفتن است که در آن، فلز جوش روى فلز پایه مجاورش سر میرود و درکناره جوش، شیارى تیز را ایجاد می نماید. به علاوه اگر مقدار سررفتن به اندازه کافی زیاد باشد می تواند ترکی را که از این تمرکز تنش ایجاد می شود را مخفی نماید. 3-8. تحدب بیش از حد این ناپیوستگی مختص جوشهای گوشه است و طبق تعریف تحدب عبارت از حداکثر فاصله از رویه محدب یک جوش گوشه تا خط واصل بین کناره های جوش است . از نقطه نظر استحکام مقدار تحدب در جوش گوشه ضروری است ولی اگر از حدی بیشتر باشد، به عنوان یک عیب تلقی می شود. این مطلب هم از نقطه نظر اقتصادی (مصرف فلز پرکننده بیشتر) و هم از نظر حضور مناطق تیز اطراف جوش به خصوص در بارگذارى خستگى مطرح می شود. دلیل ایجاد تحدب، آرام بودن سرعت جوشکاری یا تکنیک ناصحیح جوشکاری است . 3-9. لکه قوس و پاشش لکه های قوس در نتیجه شروع قوس عمداً یا تصادفی روی سطح فلز پایه دور از اتصال به وجود میآیند. در اثر این رخداد، منطقه ای متمرکز شده از سطح فلز پایه ذوب شده و سریعاً سرد و شکننده می شود. پاشش همان ذرات فلزی پراکنده ناشی از جریان بالای جوشکاری هستند که در تشکیل جوش نقشی ندارند. از نقطه نظر بحرانی بودن، پاشش ممکن است زیاد مهم تلقی نشود، ولی در هر حال مقادیر زیاد پاشش میتوانند گرماى موضعی زیادی را به سطح فلز مشابه با اثر لکه قوس ایجاد کنند و حتی سبب تشکیل ناحیه تحت تاثیر حرارت شوند. 3-10. اعوجاج خمیدگى یا اعوجاج از مشکلات مهم جوشکاری است که باید برطرف گردد. این مسئله در اثر انقباض که به هنگام کرم و سرد شدن پس از عملیات جوشکاری در فلز پایه و جوش بوجود میآید، شکل می گیرد. براى کنترل اعوجاج باید شرایط لازم براى جوشکاری شامل کنترل قبل، حین و بعد از جوشکاری تامین گردد. 3-11 . تورق و پارگى سراسری این ناپیوستگی ویژه مربوط به فلز پایه است . تورق در اثر حضور آلودگى و ناخالصى غیر فلزی موجود درزمان تولید فولاد ایجاد می شود. این ناخالصی ها به طور طبیعی اکسیدی هستند که در زمانیکه فولاد هنوز مذاب است تشکیل شده و در خلال عملیات بعدى نورد کشیده شده و موجب تورق می شوند. نوع دیگر ناپیوستگی مربوط به پارگی سراسری است و زمانی رخ می دهد که در جهت تمام ضخامت در اثر جوشکارى تنشهاى انقباضى بزرگى ایجاد شده باشد. پارگی عموما موازى سطح نورد شده زیر فلز پایه و معمولآ موازى مرز ذوب جوش رخ می دهد. پارگی سراسرى یک ناپیوستگی است که مستقیما به طرز قرار گیرى اتصال مرتبط می شود. 12.3. جابجا شدن و ناپیوستگی هاى ابعادى در اثر سوارکردن و مونتاژ غلط اجزاى مورد جوش در کنار یکدیگر، جابجایى بصورت هم محور نبودن دو سطح قطعه کار در جوشهای لب به لب است که در مواردى با برشکارى رفع می شود، اما در بیشتر مواقع باید جوش را بریده و مجددا عملیات جوشکاری بادقت تکرار شود. ناپیوستگی هاى ابعادى، نقائص شکل یا ابعاد هستند و هم درجوش و هم در سازه جوش شده بروز مى کنند. 4. آزمایشهای جوش 4-1. ارزیابى جوشکار آزمونى که صلاحیت جوشکار را براى اجراى ضوابط آیین نامه اى تایید می کند، آزمایش تشخیص صلاحیت یا ارزیابى جوشکار و یا آزمون کیفیت اجرا خوانده می شود. این ارزیابى مشخص می کند که ایا جوشکار دانش و مهارت لازم را در بکارگیرى و اعمال دستورالعمل جوشکارى مدود در رابطه با رده بندى کارى خود دارد یاخیر. ارزیابى جوشکار ممکن است با تجهیزات جوشکارى دستى و یا با تجهیزات جوشکارى تمام اتوماتیک انجام شود. روشهاى آزمایشى که کیفیت یک جوش را تعیین می کند، در سه طبقه بندى بسیار وسیع قرار می گیرد. 1-آزمایش هاى غیر مخرب، 2- آزمایشهاى مخرب و 3- بازرسى عینى . 4-2. آزمایشهاى غیر مخرب هدف از این آزمایشها، بازرسى و تشخیص عیوب مختلف جوش (سطحى وعمیق) و تایید آن می باشد، بدون اینکه قطعه جوش داده شده غیر قابل استفاده شود. اگر آزمایش نشان دهد که محلی از جوش معیوب است می توان از طرفین محل مذکور به اندازه لازم برداشته و با جوش مجدد اتصال کاملی را به دست آورد . 4-2-1. آزمون ذرات مغناطیسى آزمون ذرات مغناطیسى یکى از آسانترین آزمایشهاى غیر مخرب جوشکارى است . این روش جوش را براى معایبى از قبیل ترکهاى سطحى، ذوب ناقص، تخلخل، بریدگى کنار جوش، نفوذ ناقص ریشه جوش و اختلاط سرباره کنترل می کند. این آزمایش محل ترکهاى داخلى و سطحى بسیار ریز را براى رویت با حشم غیر مسلح آشکار میکند. قطعه مورد آزمایش با استفاده از جریان الکتریکى، یا قراردادن آن در داخل یک سیم پیچ مغناطیسى می گردد. سطح مغناطیسى شده قطعه با لایه نازکى از یک گرد مغناطیسى نظیر اکسید آهن قرمز پوشده می شود و این لایه گرد در صورت وجود یک عیب سطحى یا داخلى در داخل حفره یا ترک مربوطه فرو می رود. 4-2-2. بازرسى با مواد نافذ بازرسى با مواد نافذ یکى از شیوه هاى غیر مخرب براى محل یابى معایب سطحى می باشد. سطح مورد بازرسى باید ابتدا از لکه هاى روغن، گریس و مواد ناخالص و خارجى تمیز شود. سپس ماده رنگى مورد نظر بر روى سطح پاشیده شده و در داخل ترکها و سایر ناهمواریهاى نفوذ می کند. رنگ اضافى از روى سطح پاک شده و سپس یک ماده فوق العاده فرار حاوى ذرات ریز سفید رنگ بر روى سطح پاشیده می شود. تبخیر مایع فرار باعث برجاى ماندن گرد خشک سفید رنگ بر روى ماده قرمز نفوذ کرده در ترک می گردد و بر اثر عمل مویینگى، ماده قرمز از ترک بیرون کشیده شده و پودر سفید کاملا قرمز می شود. 4-2-3. آزمون فراصوتى آزمون فراصوتى قادر به تشخیص معایب داخلى بدون نیاز به تخریب قطعه جوش شده می باشد. موج هاى فراصوتى از داخل قطعه مورد آزمایش عبور داده می شوند و با هرگونه تغییر درتراکم داخلى قطعه منعکس می شوند. امواج منعکس شده (پژواک ها) به صورت برجستگى هایى نسبت به خط مبنا، بر روى صفحه نمایش دستگاه ظاهر می شوند. هنگامى که عیب یا ترک داخلى توسط واحد جست و جو پیدا شود تولید ضربان سومی می کند که بین ضربان اول و دوم بر روى صفحه نمایش ثبت می شود. بنابراین مشخص می شود که این عیب بین سطوح بالاو بایین مصالح (در داخل جسم مصالح ) می باشد. 4-2-4. آزمایش پرتونگاری پرتونگاری یکى از روشهاى آزمایش غیر مخرب است که نوع و محل عیوب داخلى و بسیار ریز جوش را نشان میدهد. پرتو رادیویى در ضخامت فلز نفوذ کرده و پس از عبور این ضخامت لکه اى بر روى صفحه فیلم ایجاد می کند. میزان جذب پرتوهاى رادیویى توسط مواد مختلف متفاوت است . نفوذ گل، حفره کازى، ترکها، بریدگى هاى کناره جوش و قسمتهاى نفوذ ناقص جوش تراکم کمترى نسبت به فولاد سالم دارند. بنابراین در حوالى این قسمتها پرتو بیشترى به سطح فیلم می رسد و عیوب فلز جوش، به صورت لکه هاى تاریکى بر روى فیلم ثبت می شوند. 4-3. آزمایشهای مخرب این آزمایشهاى مکانیکى نمونه جوش شده جهت تعیین مقاومت و سایر خواص مکانیکى، نسبتا ارزان قیمت بسیار کاربردى هستند. به همین جهت در سطح وسیعى براى ارزیابى و تایید دستوالعمل جوشکارى و صلاحیت جوشکار به کار می روند. 5. نتیجه گیرى ساختمانهاى فولادى بخش قابل توجهى از ساخت و ساز در ایران را تشکیل می دهند و یکی از مهمترین موضوعات در هر ساختمان فولادى بویژه از نقطه نظر مقاومت لرزه اى، کنترل جوشکارى آن میباشد. جوشها در همه بخشها بایستى منطبق بر اطلاعات نقشه بوده و از لحاظ بعد و طول جوش و کنترل کیفیت لازم بررسى گردد. در این خصوص حتى ممکن است در یک ساختمان فولادى کوچک به انجام آزمایشات غیر مخرب (NDT) بر روى جوش نیاز باشد. در استاندارد 2800، آزمایشات اولتراسونیک و رادیوگرافى براى کنترل اتصالات جوشى قابهاى خمشى ویژه اجبارى شده است که البته بسته به تشخیص مهندس ناظر در سایر حالات نیز انجام میگیرد. منبع: وبلاگ مهندسی جوش - weldeng.persianblog.com
  6. به نقل از khakzad.com: این راهنما برگرفته از دفترچه ساخت و ساز بم در 11 فصل به صورت زیر تهیه گردیده است: 1- دیوار چینی اطراف زمین (محصور کردن) 2- خاکبرداری پی ­ (شالوده ­ها و شناژها) 3- آماده سازی بستر (شفته ریزی یا بتن مگر) 4- آجر چینی ( قالب بندی) 5- آرماتور بندی و نصب صفحه ستونها ( بیس پلیت ها) 6- بتن ریزی پی 7- نگهداری بتن پی 8- نصب اسکلت فلزی 9- اجرای سقف تیرچه بلوک 10- نگهداری بتن سقف 11- دیوارچینی داخلی فصل اول: دیوارچینی اطراف زمین (محصور کردن) 1- آب پاشی بر روی آجرها یا در اصطلاح غرقاب نمودن آنها قبل از دیوارچینی موجب استحکام بیشتر دیوار میگردد . آجرهایی که سیراب شده باشند آب ملات ماسه سیمان را جذب نکرده و موجب افت کیفیت آن نمیشود. 2- در صورتی که از آجرهای باقی مانده از زلزله استفاده میکنید توجه داشته باشید که استفاده از آجرهای نیمه به یکپارچگی دیوار صدمه میزند. در یک دیوار مطمئن میبایست در هر ردیف (رج) تنها در صورت نیاز از یک نیمه برای به پایان بردن آن ردیف (رج) استفاده شود. 3- اجرای ستونهای نگهدارنده بتنی در فواصل منظم در صورتی که با رعایت اصول فنی نباشد کارایی مناسب نخواهد داشت. نکاتی که به طور حتم باید در اجرای ستونهای نگهدارنده بتنی رعایت شوند به شرح زیر می باشند: الف- به هیچ وجه نباید از دیوار آجری نامنظم دو طرف دیوار به عنوان قالب استفاده نمود. ب- باید قبل از اجرای دیوار ستونهای نگهدارنده بتنی اجرا شوند و دو طرف ستونهای بتنی قالب بندی شوند. ج- برای اتصال ستون های بتنی نگهدارنده با دیوار آجری باید از میلگرد های افقی استفاده نمود. می توان در هنگام اجرای دیوار نیز زائده های منظم بتنی در دیوار ایجاد نمود. بیاموزیم: بجای استفاده از ستون­های نگهدارنده بتنی می توان با افزایش ضخامت دیوار آجری در فواصل منظم و مناسب ( حداکثر 4 متر) پایداری دیوار را به نحو بهتری تامین نمود و یا از ستون ها نگهدارنده پیش ساخته فلزی با دستک ها مناسب استفاده نمود. فصل دوم: خاکبرداری آغاز هر کار ساختمانی با خاکبرداری شروع میشود . لذا آشنایی با انواع خاک برای افراد الزامی است. الف) خاک دستی: گاهی نخاله های ساختمانی و یا خاکهای بلا استفاده در محلی انباشته (دپو) می­شود و بعد از مدتی با گذشت زمان از نظر ها مخفی میگردد. معمولا این خاکها که از لحاظ یکپارچگی و باربری جزء خاکهای غیرباربر دسته بندی میشوند در زمان خاکبرداری برای فونداسیون ساختمان ما دوباره نمایان میشوند. باید توجه نمود که این خاک قابلیت باربری ندارد و میبایست بطور کامل برداشت شود. شناختن خاک دستس بسیار آسان است، وجود قطعات و اجزای دست ساز بشر مانند آجر، موزاییک، پلاستیک و ... در خاک نشان دهنده دستی بودن خاک است. ب) خاک نباتی: خاک های فرسوده و یا نباتی سطحی به خاکهایی گفته میشود که ریشه گیاهان در آن وجود داشته باشد این خاک برای تحمل بارهای وارده از طرف سازه مناسب نمی­باشد. برای شناختن خاکهای نباتی کافی است به وجود ریشه درختان و گیاهان – برگهای فرسوده و سستی خاک توجه شود. این خاک با فشار انگشتان فرو می­رود. ج)خاک طبیعی بکر(دج): به خاکی که پس از خاک نباتی قرار دارد خاک طبیعی بکر میگویند توجه داشته باشید که همواره میبایست فونداسیون برروی خاک طبیعی بکر اجرا گردد. در شهر بم خاک طبیعی مقاومت لازم برای تحمل وزن ساختمان و فونداسیون را دارد. تذکر: ریختن آب آهک به منظور بالا بردن مقاومت خاک دستی و نباتی به هیچ عنوان مورد تایید نمی باشد و نمی­توان خاک دستی و نباتی را با استفاده از آب آهک قابل استفاده نمود. بیاموزیم: اکنون که با انواع خاک آشنا شدید توجه به نکات زیر بسیار لازم است: الف ) در زمینهایی که فاقد هرگونه رویش گیاهی است حداقل عمق خاکبرداری 15 سانتی متر میباشد . ب ) رسیدن به خاک طبیعی دست نخورده (بکر) میبایست حتما توسط مهندس ناظر تایید شود. توجه داشته باشید که مهندسین ناظر با مشخصات خاک بکر کاملا آشنا هستند. ج) برای آماده سازی بستر برای بتن پی ها باید ابتدا 10 سانتی متر بتن با سیمان کم ریخته شود به این ترتیب عمق خاکبرداری باید حداقل 10 سانتی متر بیشتر از عمق مورد نیاز برای پی ها باشد. فصل سوم: آماده سازی بستر، شفته ریزی و بتن مگر پس از انجام خاکبرداری باید بستر خاک را برای اجرای پی آماده کنیم. برای این کار از بتن با سیمان کم ( 100 تا 150 کیلوگرم سیمان در هر متر مکعب بتن) که به بتن مِگر موسوم است استفاده می شود. به این ترتیب که روی خاک حداقل 10 سانتی متر بتن با سیمان کم می ریزیند و سپس روی آن را با ماله صاف می کنند تا برای بتن ریزی پی­ها آماده شود. همچنین در صورتی که پس از خاکبرداری و رسیدن به خاک مناسب، لازم بود تا برای رسیدن به تراز کف پی ها از مصالح پر کننده استفاده نماییم و یا پیمانکار اشتباها بیش از حد لازم خاکبرداری نماید و فضای خالی بوجود اید برای پر کردن فضای خالی باید از بتن یا مصالح مناسب دیگر طبق نظر دستگاه نظارت و با هزینه پیمانکار استفاده نماید. البته در شهر بم، برای رسیدن به عمق مورد نظر جهت اجرای بتن مگر و آغاز قالب بندی برای فونداسیون از شفته آهک استفاده میشود. استفاده از شفته آهک توصیه نمی شود اما با توجه به اینکه قیمت تمام شده آن پایین تر و بیشتر در دسترس می باشد لذا لازم است نکات زیر حتما رعایت شود تا در به دست آمدن کیفیت بهتر ما را یاری کند. شفته ریزی: شفته آهكی كه با دوغاب ساخته و خوب عمل‌آوری شده باشد، دارای مقاومت 7 روزه معادل 5 كیلوگرم بر سانتیمتر مربع و تاب 28 روزه حدوداً 10 كیلوگرم بر سانتیمتر مربع خواهد بود كه این مقاومت برای بستر پی ساختمان یا راه كاملاً مناسب می‌باشد. 1- آهک مصرفی میبایست حتما برای استفاده در شفته قبلا بصورت کامل شکفته شده باشد و پس از سرند شدن برای تهیه شفته مورد استفاده قرار بگیرد. 2- آهک باید حتما به صورت دوغاب با خاک درشت دانه مخلوط گردد . 3- بهتر است که مخلوط شفته آهک در کنار فونداسیون ساخته شود تا براحتی بتوان آن را به داخل محل خاک برداری منتقل کرد. 4- دقت شود که بتن مگر حتما پس از عمل آوری کامل شفته آهک و رسیدن آن به گیرش اولیه بر روی آن اجرا شود تا آب بتن توسط شفته جذب نشده و موجب پوکی بتن مگر نگردد . 5- توجه شود که بر روی شفته اجرا شده تا زمانی که شفته به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع نرسیده است بارگذاری صورت نگیرد ( شفته آهکی زمانی به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر متر مربع رسیده است که اثر کفش شما پس از راه رفتن بر روی آن باقی نماند.( برای حصول این منظور بازدید مهندس ناظر از شفته ریزی قبل از اجرای بتن مگر الزامی است . 6- باید توجه نمود که هر چه میزان رس در خاک مصرفی برای شفته بیشتر باشد میزان آهک مصرفی نیز باید بالاتر رود. بتن مگر بتن مگر یا به تعریفی بتن رگلاژ کف قالبندی فونداسیون در حقیقت یک بتن با مقدار سیمان کم (100 تا 150 کیلوگرم سیمان بر مترمکعب) است که جهت آماده سازی بستر خاکبرداری شده برای آرماتوربندی و صفحه گذاری اجرا میگردد توجه به نکات ذیل جهت اجرای بتن مگر الزامی است : 1- قبل از اجرای بتن مگر حتما خاک بستر را مرطوب نمایید تا آب بتن جذب خاک نگردد و کیفیت آن پایین نیاید . 2- در صورتی که بتن مگر را بر روی شفته آهک اجرا میکنید حتما توجه داشته باشید که شفته به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر متر مربع رسیده باشد . ( شفته آهکی زمانی به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر متر مربع رسیده است که اثر کفش شما پس از راه رفتن بر روی آن باقی نماند 3- شفته آهک میبایست قبل از اجرای بتن مگر مرطوب شده باشد تا آب بتن را جذب نکند. توجه داشته باشید زمانی که آهک هنوز جذب آب داشته باشد موجب پوکی بتن مگر میشود. 4- بتن مگر جهت پاکسازی کف و اجرای دقیقتر فاصله گذاری آرماتوربندی از کف انجام میگردد بنابراین به تمییز و یکنواخت بودن سطح آن دقت کنید تا آرماتوربندی بهتری داشته باشید. 5- معمولا بتن مگر توسط دستگاههای مخلوط کن ( بتونیر ) کوچک ساخته میشود دقت نمایید که حداقل دو (2) دقیقه پس از اضافه کردن آب، بتن درون دستگاه به خوبی مخلوط شود و سپس مورد استفاده قرار بگیرد. 6- بعد از ریختن بتن مگر با توجه به دمای هوا حدود 10 ساعت سطح آن را مرطوب نگه دارید(با پاشیدن آب) و بعد از گذشت یک (1) روز می توانید عملیات بعدی را شروع کنید و روی بتن مگر راه بروید. فصل چهارم: قالب بندی پی (فونداسیون) با آجر بعد از اینکه بتن مگر ریخته شد و مقاومت لازم را بعد از یک روز به دست آورد اگر از قالب مدفون (آجر چینی) استفاده می شود نوبت به قالب بندی پی ها می رسد. در بم برای قالب بندی پی از آجر استفاده میشود. رعایت نکات زیر در قالب بندی برای هر چه بهتر اجرا شدن پی مفید است. 1- یکنواخت بودن آجرچینی پی و ایجاد سطح صاف و بدون خلل و فرج برای پی ها مفید و بلکه لازم است. 2- مقاومت آجر چینی، در صورتی که پشت آن خاک دستی (خاک نا مناسب) باشد اهمیت زیادی دارد چرا که نیروی خاک به سمت داخل باعث شکسته شدن قالب آجری خواهد شد. 3- همچنین درصورتی که پشت آجرچینی خالی است مقاومت قالب آجری اهمیت زیادی دارد به طوری که باید وزن بتن و نیروی لرزاندن (ویبره) بتن و وزن کارگر را تحمل کند. در صورتی که دیوار آجری در حین بتن ریزی دچار شکستگی و جابجایی شود باعث تخریب پی خواهد شد. بازسازی دیواره و توقف عملیات بتن ریزی و ایجاد پیوستگی بین بتن قدیم و جدید هزینه های زیادی به دنبال خواهد داشت. 4- درصورتی که امکان داشته باشد خیلی خوب است که یک لایه نازک سیمان کاری روی قالب آجری صورت گیرد. این کار برای کسب مقاومت بتن و عملکرد خوب آن بسیار مناسب است. 5- اگر لایه سیمان کاری صورت نگرفت حتما باید روی قالب آجری یک لایه پلاستیک ضخیم و مناسب برای جلوگیری از جذب آب بتن توسط آجر کشیده شود. تذکر: قالب بندی نکردن پی و استفاده از دیواره خاکی به جای قالب فقط در صورتی مجاز است که اولا خاک غیر ریزشی باشد (به مرور دانه های خاک داخل پی نریزند) و ثانیا خاکبرداری بسیار تمیز و دقیق صورت گرفته باشد و دیواره خاک صاف باشد. با توجه به نحوه عملیات خاکبرداری و پی کنی که در شهر وجود دارد تقریبا استفاده نکردن از قالب آجری غیر مجاز است. بیاموزیم: قالب بندی فلزی بهترین نوع قالب بندی می باشد. البته نکات و پیش­بینی­های لازم برای استفاده از قالب فلزی از جمله، اضافه خاکبرداری برای بستن قالب، پر کردن پشت پی بعد از باز کردن قالب با پرکننده­های مناسب و دسترسی کم به قالب فلزی باعث می­شود که استفاده از قالب فلزی در شهر بم استقبال چندانی نداشته باشد. 6- در صورت نیاز و تمایل میتوان پس از گیرش اولیه بتن فونداسیون و با اطلاع مهندس ناظر ساختمان نسبت به جمع آوری قالب­بندی آجری برای استفاده مجدد آجر آن در ساختمان اقدام نمود فصل پنجم: آرماتور بندی و نصب صفحه ستونها آرماتوربندی کاری تخصصی میباشد و دقت و نظارت جدی بر آن الزامی است. در برخی شرایط تمام مقاومت پی را آرماتورها تامین می کنند. مهندسین ناظر موظف هستند قبل از اجرای بتن ریزی از آرماتوربندی فونداسیون بازدید به عمل آورده و تا پایان بتن ریزی نظارت مستمر و مستقیم داشته باشند. ذکر چند مطلب در خصوص آشنایی با نکات اجرایی آرماتوربندی الزامی است : 1- به هیچ عنوان از آرماتورهای زنگ زده و یا آغشته به روغن نباید استفاده شود در صورت آلودگی آرماتورها به روغن یا زنگ زدگی آنها، باید قبل از اجرای آرماتوربندی به پاکسازی آنها اقدام و بعد از تایید دستگاه نظارت به بتن ریزی اقدام گردد. بیاموزیم: آرماتورها دو دسته طولی (آرماتورهای اصلی) و عرضی (خاموت) هستند. خاموتها وظیفه نگهداری آرماتورهای طولی و جلوگیری از کمانش آنها در هنگام فشارهای زیاد و چند کاربرد بسیار مهم دیگر دارند. لذا اهمیت رعایت ضوابط خاموت گذاری کمتر از آرماتورهای اصلی نیست. 2- فاصله خاموتها از یکدیگر باید حداکثر 20 سانتی متر باشند و دستگاه نظارت موظف است که در صورت عدم رعایت از سوی پیمانکار از اجرای بتن ریزی جلوگیری نماید. 3- خاموتها باید مطابق بوسیله سیم آرماتوربندی به تمام میلگردهای طولی مهار شوند این امر الزامی است و میبایست توسط پیمانکار رعایت گردد و در صورت عدم توجه دستگاه نظارت موظف است از ادامه کار پیمانکار تا رفع نواقص فوق جلوگیری نماید. 4- تمام میلگردها باید توسط قیچی مخصوص بریده شود و جدا از بریدن میلگردها به کمک دستگاه هوا برش خودداری شود . توجه داشته باشید که حرارت موجب افت کیفیت میلگردها می گردد. 5- از خم کردن آرماتور در دمای پایین تر از 5 درجه سانتیگراد خودداری شود و از باز و بسته کردن خمها به منظور شکل دادن مجدد میلگردها جدا خودداری شود در صورت مشاهده چنین مواردی باید به مهندس ناظر اعلام گردد تا مطابق ضوابط اقدام شود . 6- تمام میلگردها باید به صورت سرد و تا حد امکان با دستگاههای مکانیکی خم شوند از خم کردن آرماتورها و بولتهای صفحه های ستون به کمک حرارت ( هوابرش ) جدا خودداری شود. 7- توجه داشته باشید که آرماتوربندی را که توسط مهندس ناظر تایید شده است نباید قبل از بتن ریزی تغییر داد (خصوصا از خارج کردن میلگردها جدا خودداری نمایید و در صورت مشاهده سریعا به مهندس ناظر گزارش دهید.) 8- فاصله بین میلگردها تا سطح قالب بندی حداقل باید 5/2 سانتی متر باشد تا پوشش بتنی روی میلگردها دارای ضخامت مناسبی باشد و علاوه بر ایجاد پیوستگی بین بتن و میلگرد، محافظت میلگردها در برابر خوردگی و زنگ زدگی انجام شود. فصل ششم: بتن ریزی بتن آماده توسط ماشینهای حمل بتن (میکسر) برای شما آورده میشود، توجه به نکات زیر برای اجرای یک بتن ریزی صحیح الزامی است: 1- از افزودن آب به بتن حمل شده بدون اجازه مهندس ناظر اکیداً خودداری شود. ( معمولا کارگران برای سهولت کار خود و روانی بیشتر بتن به آن آب می­افزایند که این امر از مقاومت بتن به شدت میکاهد لذا توجه به این امر بسیار دارای اهمیت میباشد.) 2- معمولا ً مقداری از بتن در ابتدای تخلیه از میکسر دارای دانه بندی نا مناسبی میباشد. باید دقت شود این بتن که دارای کیفیت نا مناسب جهت بتن ریزی میباشد، مورد مصرف کارهای ساختمانی قرار نگیرد. 3- قبل از بتن ریزی حتماً باید درون قالبهای فونداسیون که آرماتور گذاری شده است از خاکهای ریزشی و نخاله های ساختمانی کاملاً پاکسازی گردد 4- در زمان بتن ریزی استفاده از دستگاه ویبره الزامی است، پیمانکاران موظف هستند قبل از آغاز بتن ریزی از سلامت دستگاه ویبره خود اطمینان حاصل نمایند . 5 . برای آنکه آجرهای قالبندی فونداسیون آب شیرآبه بتن را جذب نکند استفاده از پوشش پلاستیکی (کاور) الزامی است. 6- قبل از اینکه بتن ریزی آغاز شود برای اینکه آب بتن سریعا توسط بستر خارج نشود لازم است بستر بتن­ریزی مرطوب شود، البته باید مراقب بود تا آب در کف پی جمع نشود و فقط رطوبت وجود داشته باشد. فصل هفتم: نگهداری بتن پی بعد از آنکه بتن ریخته شد و گیرش اولیه پیدا کرد (بعد از حدود 1.5 ساعت) عملیات خاصی برای نگهداری بتن باید آغاز شود. این عملیات که به عمل­آوری یا نگهداری بتن موسوم است باعث می شود تا به مشخصات مورد نظر برای بتن که در طراحی در نظر گرفته شده است دست پیدا کنیم و مقاومت و دوام بتن را بالا ببریم. 1- تمامی مقاطعی که بتن ریزی میگردد تا 3 روز باید آب پاشی شده و تا هفت روز مرطوب نگه داشته شود. این عمل در بالا بردن کیفیت بتن بسیار حائز اهمیت است. 2- از مصرف بتن باقیمانده ایی که بدون نظارت مهندس ناظر با افزودن آب برای استفاده مجدد آماده میشود جدا خودداری نمایید . 3- به عنوان یک روش بسیار مناسب و مطمئن می توان از پوشش پلاستیکی که اطراف قالب می گذاریم استفاده کنیم، به این ترتیب که اطراف پلاستیک را مقداری بیشتر در نظر بگیریم و بعد از بتن­ریزی لبه های پلاستیک را روی بتن برگردانیم. فصل هشتم: نصب اسکلت فلزی در زمینه اجرای سازه های فلزی با توجه به اینکه اتصالات اسکلتهای فلزی پیش ساخته در بم بصورت پیچ و مهره ای طراحی گردیده است، توجه به نکات زیر الزامی میباشد: 1- با توجه به پس لرزه هایی که در این مدت هر چند یکبار شهر بم شاهد آن بوده و خواهد بود، باید برای بستن کلیه مهره های مورد استفاده از واشرهای فنری استفاده گردد تا این لرزشها موجب شل شدن پیچها نگردد. 2- توجه داشته باشید تنها تیرهای فلزی که در داخل بتن قرار میگیرند فاقد پوشش رنگ باشند تا یکپارچگی بیشتری با بتن داشته باشند و مابقی اجزاء سازه باید دارای پوشش رنگ باشد. 3- صفحات اتصال مهاربندها و ابتدا و انتهای تیرها باید پس از نصب و آچار کشی نهایی، تنها در صورتی که در بتن مدفون نمیگردند با رنگ پوشش داده شوند . 4- بهتر است برای سهولت کار، پیچهای بولتهای فونداسیون قبل از آغاز بتن ریزی بوسیله گریس پوشانده شوند تا توسط بتن آلوده نگردد. فصل نهم: اجرای سقف تیرچه بلوک در حال حاضر در شهر بم تعداد کثیری از سقفهای در حال اجرا بصورت تیرچه بلوک اجرا میگردد. در خصوص ایمنی چنین سقفهایی باید بدانید که در صورتی که سقف تیرچه بلوک مطابق اصول مهندسی و رعایت نکات فنی آن اجرا گردد از ضریب ایمنی بسیار بالایی برخوردار میباشد. ابتدا باید تیرچه‌ها روی پلهای اصلی، ( تیرهای فلزی )، در ترازهای موردنظر كارگذاری شوند. فاصله بین تیرچه‌ها با بلوكهای مجوف پر شده و پس از نصب میلگردهای حرارتی و میلگردهای تكمیلی بر اساس نقشه‌های اجرایی، بتن دال سقف ریخته می‌شود. آرماتورهای اصلی تیرچه باید به طول 15-10 سانتیمتر با تیرهای اصلی درگیر شوند و به هیچوجه نباید این آرماتورها را به تیرهای فلزی جوش داد. نظر به اینكه تیرچه‌ها به استثنای تیرچه‌های با جان باز قبل از یكپارچه شدن سقف قادر به تحمل بار سقف نیستند، باید توسط تعدادی چارتراش و پایه (جک ها یا شمعها) به نحو مناسب و مطمئنی نگهداری شوند. در موقع اجرا باید خیز مناسبی به طرف بالا به تیرچه‌ها داد تا پس از اجرا و یكپارچه شدن سقف و وارد شدن بارهای وارده این خیز حذف شود. مقدار خیز در كارگاه با تجربه به دست می‌اید، معمولاً به ازای هر متر طول دهانه 2 میلیمتر خیز در نظر گرفته می‌شود. در مورد زمان برچیدن پایه‌ها و پایه‌های اطمینان، باید مندرجات ایین‌نامه بتن ایران مراعات گردد. برای آشنایی با اجرای سقفهای تیرچه بلوک توجه نکات زیر را مد نظر داشته باشید تا از سقفی که بالای سرتان قرار خواهد گرفت مطمئن باشید. 1- جکهایی که در زیر سقفهای تیرچه بلوک برای تحمل وزن بتن تازه تا رسیدن به مقاومت اولیه آن استفاده میشود حداقل 10 روز باید بدون تغییر باقی بمانند. 2- دقت نمایید تا سر تیرچه ها از بال تیرآهن جدا نشده باشد. گاهی بر اثر بی دقتی در نصب جکهای زیر سقف تیرچه ها از روی بال تیرآهن جدا شده و بالاتر قرار میگیرد. این جکها باید به نحوی اجرا شود که میلگردهای دو سر تیرچه روی بال تیرآهن قرارگیرد.. 3- در صورتی که تیرچه به یک تیرآهن منتهی میگردد میبایست با استفاده از میلگرد ممان(لنگر) منفی، تیرچه به تیرآهن مهار شود تا در زمان زلزله دچار گسیختگی نگردد. 4- در شکل زیر میلگردهای ممان منفی نشان داده شده است، این میلگردها موجب میشود تا سقف شما به صورت یکپارچه عمل کرده و ایمنی آن بسیار بالا رود. توجه داشته باشید که هر تیرچه باید توسط این میلگردها به تیرآهن باربر خود متصل گردد. در محل هایی که دو تیرچه در امتداد هم مطابق شکل بعدی به یک تیرآهن متصل میگردند باید بوسیله میلگردهای ممان منفی تیرچه ها را به تیرآهن متصل نمائیم . 5- ضخامت بتن بر روی سقف باید حداقل 5 سانتی متر باشد. برای آنکه بتوانید این ضخامت را به دست آورید کافی است حدود 4 قطعه نیمه آجر را بر روی 4 نقطه مختلف از بلوک های سقفی بگذارید ، بتن میبایست پس از اجرا لبالب آجرها گردد. 6- میلگردهای حرارتی بر روی سقف باید به صورت شبکه ایی با اضلاع 25 سانتی متر اجرا گردد. شبکه­ای که در شکلهای بعدی می­بینید با اضلاع 25 سانتی متر میباشد. تذکر: میلگردهای مصرفی میبایست کاملاً صاف باشد. 7- بتن مصرفی بر روی سقف حتما میبایست به صورت یکپارچه اجرا شود و نباید بین بتن ریزی فاصله ایی ایجاد گردد. 8- قبل از بتن ریزی باید سقف از هرگونه آلودگی همچون بتن خشک شده، شن و ماسه و یا خرده های سفال در مقاطع حساس همچون محل اتصال تیرچه به سقف پاک شود. بیاموزیم: برای شیب بندی سقف تنها از پوکه معدنی یا خرده آجرهای سفالی که سبک هستند استفاده نمایید. سقف هرچه سبک تر باشد ایمنی آن بالاتر است. فصل دهم: نگهداری بتن سقف با توجه به اینکه سقف دارای سطح وسیعی می­باشد لذا نگهداری بتن آن از اهمیت و دقت بالایی برخوردار است. بتن سقف به سرعت ترک خواهد خورد. بنابراین باید موارد زیر در نگهداری بتن رعایت شود. · بتن سقف باید تا 3 روز مداوم آب پاشی شود و حداقل تا 7 روز مرطوب نگه داشته شود. · استفاده از گونی در این زمینه توصیه می­شود. گونی کشیدین روی سقف باعث مصرف آب کمتر، اطمینان بیشتر و کیفیت بهتری می­شود. فصل یازدهم: دیوار چینی داخلی توجه به نحوه اجرای صحیح یک دیوار کمک بسیار مهمی در بالا بردن ضریب اطمینان یک منزل مسکونی در برابر زلزله می­کند. توجه به نکات مهم و ساده­ای که در دیوار چینی وجود دارد می­تواند کمک زیادی به ایمن سازی ساختمان در برابر زلزله نماید. 1 . دیوار حتما باید به کمک سنجاقکهایی که در شکل زیر نشان داده شده است به ستون متصل گردد. بیاموزیم: شما با توجه به آنچه در این دفترچه مشاهده کردید می­توانید به عنوان صاحب کار (کارفرما) به روند اجرایی پیمانکار اشراف داشته باشید. توجه داشته باشید که: 1- مهندس ناظر موظف است در تمام لحظات بتن­ریزی توسط پیمانکار در محل ساختمان حضور داشته باشد. 2- مهندس ناظر موظف است قبل از ریختن بتن، بتن را به صورت چشمی کنترل و اسلامپ، روانی و کارایی آن را کنترل نماید. 3- مهندس ناظر موظف است پس از پایان هر کدام از مراحل ساخت، قبل از شروع مرحله بعدی و قبل از اینکه حاصل کار پیمانکار در نتیجه عملیات بعدی مخفی شود، کار را کنترل و درصورتی که مطابق با اصول و مقررات فنی باشد اجازه ادامه کار را به پیمانکار بدهد. 4- در صورتی که مهندس ناظر به موقع در محل ساختمان حضور نداشته باشد و یا تذکرات لازم را به پیمانکار ندهد، موضوع را به صورت کتبی به دفتر فنی شهرداری و ستاد معین مربوط گزارش دهید. 5- در صورتی که مهندس ناظر دستور اصلاح قسمتی از کار را به پیمانکار بدهد، پیمانکار موظف است با هزینه خودش کار را مطابق مشخصات فنی و نظر ناظر اصلاح نماید. 6- در صورت مشاهده هرگونه نقص فنی در عملیات اجرایی پیمانکار موضوع را کتبا به مهندس ناظر اطلاع دهید و در صورتی که مهندس ناظر موضوع را پیگیری نکرد موضوع را سریعا به صورت کتبی به دفتر فنی شهرداری گزارش دهید.
  7. izadpanah

    انواع اتصالات در جوشکاری

    به نقل از khakzad.com: مراحل اجرایی جوشكاری قوس الکترود دستی آلودگی ها از قبیل چربی، کثافات، رنگ، اکسیدها و پوسته ها از لبه های مورد جوش حداقل تا فاصله 15mm از هر طرف قطعه. اصولاً کار به کمک سنگ زنی، برس زنی و سمباده انجام می گیرد. روش شیمیایی بیشتر برای زدودن چربی ها می باشد. جوشکاری (Beveling): متناسب با ضخامت ورق و شرایط کار و نهایتاً به کمک استانداردها لبه سازی انجام می شود. برای ورق های ضخیم از لبه سازی (Beveling) دو طرفه و برای ورق های با ضخامت متوسط از لبه سازی یک طرفه استفاده می شود. مسلماً شیار (Groove) نیز می تواند برای قطعات با ضخامت متوسط از یکطرف و برای قطعات ضخیم در دو طرف قطعه ایجاد شود. 1-برطرف کردن کلیه مواد زائد، ناخالصی ها، 2- یخ زدن لبه های مورد زاویه پخ و شعاع انحناء تحتانی لبه ها بر حسب حساسیت به ترک، پیچیدگی، وزن قطعه در هنگام جوشکاری، نوع الکترود، مهارت جوشکار و هزینه یخ سازی انجام می گیرد. مثلاً لبه سازی به صورت لاله فلز جوش متری نسبت به لبه سازی به صورت V نیاز دارد. یا لبه سازی به شکل V به بعضی ترک خوردگی ها نسبت به شکل لاله (U) حساس تر است و یا قطعات لبه سازی شده از دو طرف نسبت به قطعات لبه سازی شده از یک طرف حساسیت کمتری به پیچیدگی دارند. البته بعضی اوقات از شکل ظاهری قطعات می توان استفاده کرده و لبه سازی انجام نمی دهند. لبه سازی معمولاً به کمک سنگ زنی، ماشین کاری و یا با استفاده از Totch و یا قوس انجام می گیرد که هر یک مستلزم هزینه می باشد و به هزینه جوشکاری افزوده می گردد. 3- استقرار اجزاء در کنار یکدیگر برای عملیات جوشکاری: ترجیحاً استقرار قطعات را طوری کنار یکدیگر فراهم می سازند که راحت ترین موقعیت (Position) برای جوشکاری آنها تامین گردد. در این راستا می توان از گیره، نگهدارنده و وضعیت دهند ها استفاده نمود که اکثراً شرایط کار را خیلی ساده می کنند. 4- تک بندی (Tack Weld): قطعات در فواصل مناسب بطوریکه از پیچیدگی آنها جلوگیری به عمل آید و پیچیدگی آنها به حداقل برسد نسبت به یکدیگر با خال جوش کنار هم استقرار می یابند. 5- عملیات جوشکاری انتخاب الکترود و تنظیم آمپر و قراردادن کار در موقعیتی که جوشکار احساس راحتی کند. تنظیم آمپر اصولاً روی تکه قراضه ای انجام می گیرد. پس از راه اندازی قوس و تنظیم آمپر، قوس را به داخل محل اتصال جهت می دهند تا فلز جوش در محل اتصال رسوب داده می شود. لذا جوشکار حرکت های زیر را بایستی همزمان به طور یکنواخت و قابل کنترل انجام دهد این حرکت ها عبارتند از: الف) تثبیت فاصله نوک الکترود با سطح مذاب حوضچه. در حقیقت الکترود را باید به سمت حوضچه در اثر مصرف پایین آورد. ب) حرکت الکترود و قوس در سرتاسر مسیر جوش که در اصل تعیین کننده سرعت جوشکاری است. این حرکت توام با حرکت های زیگزاگی یاموجی شکل است که هر جوشکار بر حسب عادت یک نوع حرکت را انجام می دهد. حرکت موجی الکترود سبب می گردد تا سرباره به کناره ها جارو گردد، البته این حرکت بایستی طوری انجام گیرد که سرباره در جوش حبس نشود و زاویه الکترود نسبت به قطعه و زاویه کاردرست انتخاب شود. قطع قوس به منظور تعویض الکترود بایستی به آرامی انجام گیرد یعنی الکترود به آهستگی به عقب کشیده شود تا عیب دهانه آتش فشان در جوش بوجود نباید بایستی الکترود را به طرف عقب حرکت داد و همزمان فاصله قوس را زیاد کرد تا قوس خاموش شود. الکترود بعدی که مورد استفاده قرار گیرد ابتدا بایستی انتهای حوضچه سنگ بخورد و جوش از جلو شروع شود و به طرف عقب برگردد و مجدداً ادامه یابد. محل تعویض الکترود منبع جدی برای بوجود آمدن عیوب جوش از قبیل سرباره، حباب گاز و فقدان ذوب کامل می باشد. در جوشکاری چند پاسه بایستی سرباره از روی هر پاس بطور کامل تمیز گردد و سپس جوشکاری در پاس های بعدی انجام گیرد. هر پاس حداقل 3/1 پاس زیری را می پوشاند. زاویه کار (Work Angle) زاویه بین الکترود با خط عمود بر جوش در صفحه عرضی را زاویه کار می گویند. زاویه راهنما (Lead Angle) زاویه الکترود با خط عمود بر جوش در صفحه طولی را زاویه راهنما می گویند. زاویه الکترود سبب می گردد تا جوشکار بتواند حفره کاسه ای شکل قوس را مشاهده نماید، علاوه بر آن نیروی قوس سبب می گردد تا سرباره بطور ناخواسته بطرف جلو حرکت کند و همچنین از بروز گودافتادگی کنار جوش (Undercut) جلوگیری می کند. جوشکار بایستی در انتخاب زاویه کار و زاویه راهنما انتخاب صحیحی انجام دهد. دسترسی به ماشین جوشکاری: سعی می‌شود ماشین جوشکاری تا حد امکان در دسترس جوشکار قرار گیرد تا از مزاحمت کابل ها و تداخل آنها اجتناب شود. که به تازگی با استفاده از کنترل از راه دور جوشکار می تواند شدت جریان جوشکاری را خود از محل جوشکاری تنظیم نماید. فضای کارگاه: جوشکاری در فضای بسته انجام نمی گیرد مگر آنکه تهویه کافی و پرقدرت بر رویفضا تعبیه شده باشد. نحوه بسته بندی و نگهداری الکترود: معمولاً الکترودها را در بسته های به صورت Hermetically airtight به بازار عرضه می کنند. بایستی در نگهداری الکترودها در انبار دقت لازم به عمل آید و آنها را در محلی دور از رطوبت، آب، باران، گرد و خاک، دود، گریس و چربی نگهداری نمود. (جای خشک بهترین محل است) و اصولاً الکترود را نباید در انبار روی زمین انباشت نمود بهترین جا قفسه می باشد. وسایل مورد نیاز: برای فولادهای کربن استیل Wire Brush، Chipping Hammer، Helmet، برای فولادهای زنگ نزن و زنگ زن استفاده می کنند. Wire Brush Chipping Hammer Face Shield، Hand Shield، Gloves، Photo Sensitive Lens، Leathers نیز استفاده می شود. گذشته از وسائل یاد شده ایمنی نیز در جوشکاری بایستی مورد توجه قرار گیرد. مثلاً جلوگیری از سقوط جوشکار بخاطر برق گرفتگی، همچنین در هنگام جوشکاری گازهای مضری نظیر اوزنبهخاطر اشعه ماوراء بنفش، No2 (Nitrogen dioxide) و Phosgene Gas و همچنین اشعه ماوراء بنفش بوجود می آیند که برای پوست و تنفس مضر هستند. O3 معایب و محدودیتهای روش SMAW 1- با کوتاه شدن الکترود، جوشکار باید الکترود را تعویض نماید و این امر باعث کاهش سرعت وراندمان جوشکاری می شود. 2- شدت جریان جوشکاری بدلیل زیاد بودن طول الکترود محدود است. آمپرهای بالا مانند آنچه در تفنگهای اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک استفاده می شود غیر عملی است زیرا فاصله بین قوس و نقطه تماس الکتریکی در نگهدارنده الکترود (طول الکترود) زیاد بوده و شدت جریان جوشکاری بوسیله مقاومت حرارتی زیاد الکترود محدود می شود. درجه حرارت الکترود نباید از درجه حرارتشکست پوشش (Break Down) بیشتر شود زیرا مواد شیمیائی موجود در پوشش با یکدیگر یا با هوا واکنش کرده و وظیفه خود را بخوبی در قوس انجام نمی دهند. منبع: وبلاگ معین بهرامپور - moein-omran.blogfa.com
  8. izadpanah

    233 نکته از نکات اجرایی ساختمان سازی

    به نقل از khakzad.com: 1. برای اندازه گیری عملیات خاكی در متره و برآورد از واحد متر مكعب استفاده می شود. 2. آجر خطائی، آجری است كه در اندازهای 5×25×25 سانتیمتر در ساختمانهای قدیمی برای فرش كف حیاط و غیره بكار می رفت. 3. چنانچه لازم باشد در امتداد دیواری با ارتفاع زیاد كه در حال ساختن آن هستیم بعدا دیوار دیگری ساخته شود باید لاریز انجام دهیم. 4. هرگاه ابتدا و انتهای یك دیوار در طول دیوار دیگری بهم متصل شود، به آن دیوار در تلاقی گفته می شود. 5. در ساختمانهای مسكونی (بدون زیرزمین)روی پی را معمولا بین 30 تا 50 سانتی متر از سطح زمین بالاتر می سازند كه نام این دیوار كرسی چینی است. 6. قوس دسته سبدی دارای زیبایی خاصی بوده و در كارهای معماری سنتی استفاده می شود. 7. حداقل ارتفاع سرگیر در پله 2 متر می باشد. 8. ویژگیهای سقف چوبی :الف)قبلا عمل کلافکشی روی دیوار انجام می گیرد ب)عمل تراز کردن سقف در کلاف گذاری انجام می شود ج)فاصله دو تیر از 50 سانتیمتر تجاوز نمی کند د)تیرها حتی الامکان هم قطر هستند. 9. گچ بلانشه کندگیر بوده ولی دارای مقاومت زیاد مانند سیمان سفید است. 10. به سیمان سفید رنگ معدنی اکسید کرم اضافه می کنند تا سیمان سبز به دست آید. 11. سنگ جگری رنگ که سخت، مقاوم و دارای رگه های سفید و در سنندج و خرم آباد فراوان است. 12. دستگاه کمپکتور، دستگاهی است که فقط سطوح را ویبره می کند، زیر کار را آماده و سطح را زیر سازی می کند. 13. عمل نصب صفحات فلزی (بیس پلیتها) در زمان 48 ساعت بعد از بتن ریزی صورت می گیرد. 14. زمانی که خاک (زمین) بسیار نرم بوده و مقاومت آن کمتر از یک کیلوگرم بر سانتیمتر مربع باشد از فونداسیون پی صفحه ای استفاده می گردد. 15. قطر دایره بتن خمیری، بر روی صفحه مخصوص آزمایش آب بتن، حدود 30 تا 35 سانتیمتر می باشد. 16. حدود درجه حرارت ذوب شدن خاک آجر نسوز 1600 درجه می باشد. 17. نام آجری که از ضخامت نصف شده باشد، آجر نیم لایی نامیده می شود. 18. نام دیوارهای جداکننده و تقسیم پارتیشن نام دارد. 19. عمل برداشتن خاک کف اطاق و ریختن و کوبیدن سنگ شکسته بجای آن را بلوکاژ می گویند. 20. زمین غیر قابل تراکم هوموسی نامیده می شود. 21. عمق پی های خارجی یک ساختمان در مناطق باران خیز حداقل 50 سانتیمتر است. 22. نام فضای موجود بین دو ردیف پله چشم نامیده می شود. 23. در سقف های چوبی حداکثر فاصله دو تیر 50 سانتیمتر است. 24. سیمان نوع اول برای دیوارها و فونداسیونهای معمولی استفاده میگردد. 25. اکسید آهن را برای تهیه سیمان قرمز رنگ، با کلینگر سیمان سفید آسیاب می کنند. 26. نام دیگر لوله های سیاه بدون درز مانسمان نام دارد. 27. سریعترین و عملی ترین وسیله اجرای اتصالات ساختمان، پلها و نظایر جوش می باشد. 28. حاقل درجه حرارت برای بتن ریزی 10 درجه می باشد. 29. ضخامت اندود سقف با ملات گچ و خاک باید بین 1 تا 2 سانتیمتر باشد. 30. اندود زیر قیروگونی، ماسه سیمان است. 31. چنانچه گودبرداری از سطح زمین همسایه پائین تر باشد، حداکثر فاصله شمعها 5/2 متر می باشد. 32. در پی کنی های کم عمق در زمین های ماسه ای حدود زاویه شیب 30 تا 37 درصد می باشد. 33. برای ایجاد مقاومت مناسب در طاق ضریی حداقل خیز قوس باید 3 سانتیمتر باشد. 34. لوله های مانسمان سیاه و بدون درز، گاز رسانی 35. در بتن ریزی دیوارها و سقفها، صفحات قالبی فلزی مناسب ترند. 36. از اسکریپر برای خاکبرداری، حمل، تخلیه و پخش مواد خاکی استفاده می گردد. 37. اتصال ستون به فونداسیون به وسیله ستکا انجام می گیرد. 38. برای لوله کشی فاضلاب یهتر است از لوله چدنی استفاده گردد. 39. پر کردن دو یا سه لانه از تیرآهن لانه زنبوری در محل تکیه گاهها جهت ازدیاد مقاومت برشی است. 40. بهترین و با استفاده ترین اتصالات در اسکلت فلزی از نظر استحکام و یک پارچگی اتصالات با جوش است. 41. ارتفاع کف داربست جهت اجرای طاق ضربی تا زیر تیرآهن سقف برابر است با قدبنا+پنج سانتیمتر. 42. در ساختمانهای مسکونی کوچک (یک یا دو طبقه) قطر داخلی لوله های گالوانیزه برای آب رسانی باید 2/1 اینچ باشد. 43. وجود سولفات سدیم،پتاسیم و منیزیم محلول در آب پس از ترکیب با آلومینات کلسیم و سنگ آهک موجود در سیمان سبب کم شدن مقاومت بتن می گردد. 44. زمان نصب صفحات بیس پلیت معمولا باید 48 ساعت پس از بتن ریزی فونداسیون انجام شود. 45. برای ساخت بادبند بهتر است از نبشی، تسمه، ناودانی و میلگرد استفاده گردد. 46. هدف از شناژبندی کلاف نمودن پی های بنا به یکدیگر و مقاومت در برابر زلزله می باشد. 47. سقفهای کاذب معمولا حدود 30 تا 50 سانتیمتر پایین تر از سقف اصلی قرار می گیرد. 48. قلاب انتهایی در میلگردهای یک پوتربتنی برای عامل پیوند بیشتر آرماتور در بتن می باشد. 49. حد فاصل بین کف پنجره تا کف اطاق را دست انداز پنجره میگویند. 50. در ساخت کفراژ ستونها، قالب اصلی ستون بوسیله چوب چهارتراش مهار می گردد. 51. طول پله عبارت است از جمع کف پله های حساب شده با احتساب یک کف پله بیشتر. 52. آجر جوش بیشتر در فونداسیون مورد استفاده قرار می گیرد. 53. اثر زنگ زدگی در آهن با افزایش قلیایت در فلز نسبت مستقیم دارد. 54. از امتیازات آجر لعابی صاف بودن سطوح آن، زیبایی نما، جلوگیری از نفوز آب می باشد. 55. در کوره های آجرپزی بین خشتها صفحه کاغذی قرار می دهند. 56. بهترین نمونه قطعات کششی ضلع تحتانی خرپاها می باشد. 57. تیرهای بتن آرمه، خاموتها(کمربندها) نیروی برشی را خنثی می کنند. 58. چسبندگی بتن و فولاد بستگی به اینکه آرماتورهای داخل بتن زنگ زده نباشد. 59. شیره یا کف بتن زمانی رو می زند که توسط ویبره کردن هوای آزاد داخل بتن از آن خارج شده باشد. 60. آلوئک در اثر وجود دانه های سنگ آهن در خشت خام در آجرها پدیدار می گردد. 61. خشک کردن چوب به معنی گرفتن شیره آن است. 62. لغاز به معنی پیش آمدگی قسمتی از دیوار. 63. مقدار کربن در چدن بیشتر از سرب است. 64. لوله های آب توسط آهک خیلی زود پوسیده می شود. 65. آجر سفید و بهمنی در نمای ساختمان بیشترین کاربرد را دارد. 66. آجر خوب آجری است که در موقع ضربه زدن صدای زنگ بدهد. 67. لاریز یعنی ادامه بعدی دیوار بصورت پله پله اتمام پذیرد. 68. کرم بندی همیشه قیل از شروع اندود کاری گچ و خاک انجام می گیرد. 69. برای خم کردن میلگرد تا قطر 12 میلیمتر از آچار استفاده می گردد. 70. اسپریس یعنی پاشیدن ماسه و سیمان روان و شل روی دیوار بتنی. 71. برای دیرگیری گچ ساختمانی از پودر آهک شکفته استفاده می گردد. 72. مشتو یعنی ایجاد سوراخهائی در سطح خارجی دیوارها جهت ساختن داربست. 73. بتن معمولا پس از 28 روز حداکثر مقاومت خود را به دست می آورد. 74. پیوند هلندی از اختلاط پیوندهای کله راسته و بلوکی شکل می گیرد. 75. وجود بند برشی در پیوند مقاومت دیوار را ضعیف می کند. 76. کاملترین پیوند از نظر مقاومت در مقابل بارهای فشاری وارده پیوند بلوکی می باشد. 77. قپان کردن در اصطلاح یعنی شاقولی نمودن نبش دیواره. 78. خط تراز در ساختمان برای اندازه برداریهای بعدی و مکرر در ساختمان است. 79. ضخامت و قطر کرسی چینی در ساختمانها بیشتر از دیوارهاست. 80. پارتیشن میتواند از جنس چوب، پلاستیک و فایبرگلاس باشد. 81. از دیوارهای محافظ برای تحمل بارهای افقی و مایل استفاده می شود. 82. ملات باتارد از مصالح ماسه، سیمان و آهک ساخته می شود. 83. مقدار عمق سطوح فونداسیونها از زمین طبیعی در همه مناطق یکسان نیست. 84. ملات ساروج از مصالح آهک، خاکستر، خاک رس، لوئی و ماسه بادی ساخته می شود. 85. ملات در دیوار چینی ساختمان حکم چسب را دارد. 86. ملات آبی اگر بعد از ساخته شدن از آب دور نگهداشته شود فاسد می گردد. 87. در مجاورت عایقکاری (قیروگونی)از ملات ماسه سیمان استفاده می شود. 88. برای ساخت ملات باتارد آب + سیمان 250+آهک 150+ ماسه 89. پیه دارو ترکیبی از مصالح آهک، خاک رس، پنبه و پیه آب شده 90. ابعاد سرندهای پایه دار 1 تا 5/1 عرض و طول 5/1 تا 2 متر . 91. معمولا برای کرم بندی دیوارهای داخلی ساختمان(اطاقها) از ملات گچ و خاک استفاده می شود. 92. طرز تهیه گچ دستی یا گچ تیز عبارت است از مقداری آب + گچ بااضافه مقداری سریش. 93. وجود نمک در ملات کاه گل موجب میشود که در آن گیاه سبز نشود. 94. هنگام خودگیری حجم گچ 1 تا 5/1 درصد اضافه می شود. 95. گچ کشته یعنی گچ الک شده ورزداده + آب. 96. اندودهای شیمیایی در سال 1948 کشف شد که ترکیب آن پرلیت، پنبه نسوز مواد رنگی و میکا می باشد که بعد از 8 ساعت خشک میشوند و بعد از دو تا سه هفته استحکام نهایی را پیدا می کنند و در مقابل گرما، سرما و صدا عایق بسیار خوبی هستند. 97. سرامیک بهترین عایق صوتی است، زیرا سلولهای هوایی بسته ای دارد که ضخامت آن 6 تا 10 میلیمتر است. 98. آکوسیت نیز عایق خوبی برای صداست. 99. اندازه سرندهای چشم بلبلی 5 میلیمتر است. 100. سرند سوراخ درشت به سرند میلیمتری مشهور است. 101. اندودهای هوایی یعنی اندودی که در مقابل هوا خودگیری خود را انجام می دهند. 102. ترکیب اندود تگرگی یا ماهوئی پودر سفید سنگ + سیمان رنگی +آب (در حالت شل) می باشد. 103. وقتی با سنگ سمباده و آب روکار سیمانی را می شویند تا سنگهای الوان خود را نشان دهند به اصطلاح آب ساب شده می گویند. 104. کار شیشه گذاری در آب ساب و شسته انجام می گیرد. 105. فرق اندود سقف با دیئار در فضاهای بسته (مانند اطاق) این است که اندود سقف سبک و دیوارها معمولی می باشد. 106. مهمترین عامل استفاده از اندود در سقف های چوبی محافظت از آتش سوزی می باشد. 107. سقفهایی با تیرآهن معمولی طاق ضربی و بتنی مسلح در درجه حرارت 400 تا 500 درجه تغییر شکل پیدا می کنند. 108. ضخامت اندود گچ و خاک حدودا 2 سانتیمتر است. 109. توفال تخته 30 تا 40 سانتیمتری که تراشیده و سبک است. 110. علت ترک اندود در سقفهای چوبی افت تیرهاست. 111. سقف کاذب در مقابل گرما، سرما، رطوبت و صدا عایق خوبی به حساب می آید. 112. در زیر سازی سقف جهت اجرای اندود در کنار دریا از نی بافته شده بیشتر استفاده مس شود. 113. توری گالوانیزه در نگهداری پشم شیشه در سقفهای سبک، سطح دیوارهای قیراندود و سطح تیرآهنهای سقف کاربرد دارد. 114. مصرف میلگرد جهت اجرای زیر سازی سقفهای کاذب 9 عدد در هر متر مربع می باشد. 115. موارد اصلی استفاده از سقفهای کاذب بیشتر به منضور کم کردن ارتفاع، عبور کانالها و لوله ها و زیبایی آن می باشد که شبکه آن حتما باید تراز باشد. 116. بهتر است در سقفهای بتنی میله های نگهدارنده سقف کاذب قبل از بتن ریزی کار گذاشته شود. 117. در سقفهای کاذب مرتبط با هوای آزاد(مانند بالکن) اندود گچ + موی گوساله و آهک استفاده می شود. 118. شالوده در ساختمان یعنی پی و فونداسیون. 119. ابعاد پی معمولا به وزن بنا و نیروی وارده، نوع خاک و مقاومت زمین بستگی دارد. 120. در نماسازی سنگ، معمولا ریشه سنگ حداقل 10 سانتیمتر باشد. 121. در فشارهای کم برای ساخت فونداسیونهای سنگی از ملات شفته آهک استفاده می شود و برای ساخت فونداسیونهایی که تحت بارهای عظیم قرار می گیرند از ملات ماسه سیمان استفاده می شود. 122. در ساختمان فونداسیونهای سنگی پر کردن سنگهای شکسته را میان ملات اصطلاحا پر کردن غوطه ای می نامند. 123. پخش بار در فونداسیون سنگی تحت زاویه 45 درجه انجام می گیرد. 124. در ساختمانهای آجری یک طبقه برای احداث فونداسیون اگر از شفته آهکی استفاده شود اقتصادی تر است. 125. در پی های شفته ای برای ساختمانهای یک تا سه طبقه 100 تا 150 کیلو گرم آهک در هر متر مکعب لازم است. 126. اصطلاح دو نم در شفته ریزی یعنی تبخیر آب و جذب در خاک. 127. معولا سنگ مصنوعی به بتن اطلاق می شود. 128. زاویه پخش بار فنداسیون بتنی نسبت به کناره ها در حدود 30 تا 45 درجه می باشد. 129. بتن مکر برای پر کردن حجمها و مستوی کردن سطوح کاربرد دارد. 130. مهمترین عمل ویبراتور دانه بندی می باشد. 131. معمولا بارگذاری در قطعات بتنی بجز تاوه ها پس از هفت روز مجاز می باشد. 132. از پی منفرد بیشتر در زمینهای مقاوم استفاده می شود. 133. بتن مسلح یعنی بتن با فولاد. 134. از نظر شکل قالبندی برای فونداسیونها قالب مربع و مسطیل مقرون به سرفه مس باشد. 135. پی های نواری در عرض دیوارها و زیر ستونها بکار می رود و در صورتیکه فاصله پی ها کم باشد و با دیوار همسایه تلاقی نماید پی نواری بیشترین کاربرد را دارد. 136. در آسمان خراشها، معمولا از پی ژنرال فونداسیون استفاده می شود و وقتی از این نوع پی در سطحی بیش از سطح زیر بنا استفاده شود زمین مقاوم و بارهای وارده بیش از تحمل زمین است. 137. هرگا فاصله پی ها از هم کم بوده یا همدیگر را بپوشند یا یک از پی ها در کنار زمین همسایه قرار گیرد از پی های مشترک استفاده می شود. 138. اصطلاح ژوئن درز انبساط است. 139. میتوان به جای دو پی با بار مخالف از پی ذوزنقه ای استفاده کرد. 140. بهترین و مناسب ترین نوع پی در مناطق زلزله خیز پی رادیه ژنرال است. 141. در اجرای شناژبندی جهت اتصال به فونداسیون معمولا شناژها از بالا و پایین همسطح هستند. 142. در کفراژبندی پی چهارگوش از نظر سرعت و اجرا اقتصادی تر است. 143. در عایق بندی از گونی استفاده می کنیم،زیرا از جابجایی قیر جلوگیری می کند و حکم آرماتور را دارد که در پشت بام از جلو ناودان به بعد پهن می شودکه در 2 لایه گونی انجام می گیردکه گونی ها در لایه بعدی نسبت به لایه قبل با زاویه 90 درجه برروی هم قرار می گیرند. 144. زیر قیروگونی از اندود ملات ماسه سیمان استفاده می شود که بعضی از مهندسان در زیر قیر اندود ملات ماسه آهک استفاده می کنند که در اینصورت قیروگونی فاسد می شود. 145. از قلوه سنگ (ماکادام) در طبقه هم کف می توانیم بجای عایق کاری استفاده کنیم که ضخامت آن حدود 40-30 سانتیمتر خواهد بود. 146. اگر در عایقکاری، قیر بیش از حد معمول مصرف شود باعث می شود قیر در تابستان جابجا شود. 147. عایقکاری قیروگونی می بایست از سر جانپناه حدودا 20 سانتیمتر پایینتر شروع شود و قیروگونیی که روی جانپناه کشیده می شود برای جلوگیری از نفوذ بارش با زاویه است. 148. سطح فونداسیون به این دلیل عایق می شود که از مکش آب توسط ملات دیوار چینی ها به بالا جلوگیری میکند. 149. در عایقکاری عمودی روی دیوارهای آجری بهتر است که از اندود ماسه سیمان استفاده شود. 150. اصطلاح زهکشی یعنی جمع کردن و هدایت آب،که فاصله آبروها در زهکشی باید به حدی باشد که به پی ها نفوذ نکند. 151. اگر توسط سفال زهکشی کنیم باید حتما درز قطعات را با ملات پرکنیم. 152. حداقل شیب لوله های زه کشی به سمت خوضچه 2 تا 4 درصد می باشد. 153. حداقل شیب لوله های فاضلاب 2 درصد است. 154. برای جلوگیری از ورود بو به داخل ساختمان، شترگلو را نصب می کنند. 155. علیترین نوع لوله کشی فاضلاب از نوع چدنی می باشد که با این وجود در اکثر ساختمانها از لوله های سیمانی استفاده می شود که ضعف این لوله ها شکست در برابر فشارهای ساختمان می باشد. 156. سنگ چینی به سبک حصیری رجدار بیشتر در دیوار و نما سازی استفاده می شود. 157. ضخامت سنگهای کف پله و روی دست انداز پنجره 5/4 سانتیمتر می باشد. 158. جهت اتصال سنگهای نما به دیوار استفاده از ملات ماسه سیمان و قلاب مناسبتر می باشد که جنس قلابها از آهن گالوانیزه می باشد. 159. سنگ مسنی معمولا در روی و کنار کرسی چینی نصب می شود و زوایای این سنگ در نماسازی حتما بایستی گونیای کامل باشد. 160. در نما سازی طول سنگ تا 5 برابر ارتفاع آن می تواند باشد. 161. معمولا 30 درصد از سنگهای نما بایستی با دیوار پیوند داشته باشند که حداقل گیر سنگهای نما سازی در داخل دیوار 10 سانتیمتر است. 162. در بنائی دودکشها باستی از مخلوطی از اجزاء آجر استفاده شود. 163. در علم ساختمان دانستن موقیعت محلی، استقامت زمین، مصالح موجود، وضعیت آب و هوایی منطقه برای طراحی ساختمان الزامی می باشد. 164. در طراحی ساختمان ابتدا استقامت زمین نسبت به سایر عوامل الویت دارد و لازم به ذکر مقاومت خاکهای دستی همواره با زمین طبیعی جهت احداث بنا هرگز قابل بارگذاری نیست. 165. زمینهای ماسهای فقط بار یک طبقه از ساختمان را می تواند تحمل کند. 166. هنگام تبخیر آب از زیر پی های ساختمان وضعیت رانش صورت می گیرد. 167. زمینی که از شنهای ریز و درشت و خاک تشکیل شده دج نامیده می شود که مقاومت فشاری زمینهای دج 10-5/4 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می باشد. 168. مطالعات بر روی خاک باعث می گردد وضع فونداسیون، ابعاد و شکل آن بتوانیم طراحی کنیم. 169. در صحرا برای آزمایش خاک از چکش و اسید رقیق استفاده می گردد. 170. سیسموگراف همان لرزه نگار است. 171. خاکی که برنگ سیاه قهوه ای باشد مقاومتش بسیار عالی است که نفوذ آب در آنها کم و به سختی انجام می گیرد. 172. سنداژیا گمانه زنی همان میله زدن در خاک و برداشت خاک از زمین می باشد. 173. اوگر همان لوله حفاری است. 174. خاک چرب به رنگ سبز تیره و دارای سیلیکات آلومینیوم آبدار است. 175. معیار چسبندگی خاک این است درصد دانه های آن کوچکتر از 002/0 میلیمتر باشد. 176. اصطلاحا خاک مرغوب زد نامگذاری می شود. 177. برای جلوگیری از ریزش بدنه و ادامه پی کنی و همین طور جلوگیری از نشست احتمالی ساختمان همسایه و واژگونی آن و جلوگیری از خطرات جانی باید دیوار همسایه را تنگ بست که تحت زاویه 45 درجه انجام می گیرد. 178. دیوار اطراف محل آسانسور معمولا ازمصالح بتن آرمه می سازند. 179. پی سازی کف آسانسور معمولا 40/1 متر پایین تر از کفسازی است. 180. قدیمی ترین وسیله ارتباط دو اختلاف سطح بواسطه شیب را اصطلاحا رمپ می گویند که حداکثر شیب مجاز آن 12 درصد می باشد که ات 5/2 درصد آن را میتوان افزایش داد. 181. برای ساختن پله گردان بیشتر از مصالح بتن آرمه و آهن استفاده می شود. 182. پله معلق همان پله یکسر گیردار است. 183. پله آزاد در ورودی ساختمان به حیاط یا هال و نهار خوری استفاده می شود. 184. پله های خارجی ساختمان حتی الامکان می بایست آجدار باشد. 185. به فضای موجود بین دو ردیف پله چشم پله می گویند. 186. فواصل پروفیل های جان پناه پله 12-7 سانتیمتر می باشد. 187. شاخکهای فلزی جان پناه بهتر است که از پهلو به تیر آهن پله متصل شود. 188. سرگیر یا حدفاصل بین دو ردیف پله که رویهم واقع می شوند حداقل 2 متر می باشد. 189. طول پله مساوی است با تعداد کف پله منهای یک کف پله. 190. پیشانی پله به سنگ ارتفاع پله اطلاق می شود. 191. برای جلوگیری از سرخوردن در پله لب پله ها را شیار و اجدار می سازند و گاهی اوقات لاستیک می کوبند. 192. اتصال پله های بالا رونده به دال بتنی (پاگرد) یه روی دال بتنی متصل می شوند ولی پله های پایین رونده در دال بتنی بایستی به مقابل دال بتنی وصل شوند. 193. اجرای جانپناه پله معمولا با مصالح چوبی زیاتر می باشد. 194. پله هایی که مونتاژ می شوند به پله های حلزونی معروف هستند. 195. از نظر ایمنی اجرای پله فرار با مصالح بتنی مناسبتر است. 196. تیرهای پوشش دهنده بین دو ستون (روی پنجره ها و درب ها ) نعل درگاه نام دارد که انتقال بار توسط آن یکنواخت و غی یکنواخت است. 197. گره سازی در چهار چوبهای درب و پنجره و دکوراسیون بکار می رود. 198. تحمل فشار توسط بتن و تحمل کشش توسط فولاد را به اصطلاح همگن بودن بتن و فولاد می نامند. 199. بالشتک بتنی در زیرسری تیرآهن های سقف مصرف می شود که جنس آن می تواند فلزی، بتنی زیر سری و بتنی مسلح باشد. 200. در اجرای تیر ریزی سقف با تیرآهن، مصرف بالشتک کلاف بتنی و پلیت مناسبتر است. 201. بالشتک های منفرد زیرسری، حداقل ریشه اش از آکس تیر ریزی سقف 25 سانتیمتر است. 202. اجرای مهار تیر ریزی سقف با میلگرد معمول تر می باشد. 203. برای تراز کردن تیر ریزی سقف باید بوسیله سیمان همه در یک افق ترازی قرار گیرد. 204. طاق ضربی از نظر ضخامت به سه دسته تقسیم می شودکه معمول ترین آن نیم آجره می باشد که مهمترین عامل مقاومت در طاق ضربی خیز قوس مناسب است. 205. در زمستان پس از دوغاب ریزی طاق ضربی، بلافاصله بایستی کف سازی کامل روی سقف انجام شود. 206. اگر هوا بارانی باشد پس از اتمام طاق ضربی نباید دوغاب ریخت. 207. سقفهای بتنی قابلیت فرم(شکل) گیری بهتری دارند. 208. وظیفه انسجام و انتقال نیروها در سقفهای بتنی بعهده آرماتور می باشد. 209. اودکا در سقف های بتنی به منظور خنثی کردن نیروی برشی بکار می رود. 210. بطور نسبی عمل بتن ریزی بین دو تکیه گاه می بایست حداکثر طی یک روز عملی شود. 211. از ویژگی های سقفهای مجوف سبکی آن است که در این سقف ها آرماتور گذاری بصورت خرپا می باشد. 212. تفاوت سقف های پیش فشرده با سقف های مجوف سفالی کشیده شدن آرماتورها می باشد. 213. حداقل زمان بریدن میلگردها در سقفهای پیش تنیده معمولا 7 روز می باشد. 214. نیروی کششی ذخیره شده در آرماتور سقفهای پیش تنیده عامل خنثی کننده نیروی فشاری است. 215. در سقفهای مجوف هنگامی از تیرهای دوبل استفاده می شود که دهانه و طول تیر زیاد باشد. 216. قبل از ریختن پوشش بتن در اجرای تیرچه بلوکها ابتدا می بایست سطح تیرچه و بلوک مرطوب شود. 217. اصطلاحا مش گذاری در بتن مسلح آرماتورهای شبکه نمره کم اطلاق می گردد. 218. حداکثر فاصله دو تیر در سقفهای چوبی 50 سانتیمتر می باشد. 219. معمولا زمان باز کردن قالبهای مقعر در سقف های بتنی 5 روز می باشد. 220. استفاده از قالبندی مقعر بتنی در سقفهای اسکلت فلزی و بتنی معمولتر است. 221. کابلهای برق در سقفهای مقعر داخل لوله های فولادی تعبیه می شود. 222. در ساختمان هایی که بیشتر مورد تهدید آتش سوزی بهتر است نوع بنا بتنی باشد. 223. در کارخانه های صنعتی معمولا از سقف اسپیس دکس استفاده می شود. 224. اصطلاحا مفهوم سرسرا همان سقف نورگیر است. 225. در شیشه خورهای نورگیر سقف برای فضاهای وسیع از سپری استفاده میشود زیرا از خمش در طول جلوگیری می کند. 226. مهمترین مزیت سقفهای کاذب آکوستیک بر ساقفهای کاذب عایق در برابر صدا می باشد. 227. مهمترین مزیت سقفهای کاذب آلومینیومی عدم اکسیداسیون آن می باشد. 228. روش جلوگیری از زنگ زدگی آرماتور در بتن این است که جرم آن را می گیریم و داخل بتن قرار می دهیم. 229. اتصال سقف کاذب در راستای دیوارها باعث پیش گیری از جابجایی سقف و ترکهای موئین خواهد شد. 230. قرنیز یکطرفه آب را به یک سمت منتقل می کند و هنگامی از قرنیز دو طرفه هنگامی استفاده می شود که دو طرف دیوار آزاد باشد. 231. قرنیز حتما باید آبچکان داشته باشد که آبچکان شیاره زیر قرنیز می باشد. 232. قرنیزی که توسط آجر چیده می شود هره چینی می نامند. 233. قرنیز پای دیوارهای داخلی به منظور جلوگیری از مکش آب توسط گچ و … و جلوگیری از ضربه ها و خراشها استفاده می شود و حتما باید آبچکان داشته باشد.
  9. به نقل از khakzad.com: فرآیند برپا سازی اسکلت ساختمانهای فلزی (غالباً مسکونی و تجاری های کوچک) در زمان کوتاهی٬ حدوداً یک روزه٬ انجام می شود. به همین دلیل نمی توان تمام جوشکاریها را در همان روز انجام داد. در این حالت در قدم اول جوشکار سعی می کند تیر و ستونهای ساختمان را با حداقل جوش بر پا کند و بعد از رفتن جرثقیل٬ هزینه ساعتی اجاره جرثقیل زیاد است و برای همین نمی توان چند روز از آن استفاده کرد مضافاً اینکه اگر حتی یک ساعت در روز از آن استفاده شود باید هزینه کل روز را پرداخت نمود٬ شروع به جوشکاری کامل کند. برای همین است که پایداری ساختمان فلزی در چند روز اول که جوشکاری ها هنوز نیمبند هستند بسیار کم است. بلای جان این وضعیت٬ باد است. بله وزش باد. تصور اینکه یک ساختمان به خاطر وزش باد فرو بریزد بسیار وحشتناک است. چه باید کرد؟ خب٬ این خودش یک بحث علمی را میطلبد. آیا تابه حال به واژه "بارهای حین ساخت" (Construction Loads) برخورده اید؟ اساس قضیه اینست که تکنولوژی ساخت نیز علاوه بر بارهای اعمالی بر سازه٬ ممکن است بارهای جدیدی را به سازه اعمال کند. مثلاً در مبحث پل سازی٬ اگر برای ساخت پل مجبوریم که از تکنولوژی ساخت خاصی استفاده کنیم٬ شاید که لازم باشد سازه را برای یک بارگذاری جدید که ریشه آن فقط و فقط روش ساخت است طراحی کنیم. حالا جالب است که بعضی مواقع این بارها هستند که در طراحی سازه حاکم می شوند. بهر حال٬ می توان یک تحقیق علمی خوب در این زمینه مربوط به مسئله ای که اشاره شد انجام داد. اما اگر بخواهیم این مسئله را بصورت تقریبی و تجربی حل کنیم٬ بهتر است که دستورالعمل های ساده ای را رعایت کنیم. - به هواشناسی اهمیت دهیم. روزهایی که وزش باد زیاد است (Windy Weather) از الم کردن سازه اجتناب کنیم. - اگر که مجبور به ادامه کار در حین وزش باد هستیم در طول برپاسازی به ارتفاع و عرض سازه عمود بر جهت وزش باد (سطح بادگیر سازه) دقت کنیم. طوری باید کار را پیشرفت داد که همواره این عامل حداقل باشد. - اگر در یک سایت با محوطه باز هستید احتمال تغییر جهت باد به نفع خود با آرایش و چیدمان مهندسی و حساب شده ماشین آلات کانتینرها و هر چیز دم دستتان که دارای حجم و سطح مناسبی است را بررسی کنید. - استفاده از حائل برای افزایش پایداری هم گزینه مناسبی است. - از علم مهندسی سازه نیز استفاده کنید. در حین الم سازی سازه دقت کنید که اگر بعضی از اتصالات کامل جوشکاری شوند می توانید حداقل یک سازه معین پایدار داشته باشید. اکنون باید مطمئن باشید که سازه معین انتخابی شما پایدار است. - موارد دیگری که نسبت به جایی که شما هستید احتمالاً وجود دارند که شما باید از خلاقیت خود کمک بگیرید. منبع: وبلاگ اسماعیل محمدی - mohandesi-sakhteman.blogfa.com
  10. izadpanah

    درز انبساط و درز انقطاع چيست؟

    به نقل از khakzad.com: درز انبساط : برای جلوگیری از خرابیهای ناشی از انبساط و انقباض ساختمان بر اثر تغییر درجه حرارت محیط خارج یا جلوگیری از انتقال بار ساختمان قدیمی مجاور به ساختمانی كه جدید احداث می شود، همچنین در مواردی كه ساختمان بزرگ است و از چند بلوك متصل به هم تشكیل می شود، باید به كار بردن درز انبساط در محل مناسب پیش بینی شود . حداقل فاصله ای از ساختمان با اجزای ساختمانی كه باید در آن درز انبساط پیش بینی شود، بهنوع ساختمان، تعداد طبقات، مصالح مصرفی و آب و هوای محل احداث بستگی دارد ؛ بنابراین باید با مطالعه كافی محل اندازه آن را مهندس طراح تعیین كند. در كلیه ساختمانهای فلزی كه طول آنها بیشتر از 50 متر باشد، باید در طول ساختمان درز انبساط پیش بینی كرد. این طول مربوط به ساختمانهای فلزی و بدون پوشش محافظ است كه نباید از 50 متر و یا در ساختمانهایی با پوشش محافظ و در حالات خاص نباید از یكصد متر تجاوز كند. برای پوشاندن و پر كردن فواصل درز انبساط از مواردی استفاده می كنند كه قابلیت ارتجاعی داشته باشد . باید دقت شود كه فاصله درز انبساط به هیچ وجه با مصالح بنایی یا ملات پر نگردد. اگر در هنگام استقرار اسكلت فلزی، ستونهایی كه در مجاورت یك درز انبساط قرار دارند، به طور موقت به وسیله قطعات فلزی متصل شده اند، پس از استقرار، باید این اتصالات بریده شوند تا ساختمان در محل درز انبساط به كلی از قسمت مجاور خود جدا باشد. درز انقطاع : برای جلوگیری از خسارت و كاهش خرابی ناشی از ضزبه ساختمانهای مجاور به یكدیگر، بویژه در زمان وقوع زلزله، ساختمانهایی كه دارای ارتفاع بیش از 12 متر یا دارای بیش از 4 طبقه هستند، باید به وسیله درز انقطاع از ساختمانهای مجاور جدا شوند ؛ همچنین حداقل درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر 100/1 ارتفاع آن تراز از روی شالوده است . این فاصله را می توان در محلهای لازم با مصالح كم مقاومت كه در هنگام زلزله در اثر برخورد دو ساختمان به آسانی مصالح مزبور خرد می شوند، پر كرد. منبع: وبلاگ اسماعیل محمدی - mohandesi-sakhteman.blogfa.com
  11. چگونه يک ساختمان ايمن در برابر زلزله بسازيم؟ اگر قصد ساختن يک سرپناه براى خود داريد کافى است مطابق نقشه رعايت ضوابط فنى و استفاده از مصالح مرغوب، آغاز کنيد. اين گزارش، اين آگاهى را به شما مى دهد که سريع تر اقدام به جلوگيرى از اشتباهات و خطا هاى فنى مجرى ساختمان کنيد و با مطلع کردن مهندس ناظر خود، از بروز دوباره کارى (که بار مالى زيادى به شما تحميل مى کند) و همچنين پوشاندن خطا هاى غيرقابل جبران که مى تواند در آينده صدمات جبران ناپذيرى به ساختمان شما وارد آورد، جلوگيرى کنيد. براى شروع با انواع اسکلت هاى ساختمان آشنا مى شويد، و در ادامه با جزييات فنى و اجرايى آشنا خواهيد شد. ساختمان هاى فلزى: در ساخت اين نوع ساختمان ها از پروفيل هاى فولادى در ستون و تير هاى آن استفاده شده است. اجراى سريع، کوچک بودن ابعاد ستون ها (نسبت به حالت بتنى) مقاومت بالاى فولاد در برابر کشش و فشار از جمله مزيت هاى اين نوع ساختمان ها به شمار مى رود، در مقابل زنگ زدگى، خوردگى و ضعف در برابر آتش سوزى از جمله معايب آن به شمارمى رود. نصب و اتصال اجزاى تير، ستون و پل هاى اين ساختمان ها به دو طريق جوشکارى و يا پيچ و مهره انجام مى پذيرد. در ايران، اکثر ساختمان هاى مسکونى با اسکلت فلزى به روش جوشکارى نصب مى شود. ساختمان هاى بتنى: ساختمان هايى که اسکلت اصلى آنها از بتن آرمه است را ساختمان بتنى مى نامند. زلزله هاى اخير نشان داده که ساختمان هاى بتنى در صورت اجراى صحيح، مقاومت خوبى از خود به نمايش مى گذارد. همچنين مقاومت در برابر آتش سوزى، اجراى سازه هاى خاص، اجراى معمارى در خور توجه و عملکرد بهتر ديوار هاى آجرى با اسکلت بتنى از مزيت هاى اين نوع ساختمان ها به شمار مى آيد. ساختمان هاى آجرى: مطابق آئين نامه ۲۸۰۰ زلزله ايران، ساختمان هاى با مصالح بنايى حداکثر بايد داراى دو طبقه (بدون احتساب زيرزمين) باشند. ساختمان هاى خشتى: استفاده از خشت در ساختمان هاى روستايى و شهر هاى کوچک به دليل شرايط اقليمى انجام مى پذيرد. در مناطق کويرى که روز هاى گرم و شب هاى سرد دارد، بهترين روش سرمايشى و گرمايشى خانه ها استفاده از ديوار هاى قطور خشتى است. اما اين نوع ديوار ها در برابر زلزله آسيب پذير بوده و به صورت آوارى مهيب، جان زيادى را مى گيرد. متاسفانه هنوز آئين نامه اى در کشور براى اين نوع ساختمان ها تدوين نشده است. به غير از موارد فوق، ساختمان هاى پيش ساخته، ساختمان هاى چوبى و ساختمان هاى سنگى نيز بر حسب مناطق خاص خود ساخته مى شوند. وقتى مى خواهيد خانه اى را بسازيد، چه بتنى باشد و يا فلزى، موارد زير را بايد رعايت کنيد: ساختمان هايى که بيش از ۴ طبقه و يا ۱۲ متر به بالا هستند بايد با ساختمان مجاور خود فاصله داشته باشند. اين فاصله ها را که اصطلاحاً درز انقطاع مى نامند حداقل يک صدم ارتفاع استيعنى براى ساختمان به ارتفاع ۲۰ متر درز انقطاع ۲ سانتيمتر خواهد بود. وجود اين درز براى حذف و يا کاهش خسارت ناشى از ضربه ساختمان هاى مجاور به يکديگر است. اين درز ها را مى توان با مصالح نرم که در هنگام زلزله به راحتى خرد مى شوند، پر نمود. پلان ساختمان بايد ساده و منظم باشد و داراى پيش آمدگى و پس رفتگى زيادى نباشد. بار و تاسيسات سنگين مانند منبع آب در طبقات فوقانى ساختمان قرار داده نشود و سعى شود تا سنگينى ساختمان در پايين ترين سطح ممکن باشد. اجراى مصالح نما، شيشه ، ديوار هاى جداکننده طورى باشد که هنگام زلزله از سازه جدا نشود. سعى نکنيد بيش از آنچه که در نقشه سازه آورده شده است، اقدام به تقويت سازه، خصوصاً پل ها و تير ها کنيد. افزايش ابعاد پل يا تير و يا ميلگرد ها ى آن نتيجه عکس خواهد داد.اگر هنگام خاکبردارى به پى (فونداسيون) ساختمان همسايه برخورد کرديد، اقدام به تخريب آن نکنيد. ضمن هماهنگى با مهندس ناظر خود، با يک برگ يونوليت (فوم) اقدام به جداسازى پى ساختمان همسايه با بتن پى ساختمان خود کنيد. پس از اتمام خاکبردارى و قبل از اجراى بتن مگر (بتنى کم سيمانى که به ضخامت ۱۰ سانتيمتر در زير فونداسيون روى خاک اجرا مى کنند) از محکم و سفت بودن خاک زير فونداسيون مطمئن شويد. در اين مورد حتماً با مهندس ناظر ساختمان خود مشورت کنيد. بار هاى وارد بر ساختمان، همگى در نهايت به پى (فونداسيون) ساختمان منتقل شده تا به زمين برسد. لذا دقت در اجراى مرحله از ساختمان حائز اهميت است. پى ها نيز انواع مختلفى دارند. اما پى رايج ساختمان هاى مسکونى در ايران به صورت پى نقطه اى (تکى يا دوبل) است.پس از خاکبردارى محل پى ساختمان، قبل از آنکه بخواهيد پى را اجرا کنيد، حتماً از مقاومت بستر خاکى که به آنرسيده ايد مطمئن شويد. اگر خاک بستر به راحتى توسط بيل دستى برداشته مى شود، اجراى فونداسيون به تنهايى جوابگو نخواهد بود. از آنجا که اکثر نقشه هاى محاسباتى داده شده به مالکين، بدون بررسى خاک منطقه و آزمايش هاى مربوطه است، لذا فقط به نقشه اکتفا نکنيد و حتماً از کارشناس امر يا مهندس ناظر خود بهره بجوييد. تراکم بستر خاک قبل از اجراى فونداسيون نيز نبايد فراموش شود. بعد از آنکه از خاک زير پى مطمئن شديد، بايد دقيقاً طبق پلان ساختمان (و از هر طرف نيز ۱۰ سانتيمتر بيشتر) سطح را با يک بتن کم عيار به ضخامت ۵ الى ۱۰ سانتيمتر بپوشانيد. سپس بر روى آن اقدام به آرماتوربندى و قالب بندى پى کنيد.براى متصل کردن کليه پى ها به هم بايد از شناژ استفاده کرد. ابعاد شناژ در نقشه هاى محاسباتى موجود است. به خاطر داشته باشيد که آرماتور هاى شناژ حتماً به درون آرماتور هاى فونداسيون رفته و از مرکز ستون نيز عبور کند. اگر ساختمان اسکلت بتنى باشد، ميلگرد هاى ريشه ستون درون اين شناژ قرار مى گيرد و اگر ساختمان اسکلت فلزى باشد، صفحه ستون همراه با بولت هاى آن. مراقب بستن خاموت ها (آرماتور هاى عرضى که به دور آرماتور هاى طولى و اصلى در شناژ ها بسته مى شوند) باشيد. همانطور که در نقشه هاى سازه تان درج شده است، فاصله خاموت ها از هم درنزديکى ستون ها و پى ها کمتر مى شود. رعايت کردن اين فاصله ها بسيار مهم است ومتاسفانه مجريان جهت راحتى کار خود، کليه فواصل را مساوى در نظر مى گيرند که پس از زلزله آسيب جدى خواهند ديد. همچنين انتهاى کليه خاموت ها (تنگ ها) بايد کاملاً خم شود و خم هاى دو خاموت کنار هم روبه روى يکديگر قرار نگيرند.هنگام بستن ميلگرد هاى پى و شناژ دو نکته را در نظر داشته باشيد البته اين دو نکته در کليه آرماتور بندى هاى اجزاى ساختمان نيز به کار مى رود. اول اينکه انتهاى ميلگرد هايى که آزاد هستند و ديگر ادامه پيدا نخواهد کرد بايستى به صورت ۹۰ درجه خم شوند. حداقل اندازه اين خم ها بايد ۱۲ برابر قطر آن ميلگرد باشد و مورد دوم طول روى هم قرار گرفتن آرماتور ها است. اگر آرماتور طولى در جايى قطع شد و مجبور شديد براى ادامه ازيک آرماتور ديگر استفاده کنيد بايد حداقل به ميزان ۵۰ برابر قطر آن آرماتور، آن دو را روى هم قرار دهيد. کمتر از اين ميزان و يا قرار گرفتن نوک به نوک ميلگرد ها به هيچ عنوان مجاز نيست. اگر بتن را به صورت آماده خريدارى مى کنيد، از يک کارخانه معتبر تهيه کنيد. اگر اسکلت ساختمان شما بتنى است ريشه ستون ها را مطابق نقشه و قبل از بتن اجرا کنيد. هنگام بتن ريزى، بتن اين ناحيه بايد حسابى متراکم شود. از آنجا که تراکم ميلگرد ها در ناحيه ريشه ستون ها زياد است، ممکن است کارگران وقت و دقت زيادى را صرف اين کار نکنند. لذا مراقب باشيد که تراکم بتن به خوبى انجام گيرد.اگر جهت قالب بندى فونداسيون خود از آجر استفاده کرديد، حتماً روى آجر ها را کاملاً با نايلون بپوشانيد تا مانع جذب آب بتن توسط آجر ها شويد. اگر از قالب چوبى و يا فلزى استفاده کرديد حتماً آن را با روغن مخصوص (و يا حتىالمقدور با روغن سوخته) چرب کنيد تا موقع جداسازى قالب ها از سطح بتن، بدون آسيبرساندن به بتن کار خود را انجام دهيد. البته مراقب باشيد که آرماتور ها روغنى و چرب نشود.فاصله بين قالب و آرماتور ها را مطابق نقشه رعايت کنيد. حداقل بين ۵ تا ۷ سانتيمتر بين قالب و ميلگرد بايد فاصله باشد تا با بتن کاملاً پر شود. اگر تحت هر شرايطى پس از بتن ريزى، آرماتور فونداسيون نمايان بود (البته اين ميزان نبايد خيلى زياد باشد، در غير اين صورت بتن ريزى شما ايراد داشته و بايد با مهندس ناظر مشورت نماييد). يکملات پرسيمان با دانه بندى ريز درست کنيد و آن قسمت را بپوشانيد. در غير اين صورت آن قسمت محل خوبى براى خوردگى آرماتور فونداسيون شما خواهد بود.آب دادن و نگهدارى از بتن را فراموش نکنيد. در واقع اين شما هستيد که مقاومت اصلى بتن را تعيين مى کنيد! • بتن و بتن ريزى يکى از کاربردى ترين مصالح مصرفى در ساختمان، بتن است. پى ها (فونداسيون ها)، ستون ها و تير هاى بتنى، بتن مصرفى در سقف هاى تيرچه بلوک، کامپوزيت و... همگى نشانگر اهميت اين ماده ساختمانى به شمار مى روند.بتن تشکيل يافته است از سيمان، شن و ماسه و آب کهبر حسب مقاومت لازم و محل مصرف، ميزان مصالح در هنگام اختلاط تعيين مى شود. بر حسبنوع و محل مصرف، احتمال اضافه کردن مواد افزودنى نيز وجود دارد. بتن در مقابل نيروهاى کششى ضعيف است بدين جهت براى رفع اين ضعف از ميلگرد يا آرماتور استفاده مى شود که بر حسب محاسبات، قطر و تعداد آن مشخص مى شود.نکات مهمى که در هنگام ساخت بتن بايد در نظر داشته باشيد: سيمان مصرفى خود را بر حسب محل مصرف تعيين کنيد. به طور کلى سيمان پرتلند نوع ۲ براى کار هاى ساختمانى کفايت مى کند. سيمان پرتلند نوع ۵ سيمان ضدسولفات است و براى قسمت هايى از ساختمان که با سولفات در تماس است به کار مى رود. در بعضى از پى هاى ساختمان که ممکن است با خاک و يا آب هاى سولفاته در تماس باشد بايد از اين نوع سيمان استفاده کنيد.شن مصرفى بايد تميز و سخت باشد. به کار بردن سنگدانه هاى درشت تر از ۲۲ ميليمتر در ساخت بتن آرمه توصيه نمى شود و حداکثر اندازه اى که مى توانيد مصرف کنيد ۴ سانتيمتر است. البته بايد در تعيين شن مصرفى خود به فاصله ميلگرد هاى بسته شده و يا ضخامت دال (قطعه بتنى با ضخامت کم) توجه لازم داشته باشيد.ماسه نيز بايد شسته باشد. از ماسه هاى خاکدار در بتن جداً دورى کنيد در غير اين صورت ضرر آن بيش از اختلاف قيمت ماسه شسته با ماسه خاکدار خواهد بود.آب مصرفى در بتن بهتر است آشاميدنى باشد. در غير اين صورت بايد از آبى استفاده شود که داراى بو و طعم خاصىنبوده و با مواد ديگر نيز آميخته نشده باشد.پس از تهيه مصالح، مطابق دستور العمل داده شده از طرف مهندس ناظر يا محاسب خود، اقدام به اختلاط آنها نماييد. در صورتى که به صورت دستى اقدام به ساخت بتن مى کنيد، ابتدا ماسه و سيمان را با هم مخلوط کرده، سپس شن را به آن بيفزاييد. پس از مخلوط کردن آنها با هم به آرامى آب به آن اضافه کنيد. به خاطر بسپاريد که بعضى از کارگران بنا به عادتى که در ساخت ملات دارند، مخلوط را به صورتآبخوره درمى آورند که اين کار غلط است و باعث هدر رفتن دوغاب سيمان خواهد شد. (آبخوره يعنى مصالح خشک را به صورت توده تپه اى شکل مخلوط کرده و وسط آن را مانند کوه آتشفشان خالى مى کنند و درون آن آب مى ريزند.) ساخت بتن توسط دستگاه هاى مخلوط کننده (ميکسر) کيفيت بهترى را به دست مى دهد. پس از ساخت بتن آن را بايد به محل بتن ريزى انتقال داده و بلافاصله اقدام به بتن ريزى کنيد. اگر بتن در حال سفت شدن بود يا براى راحتى کار خود، هرگز به بتن ساخته شده آب اضافه نکنيد. اگر بتن سفت شده، ديگر قابل مصرف نيست اضافه کردن مجدد آب و يا حتى اضافه کردن آب بيش از اندازه در هنگام اختلاط، مقاومت نهايى بتن را کاهش مى دهد. مهم ترين نکته اى که در حال اجراى بتن ريزى بايد به آن توجه داشته باشيد، متراکم کردن بتن است، اهميت اين قسمت از کار آن قدر بالاست که اگر پيمانکار بتن ريزى شما، فاقد وسايل مناسب متراکم (خصوصاً ويبراتور ) بود، از شروع کار خوددارى کنيد. ويبراتور که تشکيل شده از يک موتور و شلنگى که سر آن با لرزشى که ايجاد مى کند باعث تراکم بتن مى شود، بهترين وسيله براى اين کار به شمار مى رود. بتن بايد طورى متراکم شود که کليه ميلگرد ها کاملاً در بتن مدفون شود و هواى محبوس درون بتن کاملاً تخليه شود. عمل ويبره کردن با ويبراتور در حدود ۵ تا ۱۵ ثانيه طول مى کشد و هنگام رو زدن شيره بتن متوقف مى شود. تراکم بيش از حد نتيجه معکوس مى دهد و براى بتن مضراست. در جاهايى که احتياج داريد سطوح بتن را صاف کنيد (مانند سقف ها و پى ها) کمى صبر کنيد تا آب بتن رو بزند، آن گاه با ماله چوبى اقدام به صاف کردن سطوح کنيد. پس از اتمام عمليات بتن ريزى نگهدارى بتن حداقل به مدت هفت روز بسيار مهم است و در واقع در اين مدت است که بتن مقاومت اصلى خود را به دست مى آورد. تاخير در اين کار باعث از دست رفتن مقاومت بتن خواهد شد. در اين مدت نبايد اجازه دهيد که بتن آب خود را از دست بدهد. در تابستان و يا هواى گرم با آب دادن مداوم بتن و يا پوشاندن سطوح بتنى با چتايى (گونى) خيس مى توانيد آب لازم را تامين کنيد. در روز هاى سرد و هواى کمتر از ۵ درجه سانتى گراد بايد مراقب يخ زدگى بتن باشيد. بتن در اين هوا بايد گرم بماند. در سقف ها که ضخامت کم و سطح زيادى دارند، مى توانيد با روشن کردن بخارى در زير آنها، اين کار را انجام دهيد. چند نکته را قبل از شروع بتن ريزى به خاطر بسپاريد. •هرگز اجازه ندهيد ميلگرد ها به قالب چسبيده باشند. (چه در کنار و چه در کف قالب) •داخل قالب ها بايد کاملاً تميز و عارى از نخاله، خاک و... باشد. •از تماس مصالحى چون گچ، خاک و... که باعث جذب آب بتن مى شود جلوگيرى کنيد. اين کار را مى توانيد با پوشاندن خاک و يا... توسط نايلون انجام دهيد. •قبل از بتن ريزى، محل را کاملاً مرطوب کنيد اما آب اضافى درون قالب ها را تخليه کنيد. •ميلگرد ها بايد عارى از هرگونه چربى، رنگ و... باشد و هيچ گونه جسم خارجى نبايد به آن چسبيده باشد. •و در آخر؛ موقع جدا کردن قالب ها از بتن سفت شده اين کار را به آرامى انجام دهيد و از ضربه زدن جداً خوددارى کنيد. سقف سقف يک ساختمان نقش انتقال بار به پل ها را دارد. در ايران پرکاربرد ترين نوع سقف ها، تيرچه بلوک، طاق ضربى و کامپوزيت به شمار مى رود. سقف هاى تيرچه بلوک : در حال حاضر در کشور ما اين نوع سقف کاربرد فراوانى در منازل مسکونى دارد. اجراى ساده و سريع و همچنين استفاده از آن در هر دو نوع اسکلت بتنى و يا فلزى، مجريان ساختمانى را به استفاده از اين روش ترغيب مى سازد. اجزاى اين سقف عبارت است از تيرچه، بلوک، آرماتور هاى حرارتى و بتن ريزى نهايى. مهم ترين عضو انتقال دهنده نيرو هاى وارده بر سقف تيرچه ها هستند. اگر تيرچه را خريدارى مى کنيد، بايد از سازنده آن مطمئن باشيد. ميلگرد هاى طولى درون تيرچه بايد يکپارچه باشد و به صورت جوشکارى شده نباشد. به دليل آنکه اين ميلگرد ها درون بتن قرار گرفته اند، تشخيص اين موارد امکان پذير نيست. لذا با بازديد از محل ساخت تيرچه ها و يا اطمينان از شرکت فروشنده تيرچه از سلامت تيرچه ها اطمينان حاصل نماييد. منبع: hmdmahmoudi.blogfa.com به نقل از وبلاگ اسماعیل محمدی - mohandesi-sakhteman.blogfa.com
  12. izadpanah

    علائم قراردادی جوشکاری

    فایل مربوط به علائم قرادادی جوشکاری ( سیمبلهای جوش) را از این قسمت دانلود نمایید: دانلود
  13. izadpanah

    بتن بهتر است یا فولاد؟

    به نقل از khakzad.com: هر روز هنگام عبور از خیابان‌های شهر شاهد ساخت و سازهای روز افزونی هستیم، ساختمان‌های مختلف از یك طبقه تا 60 طبقه كه جلوی آنها انواع مصالح دیده می‌شود؛ سازه‌هایی كه گاه از بتن ساخته می‌شوند و گاه از فولاد.در مورد اینكه كدام نوع سازه بر دیگری برتری دارد، اختلاف نظر شدیدی بین سازندگان ساختمان‌ها وجود دارد. معمولاً معیارهای ساخت، جواب‌های متفاوتی برای ما به همراه دارند. عمده عوامل مؤثر در این روند، هزینه، زمان و كیفیت ساخت هستند. هزینه ساخت و سود حاصل از این سرمایه‌گذاری با زمان اتمام طرح رابطه تنگاتنگی دارند. بدیهی است هر چه زمان طرح طولانی‌تر ‌شود شاهد افزایش قیمت مصالح، قیمت تمام شده طرح، هزینه‌های متفرقه و بازگشت دیرتر سرمایه خواهیم بود كه خوشایند هیچ سازنده‌ای نیست. سازه‌های بتن آرمه در مقابل سازه‌های فولادی معمولاً نیاز به هزینه كمتر و زمان بیشتری برای ساخت دارد؛ در حالی‌كه سازه‌های فولادی ابتدا نیاز به سرمایه زیادی برای خرید آهن آلات دارد ولی در عوض شاهد سرعت اجرای بالاتری خواهیم بود. بنابراین در ساختمان‌های عادی كمتر از 6 طبقه در نهایت از این منظر تفاوت زیادی وجود ندارد. در اسكلت‌های فولادی حتماً باید تمام اسكلت آماده باشد تا بتوان سقف را اجرا كرد. به عبارت دیگر اول باید تیر و ستون‌هایی وجود داشته باشد تا بتوان روی آن سطحی به نام سقف یا همان كف اجرا كرد. در حالی‌كه در سازه‌های بتن آرمه ابتدا ستون‌های هر طبقه و سپس سقف همان طبقه كه خود مشتمل بر تیر‌ها و كف یكپارچه‌تری نسبت به سازه‌های فولادی است اجرا می‌شود. مزیت این روش نسبت به روش اول آن است كه می‌توان طبقه مورد نظر را سریعتر برای اجرای دیگر مراحل از جمله تیغه چینی، اجرای تأسیسات مكانیكی و برقی و... در اختیار سایر پیمانكاران قرار داد كه خود موجب تسریع در روند طرح خواهد بود. ولی به‌طور كلی زمان اجرای سازه‌های فولادی در مقیاسهای بزرگ تا حدودی كوتاه‌تر از سازه‌های بتن آرمه و هزینه‌های سازه‌های بتن آرمه كمتر از سازه‌های فولادی است كه هر سازنده‌ای با توجه به شرایط و معیار‌های خود تصمیم‌گیرنده اصلی است. حال با فرض وجود شرایطی كاملاً ایده‌آل، یعنی عدم‌وجود محدودیت زمان و هزینه‌ها، عامل سوم یعنی كیفیت سازه را بررسی می‌كنیم. كیفیت را می‌توان از جنبه‌های متفاوتی مانند مقاومت در برابر بارهای ثقلی وارده و زلزله، مقاومت در برابر حرارت، ابعاد، دهانه‌های قابل پوشش، تعداد طبقات قابل طراحی، قابلیت ترمیم آسان و... مورد نقد و بررسی قرار داد. با توجه به گستردگی و پیچیدگی مسئله، در اینجا فقط تصمیم‌گیری برای ساختمان‌های عادی را مورد توجه قرار می‌دهیم. اولین و مهم‌ترین نكته قابل ذكر در این مورد مقاومت مصالح و ابعاد مصالح مصرفی است. معمولاً هر چه اعضای باربر ما ابعاد بزرگتر از نگاه عام و ممان اینرسی بالاتر از دید مهندسی داشته باشد، رفتار سازه‌ای مناسب‌تر است و هر چه مصالح مصرفی كه در عرف ساختمان‌سازی‌ بتن یا فولاد هستند قابلیت تحمل نیروهای بیشتر را داشته باشند منجر به طراحی اعضای ظریف‌تری خواهند شد. اگر هر دو عامل در كنار هم قرار گیرند منجر به رسیدن به سختی و صلبیت بالاتری خواهند شد كه جزء اصلی‌ترین آیتم‌های طراحی یك مهندس محاسب به شمار می‌روند. در طراحی سازه‌ها، مقاومت بتن را 10 درصد مقاومت فولاد فرض می‌كنند بنابراین ابعاد ستون‌ها و تیرهای بتنی، به‌مراتب بیش از سازه‌های فولادی است. البته این ابعاد بزرگ اعضای بتنی، ممان اینرسی بسیار بالاتری نسبت به گزینه دیگر به ارمغان خواهند آورد كه در نهایت سازه بتنی، سختی بالاتر و معمولاً رفتار سازه‌ای مناسب‌تری دارد. « سازه‌های بتنی سنگین هستند.» در پاسخ به این ایراد باید گفت: ابعاد بزرگ سازه تا جایی مورد پذیرش یك مهندس است كه منجر به سنگینی بیش از حد سازه نشود و با توجه به آنكه بحث ما در مورد سازه‌های عادی كمتر از 6 طبقه است تفاوت وزن اسكلت نیز آنچنان نخواهد بود تا مهندس طراح را به سمت طراحی سازه فولادی بكشاند. این موضوع در بسیاری از سازه‌های عظیم نیز صادق است كه برج 56 طبقه تهران نمونه بارزی از این دست است. بحث زلزله كه بحث داغ این روزهای تهران است می‌تواند جنبه دیگری از كیفیت مناسب یك سازه باشد. سازه‌های بتن آرمه عادی و به ویژه مجهز به دیوارهای بتنی به‌علت سختی بالا نسبت به سازه‌های فولادی در برابر زلزله، در بیشتر موارد مقاومت بسیار بالایی از خود نشان می‌دهند اما سازه‌های فولادی نیز می‌توانند همین رفتار را از خود نشان دهند مشروط برآنكه طراحی مناسبیداشته باشند. نكته قابل تامل اینجا است كه این رفتار به چه قیمتی به دست خواهد آمد؟ اگر طراحی، یك طراحی بدون نقص باشد، هم سازه فولادی و هم سازه بتن آرمه در چند ثانیه وقوع زلزله، با حداقل خسارت ممكن جان سالم به در خواهند برد. اما كار به اینجا ختم نخواهد شد و پس از زلزله‌های زیادی شاهد شكستگی لوله‌های گاز و وقوع آتش سوزی‌های مهیب بوده‌ایم كه گاه از خود زلزله مخرب‌تر هستند. با توجه به اینكه اطفاء حریق بلافاصله بعد از وقوع حادثه ممكن نیست، ساختمان باید به گونه‌ایطراحی شود كه تا چند ساعت متوالی بتواند آتش را با حداقل خسارات وارده تحمل كند. درسازه‌های بتن آرمه مقاومت بالایی در برابر آتش سوزی وجود دارد، اما درسازه‌های فولادی درصورتی‌كه تمهیدات ایمنی لازم در آنها صورت نپذیرد در چند دقیقه ابتدایی حریق، شاهد تخریب‌های بسیار سریع و غیرقابل جبران خواهیم بود كه این مورد نیز مزیتی بسیار ارزشمند برای سازه‌های بتن آرمه به حساب می‌آید. اما آنچه اكثر مهندسان را نسبت به سازه‌های بتن آرمه به شدت بد‌بین كرده، عدم‌قطعیت‌ها، یكنواخت نبودن مقاومت بتن و كم اطلاعی بسیاری از سازندگان از نحوه عمل‌آوری و به دست آوردن نتیجه‌ای مطلوب از این ماده است. قابلیت اشتباه در تهیه بالقوه این نوع ماده در مقابل فولاد توجیه دیگری است كه از سوی عده زیادی در مخالفت با بتن ارائه می‌شود، چرا‌كه ممكن است حین عمل آوری، مقاومت فشاری كمتر از حد مورد نیاز به دست آید. این گروه معتقدند جبران یك اشتباه در سازه‌های بتن آرمه در مواردی منجر به تخریب اجباری سازه می‌شود در حالی‌كه فولاد در هر لحظه كه سازنده اراده كند با هزینه‌ای به نسبت پایین قابل ترمیم و تقویت است در پاسخ به این ایراد باید گفت این عدم‌قطعیت‌ها در آیین نامه‌ها با اعمال ضریب ایمنی بسیار بالایی پیش‌بینی شده تا جایی كه در موارد زیادی شاهد مقاومتی چند برابر مقاومت مورد نیاز در ساخت این قبیل سازه‌ها هستیم.از سوی دیگر این عدم‌قطعیت كیفیت بتن در شالوده وسقف‌های سازه فولادی نیز وجود دارد و صرفاً متعلق به سازه‌های بتن آرمه نیست. در نهایت باید بر این موضوع تاكید كرد كه به‌طور كلی هم سازه‌های فولادی و هم سازه‌های بتن آرمه درصورتی كه در طراحی آنها سیستم مناسب و منطبق بر آیین‌نامه‌های به روز، مورد استفاده قرار نگیرد و متخصصین متبحر آنها را اجرا و مهندسین با تجربه بر اجرای آنها نظارت مستمر نكنند، هیچ رجحانی از نظر كیفیت و قابلیت اطمینان بر دیگری ندارند. فراموش نكنیم معیار چهارمی نیز در انتخاب وجود دارد؛ معیاری كه 3 معیار هزینه، زمان و كیفیت را تحت سیطره خود قرار می‌دهد: فولاد به‌عنوان یك سرمایه ملی ماده‌ای است كه ارزان به دست نمی‌آید و همانند نفت روزی تمام خواهد شد؛ ماده‌ای كه باید در صنایع ارزشمندتر ‌ و یا حداقل در سازه‌های خاص كه نیاز به ظرافت خاصی دارند و پس از بررسی‌های علمی برتری فولاد در آن محرز شده، مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد تا شاهد رشد اقتصادی در دیگر زمینه‌هاباشیم. به‌نظر نویسنده استفاده از سازه‌های بتن آرمه با توجه به مصرف به‌مراتب پایین‌تر از فولاد (به‌صورت میلگرد) هم از نظر سازه‌ای و هم از نظر اقتصادی و هم از جنبه ملی به‌مراتب مناسب‌تر و بهینه‌تر از سازه‌های فولادی است. منبع: پایگاه تخصصی عمران ایران - icivil.ir
  14. izadpanah

    سازه های متداول برای ساختمانهای بلند

    به نقل از khakzad.com: اهمیت اثر نیروی جانبی با بالا رفتن ارتفاع ساختمان با سرعت زیادی افزایش می یابد. در ارتفاع معینی تغییر مکان جانبی ساختمان چنان زیاد می شود که ملاحظات سختی کنترل کننده طرح می گردند تا اینکه مقاومت مصالح سازه ای. درجه سختی اساسا بستگی به نوع سیستم سازه دارد. بعلاوه بازده هر سیستم خاصی مستقیما با مقدار مصالح مصرف شده ارتباط دارد. بنابراین از بهینه کردن سازه برای شرایط فضایی معینی باید با حداقل وزن حداکثر سختی حاصل شود. این عمل منجربه ابداع سیستم های سازه ای مناسب برای حدود ارتفاعات معین میگردد. بعضی از عواملی که در توسعه این سیستم های تازه نقش مهمی داشته اند عبارتند از: · مصالح سازه ای با مقاومت زیاد. · عمل مرکب بین عناصر سازه ای ساخته شده از دو یا چند نوع مصالح. · روش های جدید اتصال قطعات. · تخمین رفتار پیچیده سازه ها به وسیله ماشین های حسابگر الکترونیک(کامپیو تر). · استفاده از مصالح ساختمانی سبک تر. · روش های اجرایی جدید. در بخش های زیر متداول ترین سیستم های سازه ای مورد بحث قرار می گیرند.در این بحث ها طرح های هندسی نمونه،رفتار سازه ها تحت بار گذاری و بازده سیستم ها مورد تأکید می باشند. · سازه دیوار باربر · سازه هسته برشی · سازه تیر دیواری سازه دیوار باربر از لحاظ تاریخی سازه های ضخیم و سنگین ساخته شده از مصالح بنایی بوده اند.وزن زیاد و انعطاف ناپذیری آنها در طرح افقی باعث عدم استفاده مؤثر از آنها در ساختمان های بلند گردید. اما پیشرفت تکنولوژی جدید در استفاده از مصالح بنائی مهندسی ساخته شده و قطعات بتنی ساخته مفهوم دیوار باربر را برای ساختمان های با ارتفاع متوسط اقتصادی ساخته است. این سیستم برای انواعی از ساختمان ها که در آنها تقسیمات مکرر فضا لازم است مانند آپارتمان ها و هتل ها قابل استفاده می باشد. روش دیوار باربر برای انواع طرح و شکل ساختمان ها مناسب است.نقشه های افقی این طرح ها از شکل های مستطیلی ساده تا شکل های دایره ای و مثلثی متغییر می باشند. سازه های دیوار باربر عموماً شامل مجموعه ای از دیوارهای خطی می باشند.بر اساس نحوه قرار گرفتن این دیوارها در ساختمان آنها را می توان به سه گروه اصلی تقسیم نمود: · سیستم دیوار عرضی که شامل دیوار های خطی در امتداد عمود بر طول ساختمان می باشد و در نتیجه مانع نما کاری نمای اصلی نمی گردد. · سیستم دیوار طولی که شامل دیوارهای خطی موازی طول ساختمان می باشد این رو دیوار نمای اصلی را تشکیل می دهد. · سیستم دو طرفه که شامل دیوارهای موازی عرض و طول ساختمان می باشد. همچنبن ممکن است ساختمان را بطور مشخصی به قسمت های سازه ای مختلف تقسیم کرد بطوریکه هر قسمت سیستم دیوار جداگانه ای را به کار ببرد. ترتیب قرار گرفتن دیوارها که در اینجا بحث شد در مورد ساختمان های مستطیلی ممکن است به وضوح قابل بیان باشد،اما در مورد ساختمان های با تصاویر افقی پیچیده تر طبقه بندی کردن ممکن است تا حدودی مشکل باشد. رفتار سازه دیوار بار بر تحت بار گذاری بستگی به مصالح مصرف شده و نحوه اثر متقابل صفحه افقی کف و صفحه قائم دیوار دارد.به عبارت دیگر این رفتار تابعی از درجه پیوستگی (اتصال) دیوارها به یکدیگر و به دال های کف می باشد.اتصال سازه کف به دیوارهای پیوسته را باید مفصلی تصور کرد.(با فرض هیچگونه سیستم اتصال خاصی بکار نرفته باشد)،در صورتی که در ساختمان های بتنی در محل ریخته شده ،دال هاو دیوارها بطور واقعی متصل و پیوسته هستند. واضح است که ساختمان بتنی در محل ریخته شده ،با توجه به رفتار سه بعدیش،خیلی سخت تر از ساختمان ساخته شده ار مصالح بنائی یا قطعات پیش ساخته مفصلی می باشد و این نکته بتن را برای ساختمان های بلندتر اقتصادی می سازد. بارهای قائم با ایجاد خمش از سازه کف مستقیما به دیوارها انتقال می یابند.دهانه های متداول کف ها (یعنی فاصله بین دیوارها ) بسته به ظرفیت حمل بار وصلبیت جانبی سیستم کف و عوامل دیگر بین 12 تا 25 فوت متغیر می باشند.چون دیوار بارها را خیلی شبیه به یک ستون باریک و عریض مقاومت می کند پایداری آن در مقابل کمانش باید کنترل گردد. تنش های فشاری در دیوار تابعی از دهانه کف،ارتفاع و نوع ساختمان ،و اندازه و ترتیب سوراخ های دیوار(برای در و پنجره و غیره)می باشد. سوراخ های دیوار باید روی یک محور قائم قرار داده شود تا از تمرکز و ترکیب تنش ها در اثر ترتیب متناوب پنجره ها اجتناب گردد. کف هایی که بصورت خارج از مرکز به دیوارها متصل می باشند لنگرهای خمشی ایجاد می کنند که دیوار باید آنها را نیز مقاومت کند. نیروهای افقی به وسیله سازه کف که مانند دیافراگمی افقی عمل می کند به دیوارهای برشی موازی امتداد نیرو توزیع می شود. ین دیوارهای برشی به دلیل صلبیت زیاد شان مانند تیرهای با عمق زیاد عمل می کنند و در مقابل برش،خمش و واژگونی مثل آن واکنش نشان می دهند. در مقابل نیروی باد موازی با جهت کوتاه ساختمان، دیوارها در سیستم دیوار عرضی نه فقط بارهای وزن را تحمل می کنند بلکه در مقابل برش ناشی از باد نیز مقاومت می نمایند. از طرف دیگر سیستم دیوار طولی این دو وظیفه دیوارها را هم جدا می کند. دیوارهای طولی بارهای وزن را تحمل می نمایند و نیروهای باد را به صورت خمش موضعی به دیافراگم کف یا مستقیما به دیوارهای برشی واقع در وسط یا دو انتهای ساختمان منتقل می کنند. در مورد اثر باد روی ضلع کوتاه ساختمان که اهمیت کمتری دارد، دیوارهای باربر در سیستم دیوار طولی اکنون به صورت دیوار های برشی نیز عمل می کنند. در سیستم دیوار عرضی دیوارهای برشی را ممکن است در امتداد کریدور مرکزی قرار داد. در ساختمان های بتنی در محل ریخته شده، پایداری در اثر رفتار یکپارچه سیستم کف-دیوار که مانند یک واحد صندوقی با خمش واکنش نشان می دهد تامین می گردد. بنابراین با فرض دیافراگم های کف بی نهایت صلب آنها مستقیماً به نسبت سختی نسبی شان بارهای باد را مقاومت می کنند.اما اگر طرح دیوارها چنان باشد که نیروی برآیند باد از مرکز جرم دیوار های مقاوم عبور نکند،پیچش ایجاد می شود که باعث افزایش برش در بعضی از دیوار ها می گردد. رفتار دیوار برشی در مقابل بار گذاری جانبی به مقدار زیاد بستگی به شکل آن در تصویر افقی یعنی اینرسی حاصله در مقابل خمش دارد. دیوارهای برشی به ندرت دیوارهای توپر می باشند زیرا غالبا در آنها سوراخ هایی برای پنجره و غیره تعبیه می شود که باعث ضعیف شدن آنها می گردد. تعداد، اندازه، و ترتیب قرار گرفتن این سوراخ ها ممکن است شدیداً در رفتار دیوار تأثیر داشته باشد. اگر دیوار فقط دارای سوراخ های پنجره کوچک باشد تحت بار گذاری جانبی مثل دیوار تو پر رفتار می کند. بارهای زیاد وزن چنان فشاری در دیوار تولید می کنند که دوران(خمش) ایجاد شده در اثر باد هرگز قادر به غلبه کردن آن در طرف رو به باد نمی باشد. با قرار دادن سوراخ های در دریک دیوار برشی داخلی به طور متناوب بطوریکه در آن دیوار به صورت واحد هایی تکرار می شود. نتیجه مشابه ای به دست می آید. اما در منتهی الیه دیگر که در آن سوراخ ها به صورت شکافی دیوار را به دو واحد جدا تقسیم می کنند هر یک از واحد ها به صورت دیوار جداگانه عمل می نمایدو نصف بار را تحمل می کند.در چنین حالتی به دلیل بارهای وزن بالنسبه کم امکان اینکه در دیوار کشش ایجاد شود کاملاً وجود دارد. همچنین برای دیوار برشی داخلی در جایی که پیوستگی در عرض کریدور فقط بوسیله دال کف تامین می شود، با اطمینان می توان فرض نمود که دو قسمت دیوار به صورت جداگانه و انفرادی عمل می کنند ولی به علت وزن مرده بیشتر ممکن است در اثر باد کشش ایجاد نشود. تعیین رفتار سیستم دیواری که بین حالت های منتهی الیه مورد بحث در بالا قرار دارد نسبتاً مشکل است. رفتار این سیستم های دیواری بستگی به مقدار صلبیت ایجاد شده بوسیله قسمت های فوقانی و تحتانی پنجره ها (یا درها) در مقابل برش قائم دارد. دیوار را ممکن است به صورت دو قطعه جدا تصور نمود که موقع مقاومت کردن بارهای جانبی تا حدودی روی یکدیگر اثر متقابل دارند. در این بحث فرض شده است که دیوار های بار بر،تو پر و مسطح و در صفحه های قائم باشند. اما دیوارها ممکن است از شبکه ای از عناصر مورب یا اعضاء خطی ستونی در فواصل نزدیک تشکیل شده باشند.آنها همچنین ممکن است منحنی شکل یا تاب دار و در صفحه های مایل قرار گرفته باشند. سازه هسته برشی سیستم دیوار خطی بار بر برای ساختمان های آپارتمانی که در آنها وظایف و نحوه استفاده ساختمان ثابت است کاملاً مناسب می باشد. اما برای ساختمان های تجارتی و اداری حداکثر انعطاف پذیری در تقسیم بندی فضا لازم می باشد، از این رو در این ساختمان ها فضاهای باز و وسیع مطلوب است که بتوان آنها را به وسیله جدا کننده های متحرک تقسیم کرد. یک راه حل متداول این است که سیستم های قائم حمل و نقل و توزیع انرژی (مانند آسانسور، پله ها، و مجراهای عبور وسایل مکانیکی) را یک جا جمع کرده تا بسته به اندازه و وظیفه ساختمان تشکیل هسته یا هسته هایی بدهند. این هسته ها به عنوان سیستم های دیوار برشی مورد استفاده قرار می گیرند و پایداری جانبی لازم را برای ساختمان تأمین می کنند. به نظر می رسد که از لحاظ شکل و محل هسته در داخل ساختمان هیچگونه محدودیتی وجود نداشته باشد. خصوصیات سیستم های هسته ی به قرار زیر می باشند: · شکل هسته · هسته باز در مقابل هسته بسته · هسته تنها در مقابل هسته توام با دیوارهای خطی · تعداد هسته ها: هسته انفرادی در مقابل چندین هسته. · محل هسته ها: داخلی در مقابل محیطی و در مقابل خارجی · ترتیب قرار گرفتن هسته ها: متقارن در مقابل نا متقارن · هندسه ساختمان به عنوان مولد شکل هسته: مولد مستقیم در مقابل مولد غیر مستقیم هسته ها را می توان از فولاد ، بتن یا ترکیبی از هر دو ساخت. در هسته قابی فولادی برای رسیدن به پایداری جانبی مطلوب ممکن است از خر پای ویراندیل استفاده کرد.سیستم قاب ویراندیل نسبتا انعطاف پذیر است، از این رو فقط برای ساختمان های بالنسبه کوتاه به کار می رود. برای ساختمان های بلند تر در قاب ویراندیل از مهار بندی قطری (به صورت خر پای قائم) استفاده می شود تا سختی لازم برای هسته به دست آید. مزیت هسته های قابی فو لادی در سوار کردن نسبتا سریع قطعات پیش ساخته می باشد. از طرف دیگر هسته بتنی علاوه بر حمل بارها فضا را نیز محصور می کند و از لحاظ حفاظت در مقابل آتش هیچ گونه ملاحظه اضافی لازم نیست. فقدان شکل پذیری و قابلیت تغییر شکل پلاستیک بتن به عنوان یک ماده ساختمانی از لحاظ بار گذاری زلزله اشکال این نوع هسته ها می باشد. هسته های برشی را می توان به صورت تیرهای بسیاری مجسم کرد که از زمین طره شده و بارهای جانبی را مقاومت می کنند. بنابراین تنش های خمشی و برشی تولید شده در هسته،با فرض اینکه تاب رفتار یک هسته تحت بارهای جانبی بستگی به شکل، درجه همگن بودن و صلبیت آن و جهت بار دارد. در هر طبقه سوراخ هایی در هسته وجود دارد و مقدار پیوستگی ایجاد شده به وسیله قسمت های فو قانی و تحتانی این سوراخ ها روی رفتار هسته اثر تعیین کننده دارد. هسته بخصوص تحت بارگذاری نا متقارن که پیچش ایجاد می کند ممکن است مانند یک مقطع باز عمل کند و قسمت بالای آن تاب بردارد. بنابراین در قسمت فوقانی هسته تنش های برشی پیچشی اضافی و در پای آن خمش جانبی و برش اضافی در بال ها تولید می شود. سازه تیر دیواری · سیستم های فاصله گذاری و خر پای متناوب : · سیستم های مرکب از قاب و دیوار برشی: · سیستم های دال مسطح: · سیستم های مرکب از دیوار برشی و قاب توأم با خرپا های کمر بندی صلب: · سیستم های لوله ای در سازه برج: سیستم های فاصله گذاری و خر پای متناوب در این بخش اساساً تیر های به ارتفاع طبقه که دهانه ها در جهت کو تاه ساختمان می پوشانید مورد نظر ما می باشد . این تیرها که بر ردیف هائی از ستون ها در امتداد دیوارهای خارجی متکی می باشند ممکن است خرپاهای فولادی یا بتنی ، و یا دیوارهای بتنی تو پر باشند. متداول ترین سازه های تیر دیواری سیستم های فاصله گذاری و خرپاهای متناوب می باشند. خرپاها یک طبقه در میان به کار برده می شوند. این خرپاها دال های کف را هم در تار فوقامی و هم در تار تحتانیشان نگه می دارند. فضای آزادی که در طببقات متناوب (یک در میان) ایجاد می شود برای بعضی از انواع ساختمان ها که در طرح ریزی فضاهای آنها انعطاف پذیری لازم است سودمند می باشد. ساختمان متشکل از خرپاهای متناوب از سیستم فا صله گذاری خیلی سخت تر می باشد. در اینجا خرپاها در تمام طبقات بکار می روند ولی بصورت متناوب قرار داده می شوند. با به کار بردن تیرهای دیواری به ارتفاع طبقه بطور متناوب، دال های کف فقط نصف فاصله بین خرپاها رامی پوشانند و فضاهای باز نسبتاً بزگی ایجاد می شود. این دال های کف از یک طرف روی تار فوقانی یک خرپا قرار دارند و از طرف دیگر از تار تحتانی خرپای بعدی که در طبقه بالا قرار دارد آویزان می شوند. طرز قرار گرفتن خرپاها در ارتفاع ساختمان تا حدودی شبیه طرح آجر کاری دیوارها می باشد. سیستم خرپاهای متناوب در موقع مقاومت بارهای افقی و قائم به نحو خیلی مؤثری عمل می کند. این روش در مورد ساختمان های بلند نسبت به قاب هایی که بطور معمولی مهار بندی شده اند در حدود 40 در صد کمتر فولاد مصرف می کند و اتصالات کمتری در محل ساختمان لازم دارد. این سیستم تاکنون برای ساختمان های تا حدود 30 طبقه به کار رفته است. در سازه های تیر دیواری سیستم فاصله گذاری طبقاتی که دارای خرپا هستند، مانند قطعات صلب، فوق العاده سخت می باشند و به سختی تغییر شکل می دهند. .ولی طبقات باز (طبقاتی که دارای خرپا نمی باشند) فقط ازستون ها می توانند برای تحمل بار جانبی استفاده کنند. تغییر شکل این ستون ها مشابه تغییر شکل ستون های یک قاب صلب معمولی می باشد. در سیستم خرپای متناوب فرض می شود که دال های کف مانند دیافراگم های افقی بی نهایت سخت عمل کنند، از این رو همه نقاط واقع در روی هر یک از کف ها تغییر مکان افقی مساوی خواهند داشت. بنا براین قاب های خرپایی مجاور یکدیگر مجبورند که مشترکاً بصورت واحد عمل کنند. به عبارت دیگر از جمع تغییر شکل های جداگانه دو قاب مجاور بطور تقریبی حالت تغییر شکل یافته تمام سیستم بدست می آید. تغییر شکل ساختمان مشابه تغییر شکل یک تیر طره ای صلب می باشد. منحنی تغییر شکل ساختمان نشان می دهد که لازم نیست ستون ها برای لنگرهای خمشی در امتداد جهت کوتاه ساختمان طرح کردند. بنابراین دال های کف که مانند دیافراگم های صلب عمل می کنند تمام برش ناشی از باد (یابه طور کلی بار های جانبی) را به خر پاها منتقل می کنند و این خرپاها به نوبه خود بارها را به صورت نیروهای محوری به ستون ها انتقال می دهند. چون خر پاها باید برش قائم را مقاومت کنند، هر گونه بازشدگی در تیر های دیواری در آنها تغییر شکل ایجاد می کند وباعث کاهش صلبیت تیرها می گردد. ستون های خارجی را می توان چرخاند به طوری که جان آنها عمود بر خرپا قرار بگیرد تا بدین وسیله از محور های قوی آنها برای مقاومت نیرو های بار در جهت طولی استفاده شود. سختی جانبی در جهت طول ساختمان را می توان به طرق مختلف از جمله اضافه کردن قطعات سازه ای پیش ساخته در بالاو پایین پنچره ها افزایش داد. سیستم های مرکب از قاب و دیوار برشی · 1- سیستم های مرکب از قاب مفصلی و دیوار برشی · 2- سیستم های مرکب از قاب مفصلی،قاب ویراندیل و دیوار برشی · 3- سیستم های مرکب از قاب صلب و دیوار برشی · *تغییر شکل حالت برش قاب صلب · *تغییر شکل حالت خمش دیوار برشی · *تاثیر متقابل قاب و هسته برشی سیستم های قالب صلب خالص برای ساختمان های مرتفع تر از 30طبقه عملی نمی باشد.در چنین مواردی یکی از انواع دیوار برشی نیز در قاب به کار برده می شود تا بارهای جانبی را مقاومت کند. دیوارهای برشی یا بتنی می باشند و یا از مهار بندی فولادی مشبک (خرپایی) تشکیل می گردند. این دیوارها ممکن است هسته های داخلی، بسته مانندهسته های دور محوطه های آسانسورها و پله ها، یا دیوارهای موازی در داخل ساختمان، و یا خرپاهای نمایی قائم باشند. شکل های گوناگون نقشه های افقی،راه حل های مختلف ممکن را برای طرح های افقی نشان می دهند. سیستم های هسته ای در ارتباط با فرم ساختمان از نقطه نظرهای زیر طبقه بندی شوند. · محل و موقعیت هسته ها o هسته های نمایی خارجی o هسته های داخلی :هسته هایی نمایی،هسته ها در داخل ساختمان o هسته های خارجی از مرکز · تعداد هسته ها o هسته های منفرد o هسته های شکافته o هسته های چندتایی · شکل هسته ها. o شکل های بسته: مربعي ، مستطيلي، دایره ای و مثلثی. o شکل های باز: x شکل، I شکل و ناودانی شکل. o شکل هایی که از فرم ساخمان الهام می گیرند. سیستم های مرکب از قاب و دیوار برشی بر اساس رفتارشان تحت بارگذاری جانبی دسته بندی می شوند که ممکن است یک از سه نوع زیر باشند. 1- سیستم های مرکب از قاب مفصلی و دیوار برشی: در این سیستم چون اتصالشان تیرهای قاب به ستون ها مفصلی می باشد، قاب فقط می تواند بارهای وزن را تحمل کند. دیوار برشی تمام بارهای جانبی را مقاومت می کند. 2- سیستم های مرکب از قاب مفصلی،قاب ویراندیل و دیوار برشی: نیروهای جانبی به وسیله دیوار برشی و قاب صلب(یعنی قاب ویراندیل) مشترکاً مقاومت می گردند.قاب های داخلی و قاب های نمایی طولی فقط بارهای وزن را تحمل می کنند. 3- سیستم های مرکب از قاب صلب و دیوار برشی: به کار بردن فقط دیوارهای برشی به منظور جذب بارهای جانبی برای ارتفاعات بیش از 500 فوت غیر عملی می باشد.برای اینکه هسته ها به اندازه کافی قوی باشند باید ابعاد آنها خیلی بزرگ انتخاب شود که در این صورت دیگر برای دستگاه های حمل و نقل قائم و توزیع انرژی مناسب نخواهند بود. به علاوه تغییر شکل آنها ممکن است چنان زیاد باشد که در دیوارهای جدا کننده و پنجره ها ترک ایجاد کند و یا حتی در ساکنین ساختمان واکنش های روانی ناگوار به وجود آورد.با به کار بردن قاب صلب که برای مقاومت نیروهای جانبی با دیوار برشی سهیم می شود بر صلبیت جانبی ساختمان به مقدار زیادی افزوده می گردد.تغییر شکل کل سیستم های متشکل از دیوار برشی و قاب صلب که روی یکدیگر اثر متقابل دارند با جمع کردن حالت های تغییر شکل جداگانه دیوار و قاب بدست می آید. *تغییر شکل حالت برش قاب صلب: توجه کنید که شیب منحنی تغییر شکل در پای ساختمان در جایی که بیشترین برش اثر می کند حداکثر می باشد. *تغییر شکل حالت خمش دیوار برشی: دیوار برشی ممکن است یک دیوار بتنی توپر یا یک خر پای فولادی قائم باشد.این دیوار برشی ممکن است یک هسته داخلی،دیوار های داخلی،دیوار های داخلی موازی و یا یک دیوار نمایی باشد. دیوار برشی مانند یک تیر طره ای قائم عمل می کند و مانند آن خم می شود. توجه کنید که شیب منحنی تغییر شکل در بالای ساختمان حداکثر می باشد و این دلالت بر این قسمت ساختمان دیوار برشی در ایجاد سختی کمترین سهم را دارد. *تاثیر متقابل قاب و هسته برشی: برای یافتن اثر متقابل قاب و دیوار برشی تغییر شکل های دو حالت فوق را با هم جمع می کنیم که یک منحنی s کشیده حاصل می شود. به علت خصوصیات تغییر شکلی مختلف دیوار برشی و قاب، دیواربرشی به وسیله قاب در قسمت بالای ساختمان به عقب کشیده می شود و در قسمت پایین ساختمان به جلو رانده می شود. از این رو برش ناشی از باد (یا زلزله) در قسمت بالای ساختمان اساساً به وسیله قاب و در قسمت پایین ساختمان اساسا به وسیله دیوار برشی گرفته می شود. سیستم های دال مسطح سیستم های دال مسطح شامل دال های بتنی کاملاً توپر و یا حجره ای (با حفره هائی در زیر آنها) می باشند که مستقیماً روی ستون ها تکیه دارند و از این رو در این سیستم احتیاج به قاب بندی کف نیست. این سیستم منجر به کمترین ارتفاع برای کف های ساختمان می گردد که یک برتری اقتصادی آشکار می باشد. در این سیستم ها به دلیل تمرکز زیاد برش در حوالی ستون ها غالبا یا از سر ستون ها استفاده می شود و یا بر ضخامت دال ها در نزدیکی ستون ها اضافه می گردد. دال هایی که ضخامت آنها در تمام طول دهانه ثابت است به نام صفحه های مسطح خوانده می شوند.سیستم های دال مسطح برای ساختمان های با نقشه افقی نا منظم قابل وفق و مناسب می باشند. بعضی از اشکالات سیستم های دال مسطح از قرار زیر می باشند: · بار مرده زیاد در هنگام مواجهه با شرایط نا مساعد فونداسیون نا مطلوب است. · وقتی که نسبت عمق به دهانه دال ها کوچک باشد تغییر شکل آنها بیش از اندازه بنظر می رسد. · دهانه های نسبتاً کوچک این سیستم ها (بین 15 تا 25 فوت و اگر پس کشیده شود تا 35 فوت)کار برد آنها را برای انواعی از ساختمان ها با طرح جدا کننده های مکرر،مانند ساختمان های آپارتمانی ،محدود می کند. سازه های دال مسطح بسته به نسبت ارتفاع به عرض ساختمان ممکن است به عنوان عناصر باربر فقط ستون داشته باشند، یا ممکن است علاوه بر ستون از دیوارهای برشی نیز برای ازدیاد سختی جانبی در آنها استفاده هد.فرض اینکه بارهای جانبی تماماً به وسیله هسته یا دیوار برشی با صلبیت بیشتر مقاومت شوند و اینکه دال ها و ستون ها در مقاومت جانبی سازها هیچ سهمی ندارند واقع بینانه نیست. شود. خصوصیت یکپارچگی سازه بتنی باعث می شود که تمام ساختمان در مقابل بارهای جانبی به صورت واحد واکنش نشان دهد. دال مسطح خودش با وجود اینکه نسبتاً انعطاف پذیری می باشد به دلیل پیوستگیش با دیوار های برشی و ستون ها بر مقاومت سیستم می افزاید. می توان چنین تصور نمود که قسمتی از دال به صورت تیر کم عمقی پیوسته به ستون ها عمل کند و در نتیجه سازه مانند یک قاب صلب رفتار نماید. بنابراین رفتار سیستم سازه کلی مشابه رفتار سیستم مرکب از هسته و قاب می باشد . نیروهای جانبی در قسمت بالای سازه اساساً به وسیله عمل قاب و در قسمت پایین آن اساساً به وسیله سیستم دیوار برشی یا هسته مقاومت می شوند. منبع: وبلاگ معین بهرامپور - moein-omran.blogfa.com
  15. izadpanah

    خوردگی و انواع آن

    به نقل از khakzad.com: خوردگی در زبان فارسی ترجمه واژه ای انگلیسی (Corrosion) است که معنای آن جویده شده و گاز گرفته شده است. به نظر می‌رسد ظاهر قطعه خورده شده، این تداعی معنایی را سبب شده باشد. برای بیشتر مردم، خوردگی با مصادیقش شناخته می‌شود، از قبیل زنگ زدگی و سیاه شدن قاشقهای نقره‌ای. در واقع خوردگی همه اینها هست، اما به‌تنهایی هیچ یک نیست. بطور مثال، زنگ زدگی فقط به خوردگی آلیاژهای آهن اطلاق می‌شود. استاندارد ایزو 8044، خوردگی را بدین شکل تعریف می‌کند: «« واکنش فیزیکی – شیمیایی متقابل بین فلز و محیط اطرافش که معمولا دارای طبیعت الکتروشیمیایی است و نتیجه‌اش تغییر در خواص فلز می‌باشد. این تغییرات خواص ممکن است منجر به از دست رفتن عملکرد فلز، محیط یا دستگاهی شود که این دو، قسمتی از آن را تشکیل می‌دهند. »» خوردگی، اثر تخریبی محیط بر فلزات و آلیاژها میباشد. خوردگی، پدیدهای خودبهخودی است و همه مردم در زندگی روزمره خود، از بدو پیدایش فلزات با آن روبرو هستند. در واقع واکنش اصلی در انهدام فلزات، عبارت از اکسیداسیون فلز است. فلزات در اثر اصطکاک، سایش و نیروهای وارده دچار تخریب میشوند که تحت عنوان خوردگی مورد نظر ما نیست. همان طور که گفته شد خوردگی یک فرایند خودبخودی است، یعنی به زبان ترمودینامیکی در جهتی پیش میرود که به حالت پایدار برسد. اگر آهن را در اتمسفر هوا قرار دهیم، زنگ میزند که یک نوع خوردگی و پدیدهای خودبهخودی است. انواع مواد هیدروکسیدی و اکسیدی نیز میتوانند محصولات جامد خوردگی باشند که همگی گونه فلزی هستند. ترمودینامیک و خوردگی ترمودینامیک یکی از رشته های فیزیکی – شیمی، است. یکی از ویژگی‌های علم ترمودینامیک این است که می‌تواند پیش‌بینی کند که آیا واکنشهای خاصی رخ خواهند داد یا نه. تعیین زمانی واکنشی که ترمودینامیک، انجام آن را پیش بینی می‌کند، موضوع علم سینتیک است. خوردگی را می‌توان میل ترمودینامیکی برای بازگشت به اصل خود فلز دانست و آن را چنین توضیح داد: فلزات اکثرا به شکل ترکیبات شیمیایی در سنگهای معدنی موجود هستند. فلز در این حالت به خاطر وضعیت ترمودینامیکی خود، حالت پایدار دارد، یعنی از نظر ترمودینامیکی اگر نیرویی از خارج بر سنگ معدن وارد نشود، فلز میل دارد که در سنگ بماند و حالت ترکیبی خود را حفظ نماید. وقتی سنگ معدن از معدن جدا می‌شود، طی فرآیندهای خاصی، فلز از سنگ استخراج می‌شود و به حالت فلز خالص در می آید. عمل استخراج فلز، از نظر شیمیایی یک فرآیند الکترون گیری یا احیا به حساب می‌آید. به این ترتیب فلز موجود در سنگ معدن، الکترون می‌گیرد و به حالت فلز خالص در می‌آید. اما در اینجا وضعیتی ناگوار وجود دارد: الکترونهایی که طی فرآیند استخراج گرفته شده‌اند، برای فلز به شکل مهمان ناخوانده در می‌آیند. فلز علاوه بر الکترونهایی که خود دارد، الکترونهای زیادتری را نیز طی استخراج به سوی خود فرا خوانده، با مهمان کردن الکترونهای اضافی از چنگ سنگ گریخته است. اما این مهمانان تبدیل به ناخواستگانی شده‌اند که فلز دائما در جستجوی راهی برای بیرون راندن آنهاست. به زبان ترمودینامیکی، بی‌قراری فلز را ناپایداری ترمودینامیکی می‌نامند. هنگامی که فلز موفق به از دست دادن الکترون می‌شود، واکنش اکسیداسیون رخ می‌دهد و می‌گویند خوردگی اتفاق افتاده است. وقتی فلز خورده شد، آنچه از واکنش باقی می‌ماند (اصطلاحا محصولات خوردگی) به لحاظ ترمودینامیکی پایدار خواهد بود و از این نظر مانند فلز در حالت معدنی (در حالتی که به شکل ترکیب در سنگ معدن وجود داشت) رفتار می‌کند. جالب آنکه از نظر شیمیایی نیز محصولات خوردگی مثل سولفات آهن، اکسید روی و غیره، همان ترکیباتی هستند که در سنگ معدن فلز یافت می‌شود. خوردگی، یک واکنش طبیعی از آنچه گفته شد، می‌توان نتیجه گرفت که خوردگی یک واکنش طبیعی است و انجام می‌شود. اما چنانکه خواهیم دید، خوردگی دارای زیانهای بسیاری است که ما را وادار می‌کند تا ترجیح دهیم این واکنش انجام نشود. انجام نشدن خوردگی مثل آن است که بخواهیم آبشاری به جای آنکه از بالای صخره به پایین بریزد، از پایین به بالا بریزد. اگر چه امکان ندارد که ریزش آبشار را وارونه کنیم، اما خواهیم دید که روشهایی وجود دارند که با استفاده از آنها می‌توان نه تنها خوردگی را مهار کرد، بلکه آن را برعکس نمود فرایند خودبه‌خودی و فرایند غیرخودبه‌خودی خوردگی یک فرایند خودبخودی است، یعنی به زبان ترمودینامیکی در جهتی پیش می‌‌رود که به حالت پایدار برسد. البته M+n می‌‌تواند به حالتهای مختلف گونه‌های فلزی با اجزای مختلف ظاهر شود. اگر آهن را در اتمسفر هوا قرار دهیم، زنگ می‌‌زند که یک نوع خوردگی و پدیده‌ای خودبه‌خودی است. انواع مواد هیدروکسیدی و اکسیدی نیز می‌‌توانند محصولات جامد خوردگی باشند که همگی گونه فلزی هستند. پس در اثر خوردگی فلزات در یک محیط که پدیده‌ای خودبه‌خودی است، اشکال مختلف آن ظاهر می‌‌شود. بندرت می‌‌توان فلز را بصورت فلزی و عنصری در محیط پیدا کرد و اغلب بصورت ترکیب در کانی‌ها و بصورت کلریدها و سولفیدها و غیره یافت می‌‌شوند و ما آنها را بازیابی می‌‌کنیم. به عبارت دیگر، با استفاده ‌از روشهای مختلف، فلزات را از آن ترکیبات خارج می‌‌کنند. یکی از این روشها، روش احیای فلزات است. بعنوان مثال، برای بازیابی مس از ترکیبات آن، فلز را بصورت سولفات مس از ترکیبات آن خارج می‌‌کنیم یا اینکه آلومینیوم موجود در طبیعت را با روشهای شیمیایی تبدیل به ‌اکسید آلومینیوم می‌‌کنند و سپس با روشهای الکترولیز می‌‌توانند آن را احیا کنند. برای تمام این روشها، نیاز به صرف انرژی است که یک روش و فرایند غیرخودبه‌خودی است و یک فرایند غیرخودبه‌خودی هزینه و مواد ویژه‌ای نیاز دارد. از طرف دیگر، هر فرایند غیر خودبه‌خودی درصدد است که به حالت اولیه خود بازگردد، چرا که بازگشت به حالت اولیه یک مسیر خودبه‌خودی است. پس فلزات استخراج شده میل دارند به ذات اصلی خود باز گردند. در جامعه منابع فلزات محدود است و مسیر برگشت طوری نیست که دوباره آنها را بازگرداند. وقتی فلزی را در اسید حل می‌‌کنیم و یا در و پنجره دچار خوردگی می‌‌شوند، دیگر قابل بازیابی نیستند. پس خوردگی یک پدیده مضر و ضربه زننده به ‌اقتصاد است. خوردگی از ۸ روش می تواند به سطوح فلزی حمله کند . عمده ترین این روشها عبارتند از : 1-حمله یکنواخت Uniform Attack : در این نوع خوردگی که متداول ترین نوع خوردگی محسوب می شود، خوردگی به صورتی یکنواخت به سطح فلز حمله می کند و به این ترتیب نرخ آن از طریق آزمایش قابل پیشبینی است . 2-خوردگی گالوانیک Galvanic Corrosion : این نوع خوردگی وقتی رخ می دهد که دو فلز یا آلیاژ متفاوت ( یا دو ماده متفاوت دیگر همانند الیاف کربن و فلز ) در حضور یک ذره خورنده با یکدیگر تماس پیدا کنند . در منطقه تماس، فرایندی الکترو شیمیایی به وقوع می پیوندد که در آن ماده ای به عنوان کاتد عمل کرده و ماده دیگر آند می شود . در این فرآیند کاتد در برابر اکسیداسیون محافظت شده و آند اکسید می شود . 3-خوردگی شکافی Crevice Corrosion : این ساز و کار وقتی رخ می دهد که یک ذره خورنده در فاصله ای باریک، بین دو جزء گیر کند . با پیشرفت واکنش، غلظت عامل خورنده افزایش می یابد . بنابراین واکنش با نرخ فزاینده ای پیشروی می کند. 4-آبشویی ترجیحی Selective Leaching : این نوع خوردگی انتخابی وقتی رخ می دهد که عنصری از یک آلیاژ جامد از طریق یک فرآیند خوردگی ترجیحی و عموما با قرار گرفتن آلیاژ در معرض اسیدهای آبی خورده می شود . متداول ترین مثال جدا شدن روی از آلیاژ برنج است . ولی آلومینیوم، آهن، کبالت و زیرکونیم نیز این قابلیت را دارند . 5- خوردگی درون دانه ای Intergranular Corrosion : این نوع خوردگی وقتی رخ می دهد که مرز دانه ها در یک فلز پلی کریستال به صورت ترجیحی مورد حمله قرار می گیرد . چندین عامل می تواند آلیاژی مثل فولاد زنگ نزن آستنیتی را مستعد این نوع خوردگی سازد؛ از جمله حضور ناخالصی ها و غنی بودن یا تهی بودن مرزدانه از یکی از عناصر آلیاژی . 6-خوردگی حفره ای Pitting Corrosion : این نوع خوردگی تقریبا همیشه به وسیله یون های کلر و کلرید ایجاد می شود و به ویژه برای فولاد ضد زنگ بسیار مخرب است. منبع: وبلاگ اسماعیل محمدی - mohandesi-sakhteman.blogfa.com
  16. izadpanah

    حفاظت راههای فرار در مقابل حریق

    به نقل از khakzad.com: مقدمه حریق در ساختمان موجب خسارت شدید و غیر قابل جبران می گردد. علاوه برآن، تلفات جانی به علت خفگی از عمده مواردغیر قابل جبران می باشد که عمده این خسارات جانی به موجب استنشاق دود و گازهای خفه کننده مانند CO می باشد . در هنگام حریق دود تمامی محل حریق و سپس راهروها و محل های تخلیه ساختمان منجمله شفت آسانسور، دستگاه راه پله، کریدورها و ... را پر می کند در این حالت عملا اولین حرکت، تخلیه کامل ساختمان می باشد تا بتوان جان تمامی سکنه بخصوص افراد پیر و ناتوان و کودکان را نجات داد و سپس اقدام به اطفاء. جهت نجات سکنه می بایست مسیر تخلیه ساختمان کاملا عاری از دود و گاز های سمی، شعله و اجسام مزاحم باشد. این مقاله سعی بر بررسی وضعیت تخلیه ساختمان در هنگام حریق دارد. آسانسور و حریق : بین آسانسور و حریق چند ین عمل و عکس العمل وجود دارد. وجود شفت آسانسور باعث گسترش دود می گردد. اکثر درب های ورودی ساختمانها، د چار نشتی هوا از خارج ساختمان می باشند . همچنین ساختار شفت آسانسور باعث بروز پدیده ائی بنام Stack effect flow می شود. وجود اختلاف دمای داخل و خارج ساختمان، اختلاف فشار هوا و همچنین عدم آبندی درب های آسانسور، ارتباط شفت با اتاق تجهیزات و فضای خارج که جهت خنک کاری تجهیزات آسانسور بکار می رود همگی مزید بر علت می باشند. بنا بر آزمایشاتی که در ژاپن و آمریکا صورت گرفته است، آبندی درب های آسانسور موجب اشکالات عدیده ائی از جمله اصطکاک زیاد، عدم ایمنی مسافران در هنگام وارد شدن به علت ضربه های شدید درب ها و گیر کردن لباس و... گردیده و عملا این مورد منتفی گردیده است. Stack effect flow : در زمستان و تابستان اختلاف دمای محیط خارج با داخل ساختمان زیاد می باشد. در زمستان هوای سرد از درب ورودی ساختمان وارد طبقات همکف شده (نشتی هوا ) و از درب های طبقات پائین آسانسور وارد شفت آسانسور می گردد، در همین حالت فشار هوای داخل شفت زیاد شده و هوای گرم نیز از بالای شفت خارج می گردد ( شفت آسانسور عایق حرارتی نبوده و جذب دما باعث گرم شدن هوای داخل می شود ) . در صورتیکه ارتفاع شفت بیش از 22 متر باشد این پدیده بشدت افزایش می یابد، به نوعی که سرعت باد در شفت آسانسور ساختمان های بلند تا 15 متر بر ثانیه نیز، می رسد. حال در صورتیکه حریقی در طبقات پائین ساختمان صورت پذیرد،در داخل شفت، حرکت دود به طرف بالا، موجب رسیدن وضعیت به حالت بحرانی شده و این مسئله جهت افرادی که در اطاقک آسانسور هستند عملا امکان خفه شدن را باعث می گردد. لازم به ذکر است که در این وضعیت گاز CO و CO2 عملا به نحو غیر قابل باوری گسترش می یابد . وضعیت گفته شده untenable condition معروف می باشد. در تابستان هوای گرم از بالای شفت وارد شده و از درب های پائین، هوای خنک خارج می شود. حال وجود حریق و دود باعث پر شدن دود در کل شفت و چرخش آن می گردد و عملا تمام شفت پر از دود می شود. پدیده اثر توده هوا در فصل های معتدل در شفت کمتر اثر گذار می باشد. نتایج : سرعت هوا و دما در داخل شفت آسانسور احتمال ایجاد اشکال در سیستم اعلام و اطفاء اتوماتیک حریق را دارد،به نحوی که عملا در سرعت های بالای 10 متر، دتکتور دود غیر فعال یا همراه با آلارم کاذب می گردد. عملکرد اسپرینکلر نیز ممکن است باعث عملکرد کاذب و یا عدم عملکرد در موقع لازم گردد . بررسی حریق در ساختمان های Du pont , MGM نشان داد وجود حریق بسیار کوچک مانند سوختن یک مبل ابر فشرده (پلی اورتان)، باعث میگردد که دود و گازهای کشنده در طبقات بالائی و شفت آسانسور به سرعت گسترش یافته و شرایط به حالت غیر قابل کنترل برسد . ورود آب ناشی از آب افشان ها در اطاقک آسانسور و اتاق تجهیزات که در اثر حریق بوجود آمد، علاوه بر اثر اطفاء موجب بروز اشکال در تجهیزات گردید، از جمله اتصالی در پانل های برق و کنترل،عدم عملکرد صحیح تجهیزات اطاقک آسانسور و توقف موتور خانه شد. به این جهت در هنگام حریق احتمال خطر در تمامی تجهیزات و ازجمله سیم کشنده (سیم و کابل بکسل )، ترمز ها و غیره وجود دارد . عملکرد سیستم آتش نشان : بر طبق قوانین حفاظتی، جهت حفاظت افراد داخل آسانسور در هنگام حریق، لازم است در سیستم های هوشمند، دتکتور دودی با فاصله 4.5 تا 6.5 متری از درب آسانسور نصب گردد تا زمان کافی جهت عملکرد سیستم بازگشت آسانسور به طبقه همکف (recall elevator ) وجود داشته باشد . معمولا در هنگامیکه این سیستم عمل می نماید، آسانسور فقط با عملکرد سیستم یا دکمه آتش نشان قادر به کار می باشد . بدین جهت حرکت آسانسور در طبقات با فشار دکمه یاد شده امکان پذیر است و باز شدن هر درب با فشار دائمی دکمه هر طبقه امکان پذیر است و در صورتیکه هنگام باز شدن درب،دود یا حریق به داخل اطاقک، آتش نشان به عقب حرکت کند یا دست او از روی دکمه بر داشته شود، درب به سرعت بسته می شود . همچنین در صورتیکه دتکتور داخل اطاقک تجهیزات عمل نماید، چراغ نشان دهنده در داخل اطاقک این مورد را نشان می دهد. حفاظت در مقابل گسترش دود : راه پله همانند شافت آسانسور موجب گسترش دود می گردد، معمولا دود در راه پله به سرعت بالا رفته و موجب ایجاد شرایط بحرانی در طبقات بالا می گردد . جهت مقابله با این مسئله استفاده از هوا سازهای فشار مثبت در هر طبقه بسیار حائز اهمیت می باشد. نصب این سیستم در بالاترین نقطه هر دستگاه پله نصب می شود و هوای پر فشار از خارج ساختمان (بالاترین نقطه از بالای ساختمان) به داخل فرستاده و فشار هوا از5 psi تا psi 50 بالا برده تا مانع گسترش دود گردد. نرم افزار های موجود و تجربیات،فشارتا psi 50 را در راه پله فشار مناسبی می دانند. این فشار فقط در هنگام اعلام حریق نیاز می باشد . پس بنابراین این سیستم فقط در هنگام وجود حریق شروع به کار می کند . در صورتیکه امکان نصب سیستم در تمامی طبقات وجود نداشته باشد، لازم است در سقف خر پشته،سیستم فشارساز نصب شده و تمامی راه پله را تحت اثر قرار دهد. از وجود HVAC نیز می توان در این حالت استفاده نمود . سیستم چرخش هوا بسته شده و هوای معمولی از خارج گرفته شده و به داخل ساختمان تزریق می گردد . در این حالت وضعیت تغییر دمای HVAC مد نظر نمی باشد. با توجه به بحث فشاردر شفت آسانسور، استاندارد لازم می داند در ساختمان هائی که نیاز به استفاده از آسانسور می باشد، این سیستم در شفت آسانسور نیز نصب گردد، به نحوی که فشار داخل شفت 12 پاسکال ( psi 0.02) بیشتر از راه پله باشد . این سیستم نیز با عملکرد سیستم اعلام حریق، شروع به کار می کند . لازم به ذکر است که وجود فشار بالاتر از فشار هوای دستگاه پله، باعث عدم نفوذ هوا به داخل شفت و جبران Stack effect flow گشته و ایمنی نفرات را افزایش می دهد. بررسی بوسیله نرم افزار نشان می دهد افزایش فشار هوا در دستگاه پله علاوه بر افزایش زمان رسیدن به وضعیت غیر قابل کنترل، موجب کم شدن دانسیته دود در مسیر فرار (تخلیه ) و کم نمودن اثر کشنده گازهای CO و CO2 می گردد. لازم به ذکر است هر چقدر ارتفاع ساختمان زیادتر باشد سرعت گسترش دود افزایش یافته و غیر قابل پیش بینی می باشد . توجه شود که سرعت گسترش در یک ساختمان 15 طبقه سریعتر از یک ساختمان 10 طبقه یا حتی 5 طبقه می باشد . با توجه به صحبت دانشمندان این رشته، ساختمان بلندتر از 6 طبقه (استاندار بریتانیا ) و 7 طبقه (NFPA ) به عنوان ساختمان بلند مرتبه تلقی گشته و تمامی موارد ایمنی در این نوع ساختمانها می بایست در نظر گرفته شود . سیستم اعلام حریق هوشمند، سیستم اطفاء اتوماتیک، سیستم فشار ساز در راه پله و آسانسور و نصب سیستم هایrecall elevator و Shut down elevator. منبع: وبلاگ سجاد نازی - sajjannazi.blogfa.com
  17. izadpanah

    سازه های متداول برای ساختمانهای بلند

    به نقل از khakzad.com: اهمیت اثر نیروی جانبی با بالا رفتن ارتفاع ساختمان با سرعت زیادی افزایش می یابد. در ارتفاع معینی تغییر مکان جانبی ساختمان چنان زیاد می شود که ملاحظات سختی کنترل کننده طرح می گردند تا اینکه مقاومت مصالح سازه ای. درجه سختی اساسا بستگی به نوع سیستم سازه دارد. بعلاوه بازده هر سیستم خاصی مستقیما با مقدار مصالح مصرف شده ارتباط دارد. بنابراین از بهینه کردن سازه برای شرایط فضایی معینی باید با حداقل وزن حداکثر سختی حاصل شود. این عمل منجربه ابداع سیستم های سازه ای مناسب برای حدود ارتفاعات معین میگردد. بعضی از عواملی که در توسعه این سیستم های تازه نقش مهمی داشته اند عبارتند از: · مصالح سازه ای با مقاومت زیاد. · عمل مرکب بین عناصر سازه ای ساخته شده از دو یا چند نوع مصالح. · روش های جدید اتصال قطعات. · تخمین رفتار پیچیده سازه ها به وسیله ماشین های حسابگر الکترونیک(کامپیو تر). · استفاده از مصالح ساختمانی سبک تر. · روش های اجرایی جدید. در بخش های زیر متداول ترین سیستم های سازه ای مورد بحث قرار می گیرند.در این بحث ها طرح های هندسی نمونه،رفتار سازه ها تحت بار گذاری و بازده سیستم ها مورد تأکید می باشند. · سازه دیوار باربر · سازه هسته برشی · سازه تیر دیواری سازه دیوار باربر از لحاظ تاریخی سازه های ضخیم و سنگین ساخته شده از مصالح بنایی بوده اند.وزن زیاد و انعطاف ناپذیری آنها در طرح افقی باعث عدم استفاده مؤثر از آنها در ساختمان های بلند گردید. اما پیشرفت تکنولوژی جدید در استفاده از مصالح بنائی مهندسی ساخته شده و قطعات بتنی ساخته مفهوم دیوار باربر را برای ساختمان های با ارتفاع متوسط اقتصادی ساخته است. این سیستم برای انواعی از ساختمان ها که در آنها تقسیمات مکرر فضا لازم است مانند آپارتمان ها و هتل ها قابل استفاده می باشد. روش دیوار باربر برای انواع طرح و شکل ساختمان ها مناسب است.نقشه های افقی این طرح ها از شکل های مستطیلی ساده تا شکل های دایره ای و مثلثی متغییر می باشند. سازه های دیوار باربر عموماً شامل مجموعه ای از دیوارهای خطی می باشند.بر اساس نحوه قرار گرفتن این دیوارها در ساختمان آنها را می توان به سه گروه اصلی تقسیم نمود: · سیستم دیوار عرضی که شامل دیوار های خطی در امتداد عمود بر طول ساختمان می باشد و در نتیجه مانع نما کاری نمای اصلی نمی گردد. · سیستم دیوار طولی که شامل دیوارهای خطی موازی طول ساختمان می باشد این رو دیوار نمای اصلی را تشکیل می دهد. · سیستم دو طرفه که شامل دیوارهای موازی عرض و طول ساختمان می باشد. همچنبن ممکن است ساختمان را بطور مشخصی به قسمت های سازه ای مختلف تقسیم کرد بطوریکه هر قسمت سیستم دیوار جداگانه ای را به کار ببرد. ترتیب قرار گرفتن دیوارها که در اینجا بحث شد در مورد ساختمان های مستطیلی ممکن است به وضوح قابل بیان باشد،اما در مورد ساختمان های با تصاویر افقی پیچیده تر طبقه بندی کردن ممکن است تا حدودی مشکل باشد. رفتار سازه دیوار بار بر تحت بار گذاری بستگی به مصالح مصرف شده و نحوه اثر متقابل صفحه افقی کف و صفحه قائم دیوار دارد.به عبارت دیگر این رفتار تابعی از درجه پیوستگی (اتصال) دیوارها به یکدیگر و به دال های کف می باشد.اتصال سازه کف به دیوارهای پیوسته را باید مفصلی تصور کرد.(با فرض هیچگونه سیستم اتصال خاصی بکار نرفته باشد)،در صورتی که در ساختمان های بتنی در محل ریخته شده ،دال هاو دیوارها بطور واقعی متصل و پیوسته هستند. واضح است که ساختمان بتنی در محل ریخته شده ،با توجه به رفتار سه بعدیش،خیلی سخت تر از ساختمان ساخته شده ار مصالح بنائی یا قطعات پیش ساخته مفصلی می باشد و این نکته بتن را برای ساختمان های بلندتر اقتصادی می سازد. بارهای قائم با ایجاد خمش از سازه کف مستقیما به دیوارها انتقال می یابند.دهانه های متداول کف ها (یعنی فاصله بین دیوارها ) بسته به ظرفیت حمل بار وصلبیت جانبی سیستم کف و عوامل دیگر بین 12 تا 25 فوت متغیر می باشند.چون دیوار بارها را خیلی شبیه به یک ستون باریک و عریض مقاومت می کند پایداری آن در مقابل کمانش باید کنترل گردد. تنش های فشاری در دیوار تابعی از دهانه کف،ارتفاع و نوع ساختمان ،و اندازه و ترتیب سوراخ های دیوار(برای در و پنجره و غیره)می باشد. سوراخ های دیوار باید روی یک محور قائم قرار داده شود تا از تمرکز و ترکیب تنش ها در اثر ترتیب متناوب پنجره ها اجتناب گردد. کف هایی که بصورت خارج از مرکز به دیوارها متصل می باشند لنگرهای خمشی ایجاد می کنند که دیوار باید آنها را نیز مقاومت کند. نیروهای افقی به وسیله سازه کف که مانند دیافراگمی افقی عمل می کند به دیوارهای برشی موازی امتداد نیرو توزیع می شود. ین دیوارهای برشی به دلیل صلبیت زیاد شان مانند تیرهای با عمق زیاد عمل می کنند و در مقابل برش،خمش و واژگونی مثل آن واکنش نشان می دهند. در مقابل نیروی باد موازی با جهت کوتاه ساختمان، دیوارها در سیستم دیوار عرضی نه فقط بارهای وزن را تحمل می کنند بلکه در مقابل برش ناشی از باد نیز مقاومت می نمایند. از طرف دیگر سیستم دیوار طولی این دو وظیفه دیوارها را هم جدا می کند. دیوارهای طولی بارهای وزن را تحمل می نمایند و نیروهای باد را به صورت خمش موضعی به دیافراگم کف یا مستقیما به دیوارهای برشی واقع در وسط یا دو انتهای ساختمان منتقل می کنند. در مورد اثر باد روی ضلع کوتاه ساختمان که اهمیت کمتری دارد، دیوارهای باربر در سیستم دیوار طولی اکنون به صورت دیوار های برشی نیز عمل می کنند. در سیستم دیوار عرضی دیوارهای برشی را ممکن است در امتداد کریدور مرکزی قرار داد. در ساختمان های بتنی در محل ریخته شده، پایداری در اثر رفتار یکپارچه سیستم کف-دیوار که مانند یک واحد صندوقی با خمش واکنش نشان می دهد تامین می گردد. بنابراین با فرض دیافراگم های کف بی نهایت صلب آنها مستقیماً به نسبت سختی نسبی شان بارهای باد را مقاومت می کنند.اما اگر طرح دیوارها چنان باشد که نیروی برآیند باد از مرکز جرم دیوار های مقاوم عبور نکند،پیچش ایجاد می شود که باعث افزایش برش در بعضی از دیوار ها می گردد. رفتار دیوار برشی در مقابل بار گذاری جانبی به مقدار زیاد بستگی به شکل آن در تصویر افقی یعنی اینرسی حاصله در مقابل خمش دارد. دیوارهای برشی به ندرت دیوارهای توپر می باشند زیرا غالبا در آنها سوراخ هایی برای پنجره و غیره تعبیه می شود که باعث ضعیف شدن آنها می گردد. تعداد، اندازه، و ترتیب قرار گرفتن این سوراخ ها ممکن است شدیداً در رفتار دیوار تأثیر داشته باشد. اگر دیوار فقط دارای سوراخ های پنجره کوچک باشد تحت بار گذاری جانبی مثل دیوار تو پر رفتار می کند. بارهای زیاد وزن چنان فشاری در دیوار تولید می کنند که دوران(خمش) ایجاد شده در اثر باد هرگز قادر به غلبه کردن آن در طرف رو به باد نمی باشد. با قرار دادن سوراخ های در دریک دیوار برشی داخلی به طور متناوب بطوریکه در آن دیوار به صورت واحد هایی تکرار می شود. نتیجه مشابه ای به دست می آید. اما در منتهی الیه دیگر که در آن سوراخ ها به صورت شکافی دیوار را به دو واحد جدا تقسیم می کنند هر یک از واحد ها به صورت دیوار جداگانه عمل می نمایدو نصف بار را تحمل می کند.در چنین حالتی به دلیل بارهای وزن بالنسبه کم امکان اینکه در دیوار کشش ایجاد شود کاملاً وجود دارد. همچنین برای دیوار برشی داخلی در جایی که پیوستگی در عرض کریدور فقط بوسیله دال کف تامین می شود، با اطمینان می توان فرض نمود که دو قسمت دیوار به صورت جداگانه و انفرادی عمل می کنند ولی به علت وزن مرده بیشتر ممکن است در اثر باد کشش ایجاد نشود. تعیین رفتار سیستم دیواری که بین حالت های منتهی الیه مورد بحث در بالا قرار دارد نسبتاً مشکل است. رفتار این سیستم های دیواری بستگی به مقدار صلبیت ایجاد شده بوسیله قسمت های فوقانی و تحتانی پنجره ها (یا درها) در مقابل برش قائم دارد. دیوار را ممکن است به صورت دو قطعه جدا تصور نمود که موقع مقاومت کردن بارهای جانبی تا حدودی روی یکدیگر اثر متقابل دارند. در این بحث فرض شده است که دیوار های بار بر،تو پر و مسطح و در صفحه های قائم باشند. اما دیوارها ممکن است از شبکه ای از عناصر مورب یا اعضاء خطی ستونی در فواصل نزدیک تشکیل شده باشند.آنها همچنین ممکن است منحنی شکل یا تاب دار و در صفحه های مایل قرار گرفته باشند. سازه هسته برشی سیستم دیوار خطی بار بر برای ساختمان های آپارتمانی که در آنها وظایف و نحوه استفاده ساختمان ثابت است کاملاً مناسب می باشد. اما برای ساختمان های تجارتی و اداری حداکثر انعطاف پذیری در تقسیم بندی فضا لازم می باشد، از این رو در این ساختمان ها فضاهای باز و وسیع مطلوب است که بتوان آنها را به وسیله جدا کننده های متحرک تقسیم کرد. یک راه حل متداول این است که سیستم های قائم حمل و نقل و توزیع انرژی (مانند آسانسور، پله ها، و مجراهای عبور وسایل مکانیکی) را یک جا جمع کرده تا بسته به اندازه و وظیفه ساختمان تشکیل هسته یا هسته هایی بدهند. این هسته ها به عنوان سیستم های دیوار برشی مورد استفاده قرار می گیرند و پایداری جانبی لازم را برای ساختمان تأمین می کنند. به نظر می رسد که از لحاظ شکل و محل هسته در داخل ساختمان هیچگونه محدودیتی وجود نداشته باشد. خصوصیات سیستم های هسته ی به قرار زیر می باشند: · شکل هسته · هسته باز در مقابل هسته بسته · هسته تنها در مقابل هسته توام با دیوارهای خطی · تعداد هسته ها: هسته انفرادی در مقابل چندین هسته. · محل هسته ها: داخلی در مقابل محیطی و در مقابل خارجی · ترتیب قرار گرفتن هسته ها: متقارن در مقابل نا متقارن · هندسه ساختمان به عنوان مولد شکل هسته: مولد مستقیم در مقابل مولد غیر مستقیم هسته ها را می توان از فولاد ، بتن یا ترکیبی از هر دو ساخت. در هسته قابی فولادی برای رسیدن به پایداری جانبی مطلوب ممکن است از خر پای ویراندیل استفاده کرد.سیستم قاب ویراندیل نسبتا انعطاف پذیر است، از این رو فقط برای ساختمان های بالنسبه کوتاه به کار می رود. برای ساختمان های بلند تر در قاب ویراندیل از مهار بندی قطری (به صورت خر پای قائم) استفاده می شود تا سختی لازم برای هسته به دست آید. مزیت هسته های قابی فو لادی در سوار کردن نسبتا سریع قطعات پیش ساخته می باشد. از طرف دیگر هسته بتنی علاوه بر حمل بارها فضا را نیز محصور می کند و از لحاظ حفاظت در مقابل آتش هیچ گونه ملاحظه اضافی لازم نیست. فقدان شکل پذیری و قابلیت تغییر شکل پلاستیک بتن به عنوان یک ماده ساختمانی از لحاظ بار گذاری زلزله اشکال این نوع هسته ها می باشد. هسته های برشی را می توان به صورت تیرهای بسیاری مجسم کرد که از زمین طره شده و بارهای جانبی را مقاومت می کنند. بنابراین تنش های خمشی و برشی تولید شده در هسته،با فرض اینکه تاب رفتار یک هسته تحت بارهای جانبی بستگی به شکل، درجه همگن بودن و صلبیت آن و جهت بار دارد. در هر طبقه سوراخ هایی در هسته وجود دارد و مقدار پیوستگی ایجاد شده به وسیله قسمت های فو قانی و تحتانی این سوراخ ها روی رفتار هسته اثر تعیین کننده دارد. هسته بخصوص تحت بارگذاری نا متقارن که پیچش ایجاد می کند ممکن است مانند یک مقطع باز عمل کند و قسمت بالای آن تاب بردارد. بنابراین در قسمت فوقانی هسته تنش های برشی پیچشی اضافی و در پای آن خمش جانبی و برش اضافی در بال ها تولید می شود. سازه تیر دیواری · سیستم های فاصله گذاری و خر پای متناوب : · سیستم های مرکب از قاب و دیوار برشی: · سیستم های دال مسطح: · سیستم های مرکب از دیوار برشی و قاب توأم با خرپا های کمر بندی صلب: · سیستم های لوله ای در سازه برج: سیستم های فاصله گذاری و خر پای متناوب در این بخش اساساً تیر های به ارتفاع طبقه که دهانه ها در جهت کو تاه ساختمان می پوشانید مورد نظر ما می باشد . این تیرها که بر ردیف هائی از ستون ها در امتداد دیوارهای خارجی متکی می باشند ممکن است خرپاهای فولادی یا بتنی ، و یا دیوارهای بتنی تو پر باشند. متداول ترین سازه های تیر دیواری سیستم های فاصله گذاری و خرپاهای متناوب می باشند. خرپاها یک طبقه در میان به کار برده می شوند. این خرپاها دال های کف را هم در تار فوقامی و هم در تار تحتانیشان نگه می دارند. فضای آزادی که در طببقات متناوب (یک در میان) ایجاد می شود برای بعضی از انواع ساختمان ها که در طرح ریزی فضاهای آنها انعطاف پذیری لازم است سودمند می باشد. ساختمان متشکل از خرپاهای متناوب از سیستم فا صله گذاری خیلی سخت تر می باشد. در اینجا خرپاها در تمام طبقات بکار می روند ولی بصورت متناوب قرار داده می شوند. با به کار بردن تیرهای دیواری به ارتفاع طبقه بطور متناوب، دال های کف فقط نصف فاصله بین خرپاها رامی پوشانند و فضاهای باز نسبتاً بزگی ایجاد می شود. این دال های کف از یک طرف روی تار فوقانی یک خرپا قرار دارند و از طرف دیگر از تار تحتانی خرپای بعدی که در طبقه بالا قرار دارد آویزان می شوند. طرز قرار گرفتن خرپاها در ارتفاع ساختمان تا حدودی شبیه طرح آجر کاری دیوارها می باشد. سیستم خرپاهای متناوب در موقع مقاومت بارهای افقی و قائم به نحو خیلی مؤثری عمل می کند. این روش در مورد ساختمان های بلند نسبت به قاب هایی که بطور معمولی مهار بندی شده اند در حدود 40 در صد کمتر فولاد مصرف می کند و اتصالات کمتری در محل ساختمان لازم دارد. این سیستم تاکنون برای ساختمان های تا حدود 30 طبقه به کار رفته است. در سازه های تیر دیواری سیستم فاصله گذاری طبقاتی که دارای خرپا هستند، مانند قطعات صلب، فوق العاده سخت می باشند و به سختی تغییر شکل می دهند. .ولی طبقات باز (طبقاتی که دارای خرپا نمی باشند) فقط ازستون ها می توانند برای تحمل بار جانبی استفاده کنند. تغییر شکل این ستون ها مشابه تغییر شکل ستون های یک قاب صلب معمولی می باشد. در سیستم خرپای متناوب فرض می شود که دال های کف مانند دیافراگم های افقی بی نهایت سخت عمل کنند، از این رو همه نقاط واقع در روی هر یک از کف ها تغییر مکان افقی مساوی خواهند داشت. بنا براین قاب های خرپایی مجاور یکدیگر مجبورند که مشترکاً بصورت واحد عمل کنند. به عبارت دیگر از جمع تغییر شکل های جداگانه دو قاب مجاور بطور تقریبی حالت تغییر شکل یافته تمام سیستم بدست می آید. تغییر شکل ساختمان مشابه تغییر شکل یک تیر طره ای صلب می باشد. منحنی تغییر شکل ساختمان نشان می دهد که لازم نیست ستون ها برای لنگرهای خمشی در امتداد جهت کوتاه ساختمان طرح کردند. بنابراین دال های کف که مانند دیافراگم های صلب عمل می کنند تمام برش ناشی از باد (یابه طور کلی بار های جانبی) را به خر پاها منتقل می کنند و این خرپاها به نوبه خود بارها را به صورت نیروهای محوری به ستون ها انتقال می دهند. چون خر پاها باید برش قائم را مقاومت کنند، هر گونه بازشدگی در تیر های دیواری در آنها تغییر شکل ایجاد می کند وباعث کاهش صلبیت تیرها می گردد. ستون های خارجی را می توان چرخاند به طوری که جان آنها عمود بر خرپا قرار بگیرد تا بدین وسیله از محور های قوی آنها برای مقاومت نیرو های بار در جهت طولی استفاده شود. سختی جانبی در جهت طول ساختمان را می توان به طرق مختلف از جمله اضافه کردن قطعات سازه ای پیش ساخته در بالاو پایین پنچره ها افزایش داد. سیستم های مرکب از قاب و دیوار برشی · 1- سیستم های مرکب از قاب مفصلی و دیوار برشی · 2- سیستم های مرکب از قاب مفصلی،قاب ویراندیل و دیوار برشی · 3- سیستم های مرکب از قاب صلب و دیوار برشی · *تغییر شکل حالت برش قاب صلب · *تغییر شکل حالت خمش دیوار برشی · *تاثیر متقابل قاب و هسته برشی سیستم های قالب صلب خالص برای ساختمان های مرتفع تر از 30طبقه عملی نمی باشد.در چنین مواردی یکی از انواع دیوار برشی نیز در قاب به کار برده می شود تا بارهای جانبی را مقاومت کند. دیوارهای برشی یا بتنی می باشند و یا از مهار بندی فولادی مشبک (خرپایی) تشکیل می گردند. این دیوارها ممکن است هسته های داخلی، بسته مانندهسته های دور محوطه های آسانسورها و پله ها، یا دیوارهای موازی در داخل ساختمان، و یا خرپاهای نمایی قائم باشند. شکل های گوناگون نقشه های افقی،راه حل های مختلف ممکن را برای طرح های افقی نشان می دهند. سیستم های هسته ای در ارتباط با فرم ساختمان از نقطه نظرهای زیر طبقه بندی شوند. · محل و موقعیت هسته ها o هسته های نمایی خارجی o هسته های داخلی :هسته هایی نمایی،هسته ها در داخل ساختمان o هسته های خارجی از مرکز · تعداد هسته ها o هسته های منفرد o هسته های شکافته o هسته های چندتایی · شکل هسته ها. o شکل های بسته: مربعي ، مستطيلي، دایره ای و مثلثی. o شکل های باز: x شکل، I شکل و ناودانی شکل. o شکل هایی که از فرم ساخمان الهام می گیرند. سیستم های مرکب از قاب و دیوار برشی بر اساس رفتارشان تحت بارگذاری جانبی دسته بندی می شوند که ممکن است یک از سه نوع زیر باشند. 1- سیستم های مرکب از قاب مفصلی و دیوار برشی: در این سیستم چون اتصالشان تیرهای قاب به ستون ها مفصلی می باشد، قاب فقط می تواند بارهای وزن را تحمل کند. دیوار برشی تمام بارهای جانبی را مقاومت می کند. 2- سیستم های مرکب از قاب مفصلی،قاب ویراندیل و دیوار برشی: نیروهای جانبی به وسیله دیوار برشی و قاب صلب(یعنی قاب ویراندیل) مشترکاً مقاومت می گردند.قاب های داخلی و قاب های نمایی طولی فقط بارهای وزن را تحمل می کنند. 3- سیستم های مرکب از قاب صلب و دیوار برشی: به کار بردن فقط دیوارهای برشی به منظور جذب بارهای جانبی برای ارتفاعات بیش از 500 فوت غیر عملی می باشد.برای اینکه هسته ها به اندازه کافی قوی باشند باید ابعاد آنها خیلی بزرگ انتخاب شود که در این صورت دیگر برای دستگاه های حمل و نقل قائم و توزیع انرژی مناسب نخواهند بود. به علاوه تغییر شکل آنها ممکن است چنان زیاد باشد که در دیوارهای جدا کننده و پنجره ها ترک ایجاد کند و یا حتی در ساکنین ساختمان واکنش های روانی ناگوار به وجود آورد.با به کار بردن قاب صلب که برای مقاومت نیروهای جانبی با دیوار برشی سهیم می شود بر صلبیت جانبی ساختمان به مقدار زیادی افزوده می گردد.تغییر شکل کل سیستم های متشکل از دیوار برشی و قاب صلب که روی یکدیگر اثر متقابل دارند با جمع کردن حالت های تغییر شکل جداگانه دیوار و قاب بدست می آید. *تغییر شکل حالت برش قاب صلب: توجه کنید که شیب منحنی تغییر شکل در پای ساختمان در جایی که بیشترین برش اثر می کند حداکثر می باشد. *تغییر شکل حالت خمش دیوار برشی: دیوار برشی ممکن است یک دیوار بتنی توپر یا یک خر پای فولادی قائم باشد.این دیوار برشی ممکن است یک هسته داخلی،دیوار های داخلی،دیوار های داخلی موازی و یا یک دیوار نمایی باشد. دیوار برشی مانند یک تیر طره ای قائم عمل می کند و مانند آن خم می شود. توجه کنید که شیب منحنی تغییر شکل در بالای ساختمان حداکثر می باشد و این دلالت بر این قسمت ساختمان دیوار برشی در ایجاد سختی کمترین سهم را دارد. *تاثیر متقابل قاب و هسته برشی: برای یافتن اثر متقابل قاب و دیوار برشی تغییر شکل های دو حالت فوق را با هم جمع می کنیم که یک منحنی s کشیده حاصل می شود. به علت خصوصیات تغییر شکلی مختلف دیوار برشی و قاب، دیواربرشی به وسیله قاب در قسمت بالای ساختمان به عقب کشیده می شود و در قسمت پایین ساختمان به جلو رانده می شود. از این رو برش ناشی از باد (یا زلزله) در قسمت بالای ساختمان اساساً به وسیله قاب و در قسمت پایین ساختمان اساسا به وسیله دیوار برشی گرفته می شود. سیستم های دال مسطح سیستم های دال مسطح شامل دال های بتنی کاملاً توپر و یا حجره ای (با حفره هائی در زیر آنها) می باشند که مستقیماً روی ستون ها تکیه دارند و از این رو در این سیستم احتیاج به قاب بندی کف نیست. این سیستم منجر به کمترین ارتفاع برای کف های ساختمان می گردد که یک برتری اقتصادی آشکار می باشد. در این سیستم ها به دلیل تمرکز زیاد برش در حوالی ستون ها غالبا یا از سر ستون ها استفاده می شود و یا بر ضخامت دال ها در نزدیکی ستون ها اضافه می گردد. دال هایی که ضخامت آنها در تمام طول دهانه ثابت است به نام صفحه های مسطح خوانده می شوند.سیستم های دال مسطح برای ساختمان های با نقشه افقی نا منظم قابل وفق و مناسب می باشند. بعضی از اشکالات سیستم های دال مسطح از قرار زیر می باشند: · بار مرده زیاد در هنگام مواجهه با شرایط نا مساعد فونداسیون نا مطلوب است. · وقتی که نسبت عمق به دهانه دال ها کوچک باشد تغییر شکل آنها بیش از اندازه بنظر می رسد. · دهانه های نسبتاً کوچک این سیستم ها (بین 15 تا 25 فوت و اگر پس کشیده شود تا 35 فوت)کار برد آنها را برای انواعی از ساختمان ها با طرح جدا کننده های مکرر،مانند ساختمان های آپارتمانی ،محدود می کند. سازه های دال مسطح بسته به نسبت ارتفاع به عرض ساختمان ممکن است به عنوان عناصر باربر فقط ستون داشته باشند، یا ممکن است علاوه بر ستون از دیوارهای برشی نیز برای ازدیاد سختی جانبی در آنها استفاده هد.فرض اینکه بارهای جانبی تماماً به وسیله هسته یا دیوار برشی با صلبیت بیشتر مقاومت شوند و اینکه دال ها و ستون ها در مقاومت جانبی سازها هیچ سهمی ندارند واقع بینانه نیست. شود. خصوصیت یکپارچگی سازه بتنی باعث می شود که تمام ساختمان در مقابل بارهای جانبی به صورت واحد واکنش نشان دهد. دال مسطح خودش با وجود اینکه نسبتاً انعطاف پذیری می باشد به دلیل پیوستگیش با دیوار های برشی و ستون ها بر مقاومت سیستم می افزاید. می توان چنین تصور نمود که قسمتی از دال به صورت تیر کم عمقی پیوسته به ستون ها عمل کند و در نتیجه سازه مانند یک قاب صلب رفتار نماید. بنابراین رفتار سیستم سازه کلی مشابه رفتار سیستم مرکب از هسته و قاب می باشد . نیروهای جانبی در قسمت بالای سازه اساساً به وسیله عمل قاب و در قسمت پایین آن اساساً به وسیله سیستم دیوار برشی یا هسته مقاومت می شوند. منبع: وبلاگ معین بهرامپور - moein-omran.blogfa.com
  18. به نقل از khakzad.com: ابتدا دلایل استفاده از صفحه كف ستونی و بولت را توضیح می دهیم : ستونهای یك ساختمان اسكلت فلزی، نقش انتقال دهنده بارهای وارد شده را به فونداسیون (به صورت نیروی فشاری، كششی، برشی یا لنگر خمشی) به عهده دارند. در این میان، ستون فلزی با صفحه ای فلزی كه از یك سو با ستون و از سوی دیگر با بتن درگیر شده است روی فونداسیون قرار می گیرد. با توجه به اینكه ستون فلزی به علت مقاومت بسیار زیاد تنشهای بزرگی را تحمل می كند و بتن قابلیت تحمل این تنشها را ندارد؛ بنابراین صفحه ستون واسطه ای است كه ضمن افزایش سطح تماس ستون با پی، سبب می گردد توزیع نیروهای ستون در حد قابل تحمل برای بتن باشد. كار اتصال صفحه زیر ستونی با بتن بوسیله میله مهار (بولت Bolt) صورت می گیرد و برای ایجاد اتصال، انتهای آن را خم می كنیم و مقدار طول بولت را محاسبه تعیین می كنیم. تعداد بولت هابسته به نوع كار از دو عدد به بالا تغییر می كند، حداقل قطر این میله های مهاری میلگرد نمره 20 است؛ در حالی كه صفحه تنها فشار را تحمل می كند، بولت نقش عمده ای ندارد و تنها پایه را در محل خود ثابت نگه می دارد. نكته مهم هنگام نصب ستون بر روی صفحه تقسیم فشار این است كه حتماً انتهای ستون سنگ خورده و صاف باشد تا تمام نقاط مقطع ستون بر روی صفحه بیس پلیت بنشیند و عمل انتقال نیرو بخوبی انجام پذیرد. از آنجا كه علاوه بر فشار، لنگر نیز بر صفحه زیر ستونی وارد می شود، طول بولت باید به اندازه ای باشد كه كشش وارد شده را تحمل نماید كه این امر با محاسبه تعیین خواهد شد. انواع اتصال ستون به شالوده : جزییات اتصال ستون فلزی به شالوده بتنی به نیروی موجود در پای ستون بستگی دارد. در ستون با انتهای مفصلی فقط نیروی فشاری و برشی از ستون به شالوده منتقل می شوند. اگر بخواهیم لنگر خمشی را نیز به شالوده منتقل نماییم، در آن صورت، نیاز به طرح اتصال مناسب برای این كار خواهیم داشت كه اتصال گیردار خوانده می شود. روش نصب پیچهای مهاری : به طور كلی، دو روش برای نصب پیچهای مهاری وجود دارد : الف) نصب پیچهای مهاری در موقع بتن ریزی شالوده ها : در این روش، پیچها را در محلهای تعیین شده قرار می دهند و موقیعت آنها را به وسیله مناسبی تثبیت می كنند؛ سپس اطرافشان را با بتن می پوشانند. روشهای گوناگونی برای تثبیت پیچهای مهاری در محل خود وجود دارد كه صورت زیر توضیح خواهیم داد : روش اول : ابتدا بوسیله صفحه ای نازك مشابه با ورق كف ستونی كه شابلن یا الگو نامیده می شود. قسمت فوقانی بولت و قسمت پایین را بوسیله نبشی به یكدیگر می بندیم تا مجموعه ای بدون تغییر شكل به دست آید؛ آن گاه محورهای طولی و عرضی صفحه الگو را با مداد رنگی ( گچ و یا رنگ) مشخص می كنیم؛ سپس بوسیله ریسمان كار یا دوربین تیودولیت با میخهای كنترل محور كلی فونداسیون را در جهت های طولی و عرضی به دست می آوریم و به كمك شخصی با تجربه در موقعیت مناسب آن قرار می دهیم. ( محور طولی و عرضی صفحه شابلن بر محور طولی و عرضی كلی فونداسیون منطبق می شود و در ارتفاع صحیح و به صورت كاملاً تراز نصب می گردد. ) سپس به وسیله قطعات آرماتور آن را به میلگردهای شبكه آرماتور فونداسیون یا به قطعات ورقی (كه در بتن قرارداده اند) جوش (مونتاژ) داده می شود؛ به گونه ای كه هنگام بتن ریزی، صفحه از جای خود حركتی نداشته باشد. باید دقت داشته باشیم كه در موقع بتن ریزی، هوا در زیر صفحه شابلن، محبوس نشود. برای این منظور، معمولاً سوراخ بزرگی در وسط شابلن تعبیه می كنند كه وقتی بتن از اطراف زیر صفحه را پر می كند، هوا از راه سوراخ خارج گردد و با بیرون زدن بتن از وسط صفحه، از پر شدن كامل زیر آن اطمینان حاصل شود. روش دوم : صفحه تقسیم فشار پیش از بتن ریزی پی به طور دقیق در محل خود قرار می گیرد و بوسیله آن بولت ها در جای خود ثابت می شوند. پس از بتن ریزی، صفحه را از جای خود خارج می كنند و در كارگاه به طور مستقیم به پای ستون متصل می نمایند و پس از نصب ستون به همراه صفحه مهره ها را محكم می بندند. در این حالت، هر صفحه ای باید كاملا علامت گذاری شود تا هنگام نصب اشتباهی رخ ندهد. روش سوم : صفحه را قدری بالاتر از محل اصلی خود نگه می دارند تا محل میله های مهار به طور دقیق تعیین شود؛ سپس میله مهارها را ثابت می كنند و عمل بتن ریزی را انجام می دهند؛ در حالی كه صفحه هنوز در جای خود ثابت است. پس از پایان یافتن بتن ریزی صفحه را در تراز مورد نظر نگه می دارند. این عمل را می توان به وسیله مهره های فلزی در زیر صفحه ای كه میله مهارها از درون آنها عبور كرده اند با پیچاندن و تنظیم آنها تا تراز لازم انجام داد. سپس فاصله های بین دو صفحه و روی بتن پی با ملات ماسه شسته و سیمان به نسبت یك حجم سیمان به دو حجم ماسه كاملاً پر می گردد یا از ماسه سیمان نرم (گروت ) استفاده می گردد. ب) نصب پیچهای مهاری پس از بتن ریزی شالوده : در این روش، در محل پیچهای مهاری به وسیله قالب در داخل بتن فضای خالی ایجاد می كنند كه این قالب، جعبه نامیده می شود. میلگردی در بتن قرار می دهیم، پس از گرفتن و سخت شدن بتن شالوده، جعبه را از محل خود خارج می كنیم ؛ سپس پیچ مهاری را در محل خود درگیر با آرماتور قرار می دهیم و تنظیم می كنیم و اطراف آن را با بتن ریزدانه ( با حفظ اصول بتن ریزی ) پر می كنیم. لازم به یادآوری است جعبه ای كه برای ایجاد فضای خالی لازم برای نصب پیچ مهاری به كار می رود، باید چنان طرح ریزی و ساخته شده باشد كه به سادگی و در حد امكان، بدون ضربه زدن، شكستن و خرد كردن از داخل بتن خارج شود. برای این منظور می توان از جعبه هایی كه قطعات آنها به صورت كام و زبانه متصل می شوند یا از جعبه های لولایی و سایر اقسام جعبه ها استفاده كرد. در مواردی كه از پیچهای مهاری با قلاب انتهایی و ركاب یا از پیچهای مهاری با انتهای كلنگی استفاده می شود. برای سرعت بخشیدن به كار، از جعبه های ساخته شده یا ورقهای فولادی كه در درون بتن باقی می مانند، استفاده می شود. باید توجه داشت كه این شیوه كار بیشتر برای فونداسیون ماشین آلات صنعتی در كارخانجات كاربرد دارند. لازم به ذكر است در بعضی مواقع برای اتصال كف ستون به شالوده، به جای پیچهای مهاری از میلگردها یا تسمه هایی استفاده می كنند كه به ورق كف ستون جوش داده می شوند كه به این صورت می باشد كه معمولاً در موقع بتن ریزی، مجموع ورق كف ستونها و مهارها را در شالوده كار می گذارند، پس از گرفتن و سخت شدن بتن، ستون را روی ورق كف ستون قرار می دهند و جوشكاری می كنند. محافظت كف ستونها و پیچهای مهاری (مهره و حدیده): كف ستون ها از جمله قطعات ساختمانی هستند كه اغلب در معرض اثر شدید رطوبت قرار دارند و باید به نحو مطلوب حفاظت شوند. در ساختمانهای معمولی و به طور كلی در ساختمانهایی كه پس از پایان یافتن كار اسكلت فلزی دیگر نیازی به بازدید و تنظیم كف ستونها نیست، اطراف كف ستون را با بتن پر می كنند و در صورتی كه قبل از بتن ریزی سطوح فولادی خوب تمیز شده و جوش یا زغال جوش برداشته شده باشد، بتن به فولاد می چسبد و آن را كاملاً محافظت می كند. در بعضی دیگر از ساختمانها، كف ستونها را نظیر سایر قطعات به وسیله رنگ محافظت می كنند. در ساختمانهای صنعتی كه امكان باز كردن و نصب مجدد آنها وجود دارد، با مواد قیری مخلوط با ماسه نرم از كف ستون ها حفاظت می شود؛ همچنین برای تمیز ماندن حدیده های پیچهای مهاری و دوری از آسیب دیدگی باید قبل از بتن ریزی فونداسیون، قسمت حدیدها به وسیله پلاستیك یا گونی یا سیم مناسب بسته شده، پوشش مناسب صورت گیرد. منبع: وبلاگ اسماعیل محمدی - mohandesi-sakhteman.blogfa.com
  19. به نقل از khakzad.com: دلیل نامگذاری تیرهای لانه زنبوری، شکل گیری این تیرها پس از عملیات ( بریدن و دوباره جوش دادن ) و تکمیل پروفیل است . اینگونه تیرها در طول خود دارای حفره های توخالی (در جان) هستند که به لانه زنبور شبیه است ؛ به همین سبب به اینگونه تیرها لانه زنبوری می گویند. هدف از ساخت تیرهای لانه زنبوری : هدف این است که تیر بتواند ممان خمشی بیشتری را با خیز (تغییر شکل ) نسبتا کم، همچنین وزن کمتر در مقایسه با تیر نورد شده مشابه تحمل کند ؛ برای مثال، با مراجعه به جدول تیرآهن ارتفاع پروفیل IPE-18 را که 18 سانتیمتر ارتفاع دارد، می توان تا 27 سانتیمتر افزایش داد. محاسن و معایب تیر لانه زنبوری : باتوجه به مثال گفته شده در بالا با تبدیل تیرآهن معمولی به تیرآهن لانه زنبوری، اولا : مدول مقطع و ممان انرسی مقطع تیر افزایش می یابد . ثانیا : مقاومت خمشی تیر نیز افزوده می گردد . در نتیجه ف تیری حاصل می شود با ارتفاع بیشتر، قویتر و هم وزن تیر اصلی . ثالثا : با کم شدن وزن مصالح و سبک بودن تیر، از نظر اقتصادی مقرون به صرفه تر خواهد بود. رابعا : از فضاهای ایجاد شده (حفره ها) در جان تیر می توان لوله های تاسیساتی و برق را عبور داد. در ساختن تیر لانه زنبوری که منجر به افزایش ارتفاع تیر می شود، باید استاندارد کاملا رعایت گردد ؛ در غیر اینصورت، خطر خراب شدن تیر زیر بار وارد شده حتمی است. از جمله معایب تیر لانه زنبوری، وجود حفرهای آن است که می تواند تنشهای برشی را در محل تکیه گاهها پل به شتون یا اتصال تیراهن تودلی (تیر فرعی) به پل لانه زنبوری تحمل کند ؛ بنابراین، برای رفع این عیب، اقدام به پر کردن بعضی حفره ها با ورق فلزی و جوش می کنند تا اتصال بعدی پل به ستون یا تیر فرعی به پل به درستی انجام شود. تیر لانه زنبوری در ساختمان اسکلت فلزی می تواند به صورت پل فقط در یک دهانه یا به صورت پل ممتد به کار رود . برای ساختن تیر لانه زنبوری دو شیوه موجود است : الف ) شیوه برش پانیر ب) شیوه برش لتیسکا روشهای مختلف برش تیر آهن : 1- برش به روش کوپال : با استفاده از دستگاه قطع کن سنگین که به گیوتین مخصوص مجهز است، تیرآهن به شکل سرد در امتداد خط منکسر قطع می شود. 2- برش به روش برنول : برش در این حالت به صورت گرم انجام می گیرد ؛ به این صورت که کارگر ماهر برش را با شعله بنفش رنگ قوی حاصل از گاز استیلن و اکسیژن، به وسیله لوله برنول، انجام می دهد. بریدن تیرهای سبک به وسیله ماشینهای برش اکسیژن شابلن دار نسبتا ساده است . در ایران تیرهای لانه زنبوری را بیشتر با دست تهیه می کنند. روشهای ساختن تیر لانه زنبوری و تقویت آن : روش تهیه تیرهای لانه زنبوری از این قرار است که ابتدا در روی جان تیرآهن نورد شده با استفاده از اگو که بصورت 5. شش ضلعی از ورق آهن سفید نیم میلیمتری (شابلن) با توجه به استاندارد ساخته شده خط می گردد ؛ سپس تیرآهن را روی یک شاسی افقی با زدن تک خال جوش در نقاط مختلف برای جلوگیری از تاب برداشتن قرار می دهند . آن گاه با استفاده از دستگاه برش (برنول) در امتداد خط منکسر اقدام به برش می کنند تا پروفیل به دو قسمت بالا و پایین تقسیم شود. حال اگر قسمت بالا را به اندازه یک دندانه جابجا کنیم و دندانه های دو قسمت با و پایین را به دقت مقابل هم قرار دهیم و از دو طرف کارگر ماهر آنرا جوشکاری کند با استفاده از جوش قوسی نیمه اتوماتیک برای اتصال دو نیمه بریده شده ؛ یک جوش خوب، بی عیب ؛ سریع و مقرون به صرفه خواهد بود . همان طور که در مطالب قبلی نیز گفتم، تیر ساخته شده در محل تکیه گاهها با توجه به حفره های خالی آن در مقابل تنشهای برشی ضعیف می شود . برای جبران این نقیصه، با توجه به منحنی نیروی برشی نیز به پر کردن حفره ها با ورقهای تقویتی اقدام می کنیم. لازم به ذکر است که حداقل باید یک حفره با ورق در تکیه گاه به وسیلهجوش کامل پر شود. در پایان یادآور می شویم که یک نوع دیگر از پروفیلهای لانه زنبوری را پس از بریدن قطعات بالا و پایین ورق واسطه اضافه می کنند که این ورق ورق واسطه بین دندانه ها جوش می شود . در نتیجه، تیر حاصل به مراتب قویتر از تیری است که بدون ورق واسطه ساخته می شود . تقویت تیرهای لانه زنبوری به کمک رفتار مرکب بتن و فولاد در تیرهای لانه زنبوری علاوه بر تنشهای خمشی اصلی در محل حلقه ها تنشهای خمشی ثانویه حاصل از برش در مقطع ایجاد میگردد که گاهی این تنش از تنشهای خمشی اصلی در تیر بزرگترند. این تنشها از کارایی تیر می کاهند و برای مقابله با آنها باید حلقه های کناری را با ورق پر کرد خصوصا هنگامی که از این نوع تیرها بصورت یکسره استفاده می شود در محل تکیه گاهها که هم نیروی برشی و هم لنگر خمشی زیاد می باشد تنشهای خمشی بشدت افزایش میابد و نیاز به تقویت تیر در این محلها می باشد که از لحاظ اقتصادی قابل توجیه نمی باشد. در این پروژه برای مقابله با این ضعف در تیرهای لانه زنبوری رفتار مرکب بتن و فولاد تهیه شده هست . به این ترتیب که داخل تیر فلزی در نقاطی که تنشهای ثانویه قابل ملاحظه می باشند از بتن پر می شود و کشش حلقه های خالی را به عمل تغییر می دهد و این امر سختی و مقاومت تیر را افزایش می دهد و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه می باشد . منبع: وبلاگ اسماعیل محمدی - mohandesi-sakhteman.blogfa.com
  20. به نقل از khakzad.com: جهت وصل کردن یک یا چند قطعه در ساختمانهای فولادی نیاز به یک قطعه رابطی می باشد که دو قطعه بتوانند توسط جوش به هم متصل شوند که این قطعه رابط همان انواع اتصالات است . انواع اتصالات در ساختمانهای فلزی به شرح زیر است : 1- انواع اتصالات تیر به ستون . 2- انواع اتصالات پای ستون . 3- اتصال دو تیرآهن به هم و تولید ستون یا تیر دوبل . 4- اتصالات بادبندها به ستونها و تیرها . حال به توضیح تک تک اتصالات فوق می پردازیم . 1-انواع اتصالات تیر به ستون : اتصال تیر به ستون معمولا به دو صورت است یا به صورت صلب و گیردار هستند ویا به صورت مفصلی اند .هر کدام از حالتهای مذکور نیزچند قسمت دارند که شامل موارد زیر می باشد . الف ) اتصال صلب با جفت صفحه موازی . ب ) اتصال صلب با جفت سپری . ج ) اتصال صلب با صفحه انتهایی روی ستون . اتصالات صلب در مواردی به کار می روند که از جانب تیر یا ستون در سر گره ها ممان جذب شود . اتصال صلبی که امروزه در کشور اجراء می گردد و به صورت کامل اجراء نمی شود اتصال صلب با جفت صفحه موازی است . در اتصال صلب باید جوش به صورتی باشد که قطعه کاملا گیردار باشد و جای هیچ گونه حرکتی وجود نداشته باشد یعنی دور تا دور قطعه جوش شود . اتصالات مفصلی هم معمولا در همه ساختمانها در یک طرف سازه بکار می روند که این اتصال بسیار ساده است وفقط جهت اتصال دو قطعه بکار می رود وممانی تحمل نمی کند . در این اتصال تغییر شکل وجود دارد در حالی که در اتصال مفصلی هیچ گونه تغییر شکلی نداریم . نحوه جوش دادن اتصالات مفصلی به این صورت است که(در مورد نبشی ها ) فقط بر بالایی و پائینی جوش می شود و بقیه قسمت ها نباید جوش شود . انواع اتصالات مفصلی رایج عبارتند از : الف ) اتصال ساده نشسته ( نبشی نشیمن ) . ب ) اتصال به وسیله صفحه نشیمن و لچکی . ج ) اتصال به وسیله صفحه نشیمن و صفحه برشگیر ( تیغه ) . آنچه که امروزه اجراء می شود اتصال ساده نشسته و اتصال با صفحه نشیمن و لچکی است . اتصالات ساختمان به این صورت است که در جهت صلب اتصال با جفت صفحه موازی است و در جهت مفصلی اتصال به وسیله نبشی نشیمن ولچکی انجام می شود . خصوصیت اصلی اتصال مفصلی این است که زاویه بین تیر و ستون بتواند تغییر کند و خصوصیت اصلی اتصال صلب این است که زاویه بین تیر وستون نتواند تغییر کند . در اتصال ساده نشسته – نبشی هایی که در بالا می گذارند فقط برای ایجاد تعادل است و نقش باربری ندارد و حداقل نمره آن 6 خواهد بود . 2- انواع اتصالات پای ستون : اتصالات پای ستون نیز مانند سایر اتصالات هم صلب و هم مفصلی دارند . که در اتصال صلب از سخت کننده استفاده می شود و در اتصال مفصلی از نبشی ها و لچکی ها استفاده میشود .اتصال صلب را در جهتی می گذاریم که ممان داریم و اتصال مفصلی را نیز در جهتی می گذاریم که ممان نداریم . جوش اتصال پای ستون نیز باید شرایط دو اتصال صلب و مفصلی را تامین کند . 3- اتصال دو تیرآهن به هم : برای تولید ستون دوبل یا تیر دوبل لازم است که دو تیرآهن را به هم توسط بست یا پلیت متصل کرد و نیز برای طویل کردن ستونها نیز باید بین تیرآهن ها اتصال وجود داشته باشد( چون طول شاخه های تیرآهن 12 متر است). 4- اتصالات بادبند ها به تیر و ستونها : معمولا بادبندها توسط یک صفحه فلزی که از قبل در محل تقاطع تیر به ستون جوش داده شده است به ستونها و تیرها متصل میشوند .این صفحات که تحت فشار و کشش هستند باید برای هر دو عامل طرح شوند و بادبند هایی که روی این صفحات قرار می گیرند باید به طور کامل جوش داده شوند . بعضی وقت ها در وسط نیز صفحه می گذارند . چون بادبندها نمی توانند از روی هم عبور کنند در وسط قطع می شوند وبه صفحه وسط کاملا جوش داده می شوند وادامه می یابند . همانطور که قبلا ذکر شد بادبند های این ساختمان ناودانی تک و دوبل می باشد که بوسیله صفحات تقویت به تیر و ستونها متصل شده اند . منبع: ایران سازه - iransaze.ir
  21. به نقل از khakzad.com: برای ایجاد اتصال مفصلی تیر به ستون در سازه های فولادی می توان از نبشی به عنوان قطعه اتصال دهنده بهره برد. نبشی قطعه ای می باشد که به خودی خود دارای مقاومت خمشی خیلی ناچیزی است ، مگر آنکه توسط قطعات دیگری مانند لچکی مقاومت خمشی آنرا افزایش دهیم. جهت اجرای این نوع اتصال ابتدا نبشی زیر سری ( نشيمن ) در روی زمین بر روی ستون در کد ارتفاعی مورد نظر جوش داده می شود. در جوشکاری این قطعه بایستی به این نکته دقت داشت که تمام سطوح تماس نبشی به ستون جوش داده نشود. نحوه جوشکاری این نبشی به اين صورت می باشد که سطوح قائم آن به صورت کامل جوشکاری می شود و سطح مماسی افقی در طرفین نبشی به اندازه 20% ارتفاع جوش قائم ، جوشکاری می شود. اين عمل بدان سبب انجام می پذيرد تا نبشی جوش داده شده دارای مقاومت پیچشی نباشد. البته متاسفانه در اکثر سازه های فولادی ديده می شود که تمامی سطوح تماس نبشی جوش داده می شود که باعث ایجاد جریان پیچش در ستون می شود بدون آنکه نبشی دارای مقاومت پیچشی داشته باشد. بعد از استوار کردن ستونها و قرار گیری تیرها ، نبشی زير سری به صورت کامل به بال زيرین جوش داده می شود. البته برای خودداری از جوشکاری سر بالا می توان طول نبشی را از عرض بال بیشتر در نظر گرفت تا جوشکار به راحتی عمل جوشکاری را اجرا کند. سپس محل نبشی بالاسری ( زبرین ) از یک طرف به ستون و از طرف دیگر به بال فوقانی تیر جوش داده می شود. جوشکاری این نبشی نیز بدین صورت می باشد که فقط بایستی سطح مماس افقی نبشی بر روی ستون و پیشانی نبشی بر روی بال فوقانی جوش داده شوند. شایان ذکر می باشد که از به کار بردن هر گونه نبشی اتصال جان تبر به ستون بایستی خودداری کرد. در ضمن در این نوع اتصال ، فقط نبشی زیر سری جزء قطعات محاسباتی می باشد و بایستی مشخصات نبشی به همراه طول جوش مورد نیاز با توجه به نیروی محوری وارده به تیر محاسبه شود. اما نبشی بالاسری قطعه محاسباتی نبوده و صرفا نقش تکیه گاهی دارد. منبع: وبلاگ مهندسی زلزله - evyol.persinblog.ir
  22. احداث ساختمان بمنظور رفع احتیاج انسانها صورت گرفته و مهندسین، معماران مسئولیت تهیه اشکال و اجراء مناسب بنا را برعهده دارند، محور اصلی مسئولیت عبارت است از الف ) ایمنی ب ) زیبائی ج) اقتصاد. با توجه به اینکه ساختمان های احداثی در کشور ما اکثرا" بصورت فلزی یا بتنی بوده و ساختمانهای بنایی غیر مسلح با محدودیت خاص طبق آیین نامه 2800 زلزله ایران ساخته میشود. آشنایی با مزایا و معایب ساختمانها می تواند درتصمیم گیری مالکین، مهندسین نقش اساسی داشته باشد. مزایای ساختمان فلزی : 1- مقاومت زیاد : مقاومت قطعات فلزی زیاد بوده و نسبت مقاومت به وزن از مصالح بتن بزرگتر است، به این علت در دهانه های بزرگ سوله ها و ساختمان های مرتفع، ساختمانهایی که برزمینهای سست قرارمیگیرند، حایز اهمیت فراوان میباشد. 2- خواص یکنواخت : فلز در کارخانجات بزرگ تحت نظارت دقیق تهیه میشود، یکنواخت بودن خواص آن میتوان اطمینان کرد و خواص ان بر خلاف بتن با عوامل خارجی تحت تاثیر قرار نمی گیرد، اطمینان در یکنواختی خواص مصالح در انتخاب ضریب اطمینان کوچک مؤثر است که خود صرفه جو یی در مصرف مصالح را باعث میشود. 3- دوام : دوام فولاد بسیار خوب است، ساختمانهای فلزی که در نگهداری آنها دقت گردد. برای مدت طولانی قابل بهره برداری خواهند بود. 4- خواص ارتجاعی : خواص مفروض ارتجاعی فولاد با تقریبی بسیار خوبی مصداق عملی دارد. فولاد تا تنشهای بزرگی از قانون هوک بخوبی پیروی مینماید. مثلآ ممان اینرسی یک مقطع فولادی را میتوان با اطمینان در محاسبه وارد نمود. حال اینکه در مورد مقطع بتنی ارقام مربوطه چندان معین و قابل اطمینان نمی باشد. 5- شکل پذیری : از خاصیت مثبت مصالح فلزی شکل پذیری ان است که قادرند تمرکز تنش را که در واقع علت شروع خرابی است ونیروی دینامیکی و ضربه ای را تحمل نماید،در حالیکه مصالح بتن ترد و شکننده در مقابل این نیروها فوق العاده ضعیف اند. یکی از عواملی که در هنگام خرابی،عضو خود خبر داده و ازخرابی ناگهانی وخطرات ان جلوگیری میکند. 6- پیوستگی مصالح : قطعات فلزی با توجه به مواد متشکه آن پیوسته و همگن می باشد و ولی در قطعات بتنی صدمات وارده در هر زلزله به پوشش بتنی روی سلاح میلگرد وارد میگردد، ترکهایی که در پوشش بتن پدید می آید، قابل کنترل نبوده و احتمالا" ساختمان در پس لرزه یا زلزله بعدی ضعف بیشتر داشته و تخریب شود. 7- مقاومت متعادل مصالح : مصالح فلزی در کشش و فشار یکسان ودر برش نیز خوب و نزدیک به کشش وفشار است.در تغییر وضع بارها، نیروی وارده فشاری، کششی قابل تعویض بوده و همچنین مقاطعی که در بار گذاری عادی تنش برشی در انها کوچک است، در بارهای پیش بینی شده،تحت اثر پیچش و در نتیجه برش ناشی از ان قرار میگیرند. در ساختمانهای بتنی مسلح مقاومت بتن در فشار خوب، ولی در کشش و یا برش کم است. پس در صورتی که مناطقی احتمالآتحت نیروی کششی قرار گرفته و مسلح نشده باشد تولید ترک و خرابی مینماید. 8- انفجار : در ساختمانهای بارهای وارده توسط اسکلت ساختمان تحمل شده، از قطعات پرکننده مانند تیغه ها و دیواره ها استفاده نمی شود. نیروی تخریبی انفجار سطوح حایل را از اسکلت جدا می کند و انرژی مخرب آشکار میشود، ولی ساختمان کلا" ویران نخواهد گردید. در ساختمانهایی بتن مسلح خرابی دیوارها باعث ویرانی ساختمان خواهد شد. 9- تقویت پذیری و امکان مقاوم سازی : اعضاء ضعیف ساختمان فلزی را در اثر محاسبات اشتباه، تغییر مقررات و ضوابط، اجراء و.... میتوان با جوش یا پرچ یا پیچ کردن قطعات جدید، تقویت نمود و یا قسمت یا دهانه هایی اضافه کرد. 10- شرایط آسان ساخت و نصب : تهیه قطعات فلزی در کارخانجات و نصب آن در موقعیت، شرایط جوی متفاوت با تهمیدات لازم قابل اجراء است. 11- سرعت نصب : سرعت نصب قطعات فلزی نسبت به اجراء قطعات بتنی مدت زمان کمتری می طلبد. 12- پرت مصالح : با توجه به تهیه قطعات از کارخانجات، پرت مصالح نسبت به تهیه و بکارگیری بتن کمتر است. 13- وزن کم : ‌میانگین وزن ساختمان فولادی را می توان بین 245 تا 390 کیلوگرم بر مترمربع و یا بین 80 تا 128 کیلوگرم بر مترمکعب تخکین زد، درحالی که در ساختمانهای بتن مسلح این ارقام به ترتیب بین 480 تا 780 کیلوگرم برمترمربع یا 160 تا 250 کیلوگرم برمترمکعب می باشد. 14- اشغال فضا :‌ در دو ساختمان مساوی از نظر ارتفاع و ابعاد، ستون و تیرهای ساختمانهای فلزی از نظر ابعاد کوچکتر از ساختمانهای بتنی میباشد، سطح اشغال یا فضا مرده در ساختمانهای بتنی بیشتر ایجاد میشود. 15- ضریب نیروی لرزه ای : حرکت زمین در اثر زلزله موجب اعمال نیروهای درونی در اجزاء ساختمان میشود، بعبارت دیگر ساختمان برروی زمینی که بصورت تصادفی و غیر همگن در حال ارتعاش است، بایستی ایستایی داشته و ارتعاش زمین را تحمل کند. در قابهای بتن مسلح که وزن بیشتر دارد، ضریب نیروی لرزه ای بیشتر از قابهای فلزی است. تجربه نشان میدهد که خسارت وارده برساختمانهای کوتاه و صلب که در زمینهای محکم ساخته شده اند، زیاد است. درحالیکه در ساختمانهای بلند و انعطاف پذیر، آنهایی که در زمینهایی نرم ساخته شده اند، صدمات بیشتری از زلزله دیده اند. بعبارت دیگر در زمینهای نرم که پریود ارتعاش زمین نسبتا" بزرگ است، ساختمان های کوتاه نتایج بهتری داده اند و برعکس در زمینهای سفت با پریود کوچک، ساختمان بلند احتمال خرابی کمتر دارند. عکس العمل ساختمانها در مقابل حرکت زلزله بستگی به مشخصات خود ساختمان از نظر صلبیت و یا انعطاف پذیری آن دارد و مهمترین مشخصه ساختمان در رفتار آن در مقابل زلزله، پریود طبیعی ارتعاش ساختمان است. معایب ساختمانهای فلزی : 1- ضعف در دمای زیاد : مقاومت ساختمان فلزی با افزایش دما نقصان می یابد. اگر دکای اسکلت فلزی از 500 تا 600 درجه سانتی گراد برسد، تعادل ساختمان به خطر می افتد. 2- خوردگی و فساد فلز در مقابل عوامل خارجی : قطعات مصرفی در ساختمان فلزی در مقابل عوامل جوی خورده شده و از ابعاد آن کاسته میشود و مخارج نگهداری و محافظت زیاد است. 3- تمایل قطعات فشاری به کمانش : با توجه به اینکه قطعات فلزی زیاد و ابعاد مصرفی معمولا" کوچک است، تمایل به کمانش در این قطعات یک نقطه ضعف بحساب می رسد. 4- جوش نامناسب : در ساختمانهای فلری اتصال قطعات به همدیگر با جوش، پرچ، پیچ صورت میگیرد. استفاده از پیچ و مهره وتهیه، ساخت قطعات در کارخانجات اقتصادی ترین، فنی ترین کار می باشد که در کشور ما برای ساختمانهای متداول چنین امکاناتی مهیا نیست. اتصال با جوش بعلت عدم مهارت جوشکاران، استفاده از ماشین آلات قدیمی، عدم کنترل دقیق توسط مهندسین ناظر، گران بودن هزینه آزمایش جوش و...... برزگترین ضعف میباشد. تجربه ثابت کرده است که سوله های ساخته شده در کارخانجات درصورت رعایت مشخصات فنی و استاندارد، این عیب را نداشته و دارای مقاومت سازه ایی بهتر در برابر بارهای وارده و نیروی زلزله است. منبع: وبلاگ ایرج عبدلی - saba33.blogfa.com به نقل از khakzad.com
  23. نرم افزار كليد فولاد را می توانید از لینک زیر دانلود نمایید: دانلود
  24. izadpanah

    معرفی سایت http://www.weld.4t.com/

    http://www.weld.4t.com/ در این سایت اطلاعات زیر را می توانید دانلود نمایید: 1- درباره جوشكاري و تاريخچه آن 2- اصول راديوگرافي و ساختمان فيلم آن - الکترودهاي پوشش دار براي جوشکاري قوسي چدنها به روش الکترود دستي SMAW - طراحي اتصالات جوشي در مخازن تحت فشار- تهيه و تنظيم :مهندس اکبر موسوي - دانشگاه چمران اهواز 3- سلامت و ايمني در جوشكاري 4- راهنماي مشخصات فني رويه جوشكاري 5- خوردگي بين دانه اي در فولادهاي زنگ نزن آستنيتي جوشكاري شده (Intergranular Corrosion in Austenitic stainless steels ) 6- فايلهاي تصويري از انواع فرايند هاي جوشكاري ،برشكاري ،پخزني - قسمت اول : فرايند هاي جوشكاري (saw , smaw) -قسمت دوم : فرايند هاي برشكاري (automatic arc cutting , cutting machine) - قسمت سوم : روشهاي پخزني (automatic gas cutting bevel,mechanical berel,wire brush) 7- عكس هايي زيبا از انواع فرايندهاي جوشكاري مخصوص زمينه دسكتاپ 8- آخرين مجلات جوشكاري ايساب منتشر شده 9- اثر ضريب انبساط حرارتي در ترك خوردن خستگي در مخازن فولادهاي زنگ نزن جوشكاي شده 10- NDTآموزش - Nondestructive Testing - (vt-mt-pt-ut-rt) - تهيه و تنظيم :مهندس حسين راستگار پور 11- دانلود كتاب طراحي اتصال جوش 12- آشنايي با تست جوشكاري و دستورالعمل جوشكاري - (wps & pqr) - مركز پژوهش و مهندسي جوش ايران 13- علائم استاندارد در جوشكاري ، لحيم كاري و تست هاي غيرمخرب 14- راهنماي واحدهاي متريك مورد استفاده درجوشكاري صنايع 15- دانلود كتاب جوشكاري فولاد بدون ترك هيدروژني 16- جوشكاري اصطكاكي 17- جوشكاري فولادهاي زنگ نزن و انتخاب گاز محافظ 18- كتاب راهنماي ازمي بخش 9 - كيفيت جوشكاري 19- كتاب راهنماي ازمي بخش 8 - مخازن تحت فشار 20- كتاب راهنماي ازمي بخش 2 - انتخاب مواد 21- كتاب آبي انتخاب مواد كستي - انتخاب فيلر جوشكاري 22-كتاب ماشينكاري و جوشكاري ليزري 23- كتاب دستورالعمل هاي جوشكاري لوله ها
  25. izadpanah

    الکترودها(ELECTRODE) :

    چنانچه بخواهیم دو قطعه فلز را به هم جوش داده و یا شکافی را بوسیله عمل جوش کاری پر کنیم از فلز دیگری استفاده می شود که انرا الکترود یا سیم جوش می نامند. الکترود در جوش کاری با قوس الکتریکی عبارت است از یک میله ی فلزی که اطراف انرا پوششی از ترکیبات شیمیایی بخصوصی متناسب با نوع مصرف ان احاطه کرده است .انواع پوششها بسته به نوع فلز مورد جوش کاری و نیز مراحل مختلف جوش کاری متفاوت می باشند و برای جوش کاری ضروری است که انها را شناخته وموارد استفاده صحیح انها را نیز از هم دیگر تمیز دهد . طبقه بندی الکترودها طبقه بندی الکترودها از لحاظ جنس فلز : به طور کلی الکترودها از لحاظ جنس فلز به پنج گروه تقسیم می شوند : 1-الکترودهای اهنی hild steel 2-الکترودهای چدنی cast iron 3-الکترودهای الیاژهای فولادی special alloy steel 4-الکترودهای فولادهای پرکربن high carbon steel 5-الکترودهای غیر اهنی none ferrouse از انجایی که اکثر جوشکاری ها روی اهن و الیاژهای ان انجام می گیرد لذا الکترودهایی که برای اهن مصرف می شوند نسبت به انواع دیگر زیادترند . الیازهای فولاد در جوشکاری فولادهی مختلف و الکترودهای غیر اهنی برای جوشکاری فلزات مختلف از قبیل :الومینیم - مس – برنز –برنج و ... مورد مصرف دارند .برای جوشکاری دو قطعه فلز به یکدیگر معمولا از الکترودهایی استفاده می شود که جنس انها با فلز مبنا یکی باشد . الکترودها نه تنها نسبت به فلزات مختلف متفاوتند بلکه نسبت به نوع جریان وحالتهای گوناگون جوشکاری و مقدار نفوذ جوش نیز انواع مختلف دارند . چنانچه الکترود ها نسبت به نوع کار صحیح انتخاب نشوند ماکزیمم مقاومت و استقامت را در برا بر فساد تدریجی نداشته و در بعضی موارد باعث شکنندگی فلز نیز خواهند شد .البته استثناهایی نیز وجود دارد که برای انها الکترودها ی ویژه ای تهیه شده است .مانند اتصال قطعات برنج و چدن یا برنج و اهن به یکدیگر . تقسیم بندی الکترودهای فلزی از نظر نوع پوشش : بطور کلی الکترودهای فلزی به دو دسته تقسیم می شود: الکترود های پوشش دار والکترود های بدون پوشش. الکترود های پوشش دار: پوشش این نوع الکترود ها از ترکیبات شیمیایی متنوعی است که مقداری از انها معین ومقداری دیگر نا مشخص می باشند .علت مشخص نبودن بعضی ترکیبات الکترد ها به دلیل ارزش اقتصادی انها است که کارخانه سازنده فرمول کامل الکترود های خود را محرمانه نگداری می کند. مهمترین ترکیبات شیمیایی پوشش این نوع الکترودها عبارتند از : سولفورید – فرومنگنز – دی اکسید تیتانیم- کربنات کلسیم- سیلیکات های مختلف- و غیره . برای چسبندگی انها به سیم جوش از سیلیکات سدیم استفاده می کنند و تمام ترکیبات شیمیایی پوشش الکترودها هر کدام به تنهایی نقش مهمی را در جوشکاری ایفا می کنند که مهمترین انها محافظت ناحیه جوش از اکسیداسیون ، یکنواخت و پایدار کردن قوس الکتریکی و ایجاد ترکیبات معین در ناحیه جوش می باشند. پوشش الکترودها از نظر کلی به دو گروه اصلی تقسیم می شوند : 1- پوشش های پایدار کننده یا پوشش های نازک . 2-پوشش های کیفی یا پوشش های ضخیم . پوشش های پایدار کننده : عناصری که این پوشش ها را تشکیل می دهند فضای قوس الکتریکی را یونیزه نموده و جوشکاری با جریان متناوب را اسنتر می نماید. بهترین و مطمئن ترین عنصر برای این کار پتاسیم می باشد که در سنگهای معدنی طبیعی ( گرافیت فلدسپات ) و بصورت شیمیایی (کرومات پتاسیم و دی کرمات پتاسیم ، پتاس و شوره ) یافت می شود. به دلیل نازک بودن این پوشش ها امکان نفوذ اکسیژن و ازت هوا به ناحیه مذاب جوش همیشه وجود داشته و باعث ترد شدن نسبی جوش می گردند لذا استفاده انها در جوشکای های غیر حساس بلا مانع خواهد بود . پوشش های کیفی :این پوشش ها گاز و سرباره برای محا فظت فلز از نفوذ اکسیژن و ازت هوا تشکیل داده و نیز آلیاژهای مناسب را در ناحیه مذاب وارد می کنند در نتیجه استفاده از این نوع الکترودها خواص مکانیکی پیوند جوش معمولا بالا تر از خواص فلز مبنا می گردد . این پوشش ها دارای خواص زیر هستند : 1_ هنگام ذوب ،سرباره و گازهای محافظ تولید می کنند . 2_ قوس الکتریکی پایدار وپیوسته می گردد . 3_ سرباره و تفاله جوش دارای خاصیت احیا کنندگی می باشند 4- تفاله جوش دارای خاصیت انقباضی بیشتری نسبت به فلز مبنا بوده ودرنتیجه به راحتی از روی گرده جوش جدا می شوند 5_ در جوشکاری های عمودی و بالای سر، تفاله به سرعت منجمد می شود و در نتیجه از سقوط مواد مذاب بر اثر جاذبه زمین جلو گیری می کنند. تقسيم بندي اكترودهاي پوششدار بر اساس تركيبات شيميايي پوشش ها : 1- الكترودهاي اسيدي يا گرم: الكترودهاي اسيدي الكترودهايي هستند كه موارد استعمالشان در درزهاي بسته،مانند اتصالات سپري مي باشند. با اينكه در زمره الكترودهاي مرغوب به شمار مي آيند لكن اكثر جوشكارها از كار كردن با اين الكترودها امتناع مي ورزند زيرا شكل ظاهري جوش يكنواخت نبوده و در موقع كار جرقه هايي به اطراف پراكنده مي كند. علت اينكه نمي توان از آنها در درزهاي باز استفاده نمود،اولا" نسبت به الكترودها ي هم قطر خود احتياج به شدت جريان زيادي داشته ثانيأ قطرات مذاب آنها ريزند و ريز بودن قطرات مذاب باعث سوزاندن لبه هاي قطعه كار مي گردد. سرباره حاصل از جوشكاري اين الكترودها خاصيت اسيدي دارند. مقاومت كششي جوش حاصل از اين الكترودها كمتر از الكترودهاي روتايلي بوده اما افزايش طول و استحكام ضربه اي آنها بيشتر است. 2- الكترودهاي بازي يا قليايي (آهكي يا سرد): اين نوع الكترودها با اينكه محاسن زيادي از نظر جوشكاري دارند. چنانچه بطور صحيح بكار برده نشوند گرده جوش معايب زيادي پيدا كرده و از جمله تمامي آن متخلخل و در انتهاي آن حفره بزرگي ايجاد مي گردد. با توجه به نفوذ خيلي خوب آنها بيشتر در پاسهاي اول جوشكاري مورد استفاده قرار مي گيرند در جوشكاري به حالت عمودي سرعت جوش آنها بيشتر از ساير الكترودها است فلز جوش حاصل از اين نوع الكترودها هيدرو‍‍ژن كمتري داشته و معمولأ در درجات حرارت پايين از استحكام خوبي برخوردار است در مقايسه با ساير الكترودها احتمال ترك خوردن گرم يا سرد با الكترودهاي آهكي كمتر است. از اين نظر در جوشكاري فولادهاي ساختماني پر منگنز، مخازن تحت فشار و امثال آنها نسبت به ساير الكترودها ارجعيت دارد. 3-الكترودهاي دي اكسيد تيتانيم يا روتيلي: اين نوع الكترودها كه مقدار قابل توجهي دي اكسيد تيتانيم در تركيبات پوششي خوردارند الكترودهايي هستند كه شروع جوش و مصرف آساني داشته و براي حالتهاي مختلف جوشكاري بسيار مناسب اند. گرده جوش اين الكترودها داراي خاتمه ظريف بوده و افت فلز از نظر پاشيدگي كم مي باشد. نفوذ اين الكترودها متوسط و قوس الكتريكي آنها آرام است. برخي از اين الكترودهاي براي جوشكاري عمودي از بالا به پايين بكار برده ميشوند. 4-الكترودهاي سلولزي: اين نوع الكترودها داراي نفوذ بسيار زياد بوده و براي جوشكاري حالات مختلف مناسب مي باشند. سرباره آنها نازك بوده و به راحتي از روي گرده جوش كنده ميشوند. جوش حاصل از اين نوع الكترودها داراي خواص مكانيكي خوبي بوده و از نظر آزمايش راديوگرافي نتيجه خوبي دارند. ماده اصلي تشكيل دهنده پوشش آنها سلولز است كه موقع جوشكاري توليد گاز محافظ ميكند. اين الكترودها داراي دود زياد بوده و سطح جوش ناهموار و خشن است. 5-الكترودهاي اكسيدي: پوشش اين نوع الكترودها بيشتر از اكسيد آهن و اكسيد منگنز تشكيل ميشود. تفاله جوش براحتي از روي گرده جوش كنده ميشود. از آنجايي كه فلز جوش اين الكترودها سيال است لذا بيشتر براي اتصالات گوشه اي و درزهاي بسته مورد مصرف دارند. اين الكترودها در جاهايي كه ظاهر جوش بر كيفيت آن ارجعيت دارند مورد استفاده قرار مي گيرند. 6-الكترودهاي مركب: علاوه بر پوشش هاي مذكور از مخلوط كردن مواد مختلف نيز پوشش هاي مركبي با خواص گوناگون حصل ميشود. مانند پوشش هاي اسيدي- روتايلي يا روتايلي- قليايي كه براي فولادهاي با مقاومت زياد مناسب ترين الكترود مي باشند. تقسيم بندي الكترودها از نظر ضخامت پوشش: چنانچه قطر پوشش الكترود را با D و قطر ميله الكترود را با d نمايش دهيم تقسيم بندي هاي زير از نظر پوشش معمول است: 1-پوشش نازك 2-پوشش متوسط 3-پوشش ضخيم 4-پوشش خيلي ضخيم شناسايي الكترودها: براي سهولت كار و چگونگي اجراي الكترودها بطور كلي الكترودها را بوسيله رنگ يا خال رنگ و يا طلايي كه روي جعبه آنها حك يا نوشته شده است، شناسايي ميكنند. هدف از ایجاد لکه رنگی روی الکترود چسب شناسایی سریع است .وقتی الکترود در الکترود گیر باشد ،باز هم این لکه به اسانی دیده می شود. معمولأ هر یک از کشورهای صنعتی روش خاصی را با توجه به مراتب فوق در شناسایی و نحوه استفاده از الکترودهای ود بکار می برند. لذا جهت آشنایی با انواع الکترودهای بعضی از کشورهای صنعتی در زیر نحوه شناسایی برخی از آنها توضیح داده میشود: شناسایی الکترودها از طریق حروف یا اعداد: 1-طبقه بندی الکترودهای آمریکایی : انجمن جوشکاران آمریکا که علایم اختصاری الکترودهای آمریکایی را تحت قوانین ویژه ای تهیه و تعیین کرده است و کارخانجات سازنده الکترود نیز عضو انجمن مذکور می باشند روی جعبه الکترودها علامت A.W.S یعنی American Weiding Society را حک کرده اند. همچنین انجمن آزمایش فلزات نیز با انجمن مذکور همکاری داشته و غیر از علایم فوق، علایم دیگری نیز روی جعبه های الکترودها دیده میشود که عبارتند از: A.S.T.M یعنی American Society Testing Materials غیر از علایم فوق علامت دیگری نیز وجود دارد که با هر کدام از آنها روش یا نوع بخصوصی می باشند.مثلا E-6010 که این علامت به شرح زیر رده بندی می گردد: حرف E یعنی الکترود جوش برق، عدد اول که همیشه یک عدد دو یا سه رقمی می باشد نشان دهنده اتحکام کششی فلز الکترود، عدد دوم که یک عدد یک رقمی است نشان دهنده حالت جوش و بالاخره عدد سوم که باز عددی است یک رقمی صفات مشخصه جوش را معلوم می کند. عدد دورقمی اول: مثلأ 60 که نشان دهنده استحکام کششی فلز الکترود است باید در عدد 100 ضرب شود تا استحکام کششی جنس الکترود را بر حسب پوند بر اینچ مربع بیان کند در سیستم متریک کافی است عدد 60 را در عدد 7/0 ضرب نمود تا استحکام کششی فلز الکترود بر حسب کیلو گرم بر میلی متر مربع به دست آید. از آنجایی که ر کشورهای صنعتی اروپایی و در کشور ایران فولادها را براساس استحکام کششی آنها طبقه بندی می کنند در نتیجه چنانچه دو رقم سمت چپ علایم مذکور عدد 60 باشد یعنی اینکه فلز این نوع الکترودها از فولاد ساخته شده است و اگر دو رقم سمت چپ علامت مذکور 70 باشد یعنی جنس الکترود از فولاد می باشد. عدد دوم :حالت جوش را بیان می کند و در این مرتبه عدد مورد نظر همیشه اعداد 1 و2 و3 می باشند الکترودهایی که عدد دوم آنها رقم 1 باشد می توانند در تماس حالات جوش مورد استفاده قرار گیرند. الکترودهایی که عدد دوم آنها عدد 2 باشد فقط در حالات سطحی و افقی می توان از آنها استفاده کرد و بالاخره اگر عدد دوم آنها 3 باشد یعنی اینکه از این الکترودها فقط در حالت سطحی می توان استفاده کرد. عدد سوم: خصوصیات ظاهری گرده جوش و روش بکار بردن الکترودها را نشان می دهد و این علامت معمولأ از رقم صفر شروع و به رقم 8 خاتمه می یابد و در نتیجه خصوصیات الکترودها را به شرح زیر بیان میکند: الف- اگر عدد سوم رقم صفر باشد موارد استعمال الکترودها تنها در ژنراتور با قطب معکوس می باشد. به استثناء الکترودهایی که علایم آنها به اعداد 20 یا 30 ختم میشوند که این دو گروه الکترودها با هر دو قطب جریان مستقیم قابل جوشکاری هستند. نفوذ این الکترودها زیاد، شکل گرده جوش تخت یا مقعر و درجه سختی جوش زیاد است. تذکر: نمای جوش از لحاظ محدب، مقعر یا تخت بودن تنها در اتصال سپری و زاویه ای مشخص می باشد در غیر این صورت در روی ورق صاف یا اتصالات لب به لب همه الکترودها دارای گرده جوش محدب خواهند بود. ب- چنانچه علامت آخر عدد 1 باشد یعنی اینکه این الکترودها قابل جوشکاری با جریان مستقیم با قطب معکوس می باشند. شکل ظاهری این جوشها صاف و در بعضی مواقع کمی مقعر و درجه سختی آنها زیاد است. موارد استعمال این نوع الکترودها معمولأ در مواقعی است که قطعه جوش شده نیاز به استقامت زیادی در برابر فشارهای وارده داشته باشد. ج- چنانچه علامت آخر عدد 2 باشد یعنی اینکه این الکترودها قابل جوشکاری با جریان متناوب و جریان مستقیم با قطب مستقیم می باشند. نفوذ این نوع الکترودها متوسط، سختی جوش کمتر از گروه قبلی بوده و ظاهر جوش محدب و در بعضی مواقع تخت است. د- چنانچه علامت آخر 3 باشد یعنی اینکه این الکترودها قابل جوشکاری با جریانهای متناوب و مستقیم می باشند. این الکترودها دارای قوس الکتریکی آرام و نفوذ کم هستند شکل گرده جوش آنها معمولأ محدب می باشد. ه- چنانچه علامت چهارم عدد 3 باشد یعنی اینکه این الکترودها قابل جوشکاری با جریان متناوب و جریان مستقیم می باشند. موارد استعمال این نوع الکترودها در شکافهای عمیق و یا در جاهایی است که نیاز به ساختن چندین گرده جوش روی هم باشد. و- چنانچه علامت و چهارم عدد 5 باشد نشان دهنده این است که در ترکیبات پوشش این الکترودها هیدروژن کم مصرف شده است. که برای شکافهای باز و پاسهای او مناسب اند. شکل گرده جوش این نوع الکترودها محدب و تنها با جریان مستقیم و قطب معکوس قابل جوشکاری می باشند. درجه سختی جوش در این الکترودها کم و در جوش نفوذ آنها بسیار زیاد و دارای قوس الکتریکی بسیار آرام می باشند. ز- چنانچه علامت آخر عدد 6 باشد یعنی اینکه صفات مشخصه جوش نظیر گرده قبلی است با این تفاوت که با جریان متناوب قابل جوشکاری می باشند و در بعضی مواقع می توان از قطب معکوس ژنراتور استفاده کرد. همچنین چنانچه علامت آخر عدد 7و8 باشد نشان دهنده این است که در ساخت این الکترودها پودر آهن بکار رفته است. با این تفاوت که الکترودی که عدد آخر آن 8 است الکترود کم هیدروژنه می باشد و در استفاده از این الکترود باید از جریان متناوب و مستقیم با قطب معکوس استفاده کرد. علاوه بر این شماره آخر الکترودها نیز مشخص کننده ترکیب شیمیایی الکترودها نیز می باشند که به صورت زیر می توان آنها را طبقه بندی کرد: 0 پوشش پر سلولز و کربنات سدیم 1 پوشش پر سلولز و کربنات پتاسیم 2 پوشش پر تیتان و کربنات سدیم 3 پوشش پر تیتان و کربنات پتاسیم 4 پوشش پر تیتان و پودر آهن 5 پوشش کم هیدروژنه 7 پوشش کم هیدروژنه 8 پوشش کم هیدروژنه و حاوی پودراهن با توجه به نکات فوق می توان از روی علائم روی جعبه موارد استعمال الکترودهای آمریکایی را مشخص نمود. 2- طبقه بندی الکترودهای انگلیسی: براساس استاندارد BS-630 انگلیسی کدهای طبقه بندی الکترودها از دو قسمت اجباری و اختیاری تشکیل می گردد. الف) قسمت اجباری: قسمت اجباری از قسمتهای زیر تشکیل یافته است: 1-حرف E به معنای الکترود پوشش دار قوس الکتریکی 2- یک عدد دو رقمی نشان دهنده استحکام کششی و تنش تسلیم فلز جوش بر حسب N/mm2 3- یک عدد دو رقمی بیان کننده مقادیر افزایش طول و مقاومت در برابر ضربه فلز جوش 4- حرف یا حروف مربوط به نوع پوشش الکترود ب) قسمت اختیاری: قسمت اختیاری از قسمتهای زیر تشکیل شده است: 1-یک عدد سه رقمی برای راندمان اسمی الکترود 2- یک عدد یک رقمی بیان کننده حالات جوشکاری 3- یک عدد یک رقمی بیان کننده شدت جریان و شرایط ولتاژ توصیه شده 4- حرف H برای الکترودهای با هیدروژن کنترل شده * چنانچه عدد مذکور 1 باشد یعنی اینکه قابل جوشکاری در تمامی حالات است. * چنانچه عدد مذکور 2 باشد یعنی تمامی حالات جوشکاری به استثنای حالت عمودی ار بالا به پایین * چنانچه عدد مذکور 3 باشد یعنی حالت تخت برای جوشهای لب به لب، تخت، افقی و عمودی و برای جوشهای گوشه ای * چنانچه عدد مذکور 4 باشد یعنی اینکه قابل جوشکاری فقط در حالت تخت * چنانچه عدد مذکور 5 باشد یعنی حالات تخت، عمودی از بالا به پایین برای جوشهای لب به لب، افقی و عمودی برای جوشهای گوشه ای * چنانچه عدد مذکور 6 باشد یعنی قابل جوشکاری در هر حالت یا ترکیب حالات مختلف که در بالا طبقه بندی نگردیده است. در مورد شدت جریان و شرایط ولتاژ باید با توجه به جدول زیر عمل نمود: برای روشن شدن موارد فوق به مثال کلی زیر اکتفا می شود : E 51 33 B 160 2 0 H E الکترود پوشش دار قوس الکتریکی_دستی 51 مقاومت کششی نش تسلیمی بر حسب نیوتن بر میلی متر مربع 33 افزایش طول بر حسب درصد و مقاومت ضربه ای B روپوش از نوع اهکی 160 راندمان الکترود 2 جوشکاری در تمام حالات به جز عمودی از بالا به پایین 0 جریان مستقیم و قطب توصیه شده به وسیله ی سازنده H هیدروژن کنترل شده تذکر:در مورد اعداد دو رقمی مربوط به مقاومت کششی و تنش تسلیمی باید دو عدد مورد نظر را در 10 ضرب نمود تا مقاومت کششی آن بر حسب نیوتن بر میلی متر مربع حاصل شود. 3- طبقه بندی الکترودهای آلمانی: الکترودهای آلمان براساس برگ فرم شماره 1913 آن کشورDIN 1913 به شرح فوق طبقه بندی می شوند. حرف مشخص کننده پوشش عدد یک رقمی عدد دو رقمی دو طبقه بندی فوق حرف E به معنای الکترود پوشش دار عدد دو رقمی اول نشان دهنده مقاومت کششی و تنش تسلیمی فلز الکترود عدد دوم نشان دهنده افزایش طول و مقدار ضربه فلز جوش- عدد سوم نمایشگر حالات جوشکاری حروف آخر بیانگر نوع پوشش شیمیایی الکترود می باشند. در مورد حالات جوشکاری: عدد 1 یعنی قابل جوشکاری در تمامی حالات عدد 2 قابل جوشکاری در تمامی حالات به استثنای عمودی سرازیر عدد 3 یعنی جوشکاری لب به لب و گوشه ای تخت و گوشه ای افقی عدد 4 یعنی جوشکاری در حالات لب به لب و گوشه ای تخت خواهد بود 4- طبقه بندی الکترودهای ایرانی: در مورد طبقه بندی الکترودهای ایرانی می توان به نحوه طبقه بندی الکترودهای ساخت کارخانجات الکترودسازی آما اکتفا کرد. الکترودهای متنوعی که در این کرخانجات ساخته میشوند بصورت خال رنگهای مختلف در انتها و کناره انتهایی الکترودها تقسیم بندی گردیده اند. الف- الکترودهای سلولزی برای فولادهای غیر آلیاژی: ب- الکترودهای روتایلی برای فولادهای غیر آلیاژی: ج- الکترودهای آهکی برای فولادهایی با مقاومت کششی بالا و غیر آلیاژی: د- الکترودهای کم آلیاژی برای فولادهای با مقاومت کششی زیاد و فولادهای مخصوص: ه- الکترودهای جوشکاری کم آلیاژ و مقاوم در برابر حرارت: شناسایی الکترودها بوسیله رنگ: الکترودها را علائم حک شده روی جعبه آنها و یا بوسیله رنگی که در سطح مقطع الکترود و یا بصورت خال در قسمت بدون پوشش آن گذاشته میشود شناسایی میکنند. مقایسه الکترود های پوشش دار و بدون پوشش: برای اگاهی از اهمیت انواع پوشش های مختلف شیمیایی الکترودها ، ذیلا الکترودهای پوشش دار با الکترودهای بدون پوشش در بعضی از موارد مقایسه می گردند: انتخاب الکترود مناسب: انتخاب نوع الکترود علاوه بر نوع جریان مصرفی به عوامل زیر بستگی دارد: 1- کیفیت محل جوش 2- ترکیب شیمیایی فلز مبنا 3- وضعیت جوشکاری: الکترودهایی که برای جوشکاری در حالات عمودی یا بالای سر انتخاب میشوند انواع آنها به مراتب محدودتر از جوشکاری در حالات تخت و افقی می باشد. 4- شرایط کاربردی یعنی اینکه نوع الکترودهایی که برای ظاهر تمیز بکار برده میشود با الکترودی که برای استحکام زیاد بکار برده میشود متفاوت خواهد بود. 5- میزان نفوذ یا عمق نفوذ جوش در قطعه کار 6- هزینه جوشکاری 7- مهارت جوشکار گاهی اوقات علاوه بر نوع الکترود اندازه الکترود نیز از نظر اقتصادی و سرعت عمل جوشکاری حائز اهمیت است. الکترودهای ذغالی: جوشکاری با الکترود ذغالی: با وجود اینکه روشهای جوشکاری با الکترودهای فلزی مورد استعمال بیشتری دارند اما در بعضی موارد استفاده از الکترودهای ذغالی مزایای بیشتری را دارا می باشند. جوشکاری با الکترود ذغالی چیست؟ جوشکاری با الکترود ذغالی فرایندی است که در آن عمل ذوب بوسیله حرارت ایجاد شده از قوس الکتریکی که بین الکترود ذغالی و قطعه کار ایجاد میشود انجام میشود. قوس ایجاد شده بوسیله الکترود ذغالی فقط به عنوان یک منبع حرارتی انجام وظیفه می کند. برخلاف جوشکاری با الکترودهای فلزی که در آن قوس الکتریکی فلز مذاب الکترود را روی کار منتقل می کرد، در اینجا خود الکترود اصولأ ذوب نمیشود. اگر برای فلز جوش دادنی به فلز جوش زیادی احتیاج باشد در این صورت از سیم جوش استفاده میشود. این سیم جوش بوسیله حرارت قوس الکتریکی ذوب شده و درز قطعه کار را پر میکند. جوشکاری بوسیله الکترود ذغالی و با جریان مستقیم: تمام ماشینهای جریان مستقیم که برای جوشکاری ساخته شده اند می توانند جریان لازم برای جوشکاری با الکترود ذغالی را تأمین کنند. برای اینکه نتیجه رضایت بخش تری بدست آید بهتر است از ژنراتور با ولتاژ زیاد استفاده شود زیرا در این روش به جوشکاری با قوس بیشتری نیاز داریم. مقدار شدت جریان: انتخاب قطر الکترود بسته به شدت جریانی دارد که برای انجام کار مورد نیاز است و نیز مقدار شدت جریان بستگی به ضخامت صفحات فلزی جوش دادنی دارد. در هر صورت پس از انتخاب صحیح شدت جریان باید قبلا مقداری تمرین کرد و ضمن تمرین مشاهده خواهد شد که اگر شدت جریان زیاد باشد نوک الکترود به سرعت می سوزد و فلز جوش دادنی نیز به شدت گرم میشود. اگر نوک الکترود گداخته بیشتر از یک چهارم اینچ باشد نشان دهنده شدت جریان بیش از مورد نیاز می باشد. چنانچه شدت جریان صحیح انتخاب شود قوس الکتریکی مرتب و ارام و پیوسته خواهد بود انتخاب قطب: برای انجام جش با الکترود ذغالی بوسیله ماشینهای جریان مستقیم باید از قطب مستقیم ژنراتور استفاده کرد. اگر ماشینی که تعویق قطب نداشته باشد مورد استفاده قرار گیرد باید مطمئن بود که انبر جوشکاری به قطب منفی و فلز مبنا به قطب مثبت جریان وصل شده اند استفاده از قطب معکوس نه تنها باعث نامنظم بودن قوس الکتریکی میشود بلکه مقداری از ذرات ذغالی وارد فلز مذاب شده و به آن خاصیت شکنندگی می دهد. جنس سیم جوش باید با جنس فلز مبنا یکی باشد. جوشکاری بوسیله الکترودهای ذغالی و ماشینهای جریان متناوب: در این جوشکاری به انبرهای ویژه ای نیاز می باشد که مخصوص این کار ساخته شده اند انبر به الکترود ذغالی احتیاج دارد در جوشکاری با ماشینهای جریان مستقیم قوس الکتریکی بین الکترود ذغالی و فلز مبنا برقرار میشود و به محض اینکه الکترود را از قطعه کار دور کنیم شعله جوشکاری قطع می شود اما در جوشکاری با جریان متناوب قوس الکتریکی بین دو الکترود ذغالی ایجاد میشود اگر این الکترودها را از قطعه جوش دادنی دور کنیم باز قوس الکتریکی برقرار می ماند انتخاب قطر الکترودها در این نوع جوشکاری بستگی به نوع کار دارد. روش انجام کار با دستگاههای جریان متناوب همان است که برای دستگاههای جریان مستقیم گفته شد. برای برقرار کردن قوس الکتریکی دو الکترود را به هم نزدیک میکنند تا قوس الکتریکی بین آنها برقرار شود. کنترل قوس الکتریکی بوسیله فشار آوردن جوشکار روی پیچ مخصوص انجام می گیرد. موقعی که فاصله صحیح و مناسبی بین دو الکترود بوجود آید. شعله منظم و آرامی برقرار خواهد شد و به تدریج که نوک الکترود می سوزد باید فشار وارد بر روی پیچ نیز افزایش یابد تا فاصله بین الکترودها ثابت بماند. موقعی که الکترودها می سوزند ایجاد قوس الکتریکی بین آنها امکان پذیر نمیشود در این موقع باید کار را متوقف کرد و فاصله الکترودها را مجددأ تنظیم کرد. انبرهای جوش در الکترودهای ذغالی: انبرهای معمولی که در جوشکاری با الکترودهای فلزی مورد استفاده قرار می گیرند برای جوشکاری با الکترودهای ذغالی مناسب نیستند زیرا الکترود ذغالی در اثر عبور جریان گرم شده و انبرهای معمولی را از بین می برند. برای اینکه از سوختن دست جوشکار جلوگیری شود دسته انبر الکترود ذغالی طوری ساخته میشوند که بوسیله هوا خنک شوند و در مواقعی که کارهای زیاد و مداوم با این روش جوشکاری مورد نظر باشد معمولا از انبرهایی استفاده میشود که دسته آنها بوسیله جریان آب خنک میشوند. انواع الکترودهای ذغالی: برای جوشکاری با الکترودهای ذغالی دو نوع الکترود ساخته شده است که یکی از گرافیت خالص و دیگری از ذغال پخته است الکترودهایی که با ذغال خالص ساخته میشوند در مقابل جریانهای زیاد جوشکاری دارای دوام بیشتری هستند اما قیمت آنها گران بوده و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیستند. الکترودهای ذغالی باید بصورت مخروطی ناقص تراشیده شوند و قطر آنها باید برابر ضخامت فلز جوش دادنی باشند. قطر نوک الکترود باید بین 5/1 الی 2 میلی متر و طول قسمت تراشیده شده آن 16 الی 20 میلی متر باشد. نکاتی که در این نوع جوشکاری با الکترودهای ذغالی باید مورد توجه قرار گیرند: 1-از انبرهای معمولی در این نوع جوشکاری نباید استفاده کرد. 2- برای اغلب کارهای جوشکاری باید از الکترودهای ذغالی پخته استفاده شود. 3- قطر الکترودها باید تقریبأ برابر ضخامت صفحات جوش دادنی باشند. 4- سیم جوش اضافه چنانچه مورد مصرف قرار گیرد باید جنس آن با جنس فلز مبنا مطابقت داشته باشد. 5- طول قوس الکتریکی حدود 3 الی 4 برابر ضخامت صفحات جوش دادنی انتخاب شود. منابع: کتاب مبانی جوش کاری (مولف:محمد ناصر کتابی) منتقل شده از سایت دپارتمان مهندسی مکانیک ایران
×
×
  • اضافه کردن...