aramiss

مهندس جان خوب که یاداوری کرده بود فراموش کرده بودم این بحث و پیگیری کنم . خودتون استایید شاید توضیح این سوال کمی برای شما پیش پا افتاده باشه با فرض اینکه از مدل ، نقشه اسمبلی و سینگل تهیه شده حال وقتی شما در یک اسمبلی قطعه ایی را تغییر می دهید وقتی میخواهید نقشه ان اسمبلی را باز کنید با یک پیغام روبرو می شوید که می خواهد نامبرینگ را تکرار کند تا آن قطعه تغییر یافته یا اضافه شده شماره گذاری شود که نحوه شماره گذاری صحیح را مهندس در تاپیک بالا توضیح دادند وقتی شماره گذاری را تمام شد و نقشه را باز نمودیم تغییراتی را در ظاهر نقشه مشاهده می کنسم آن قطعه ایی که تغییر کرده یک ابری دور آنرا گرفته و نشان می دهد که این قطعه با نقشه قبلی تغییر کرده حتی وقتی شما سایز یک پیچ را در اسمبلی تغییر می دهید اندازه گذاری ها هم دچار همین حالت می گردد ولی متاسفانه چیزی را که من مشاهده نکردم یا اینکه از بی دقتی من بود این است که وفتی قطعه ایی به اسمبلی اضافه می گردد آنرا توسط این ابر متمایز نمی کند برای برداشتن این ابرها از روی نقشه این مرحله را طی کنید از منوی نقشه dimensioning> review dimensions> remove dimension cheng symbol اگر single نمادی را که انتخاب می کنید را حذف و اگر all را انتخاب کنید همه را پاک می کنه وقتی نقشه اسمبلی اپ دیت یا شماره گذاری مجدد انجام می گیرد قطعه قبلی single که تغییر کرده در derawing list به دو شکل دیده می شود یکی اینکه اگر آن قطعه تو کل مدل قطعه مشابه دیگری داشته باشد کنار همان شماره نقشه سینگل در قسمت chengs نوشته ایی ظاهر می شود به این مضمون Quantity increase or Quantility decrase ( به معنی تعداد قطعات مشابه در مدل تغییر کرده ) درج می گردد و اگر تنها قطعه مدل باشد part modified این نام درج می گردد که هر دو احتیاج به آپدیت مجدد دارد تا اصلاح گردد. دوستان شما نیز مشاهدات خود را در مورد این تغییرات برای دیگر دوستان به اشتراک بگذارید حداقل نتیجه صحبتهای من را بررسی نمائید و بگویید شما نیز چنین برداشتی را دارید یا خیر؟

احسنت محمد جان به اون چیزی که مد نظرم بود اشاره کردی دوستان را حلی که به ذهن من می رسه و عملا در نصب این روش اجرا گردید همین روش دومی است که محمدجان اشاره کردند خوب در مرحله نصب اولیه جوشها کامل نیستند و اصطلاحا فول جوش نمی کنند قبل از این کار میتوان با قرار دادن پلیتی بزرگتر بر روی روی دو زیر سری که در دو طرف تیر قرار دارد این کمبود فضا و همینطور افزایش ضخامت زیر سری را طبق توضیحات قبلی م فراهم نمود تنها می مونه نحوه اجرا جوش دادن این ورق به زیر سری محمد اشاره کرد با جیم پلاک تیر را بالا آورده و ورق را در ایتدا لو بیایی کرده و روی زیر سری قرار داده و و از این طریق ورق را به روی زیر سری جوش می دهند ترجیحا دو سوراخ لوبیایی کافی است

ممنون از توضیحات مفید شما خوبه به یک نکته خو ب توجه داشته باشیم وقتی عرض زیر سری در اتصالات گیردار کوچک می شود نباید به فکر این باشیم که حالا باید طول جوش نفوذی تیر به ستون را یه یک روشی افزایش دهیم بلکه اگر به روش محامت ورق می باشد با مشخص شدن این رابطه وقتی b ما کاهش پیدا می کنه این t هست که باید کمبود آنرا جبرا کند با مشخص شدن این مسئله نتیجه می گیریم برای کوتاه شدن عرض وسباتی زیر سری توجه فرمائید می بیینید بر اساس مقدار نیروی فشاری وارده سطح مقطع زیرسری ( b * t ) یک عددی بدست می آید که این سطح مقطع برابر با عرض ورق ضربدر ضخارق زیرسری باید ضخامت را افزایش دهیم حال با این توضیحات به جواب کمی نزدیکتر شدیم . در مورد صحبتهای مهندس یادآوری نمایم اگر ابعاد زیرسری درست باشد ولی تیر کج روی آن قرار بگیرد این طول جوش در یک طرف رعایت نمی گردد ولی در مورد صحبتی که فرمودید اگر عرض زیر سری کوچک باشد می توان از زیر تیر جوش داد می تواند درست باشد ولی نقیصه کوتاه بودن عرض را با آن نکته ایی که اول اشاره کردم نمی توان جبران کرد این پیشنهاد شما احتمالا در مورد اتصالات مفصای جواب می دهد چون ملاک تامین طول جوش می باشد و با تعبیه لچکی می توان این مشکل را برطرف کرد

جناب مهندس اسزد پناه یک سوال کاملا تخصصی را مطرح نموده اند که سعی می کنم بصورت مختصر و مفید پاسخگو باشم در اتصالات صلب لنگر خمشی انتهایی تیر بصورت کامل به ستون منتقل گردیده و زاویه چرخش بین تیر و ستون ثابت باقی می ماند حال چون عمدتا لنگر خمشی تیر در بالهای تیر توسعه می یابد از این رو برای فراهم نمودن یک اتصال صلب باید به نحوی مقتضی بالهای تیر به ستون متصل گردد اتصال بال تیر به ستون بصورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق جوش نفوذی امکان پذیر است در حالت غیر مستقیم از ورقهای فوقانی و تحتانی (نشیمن) استفاده می نمائیم در مورد مستقیم نکته ایی به ذهنم رسید در تاپیکی دوستی اتصالی را نشان داد که بال بالا و پایین بصورت مستقیم به ستون جوش شده بود که در واقع این اتصال مستقیم نیاز به به پخ زنی بال برای جوش نفوذی است که چندان متداول نیست حال لنگر خمشی منفی موجود در اتصال توسط یک زوج نیرو به صورت کشش در ورق فوقانی و فشار در ورق تحتانی به بال ستون منتقل می شود اکنون این نتیجه را می خواهم بگیرم که ورقهای فوقانی و تحتانی به ترتیب بر اساس نیروهای کششی و فشاری طراحی می شوند نمی خوام به مراحل طراحی اشاره کنم مهم اینکه بر اساس این مقدار نیروی کششی طول جوش در جهت طولی ( که بر اساس این مقدار طول جوش ،طول ورق تایین می شود) حال اگر به دلایلی دچار عدم تامین این طول جوش مواجه بگردیم باید با یک راهکاری این طول جوش و همینطور فضای لازم جهت جوش گوشه را فراهم نمائیم این نکته را یاداوری کنم که صرفا این مشکل بخاطر اشتباه نقشه ویا مونتاژکار نیست زیرا به دلایلی در نصب تیر به علت اعوجاج ستون و یا خروج از مرکزیتی که ستون پیدا کرده تیر روی زیر سری حالت مورب پیدا می کنه و در فاصله ایی بال پایینی از زیرسری بیرون زده می شود و بجای اینکه طولی جوشی به اندازه طول زیر سری تامین کنه به علت خارج شدن تیر مقداری از فضای لازم در یک جهت تیر برای تامین جوش از بین می رود مهندس زاهدی روشی را ذکر کردند که بصورت عملی وقتی زیر سری باشد چگونه می توان دو عدد نبشی در دوطرف قرار داد اگر دیتیل خاصی مدنظرتان است لطفا نشان دهید من در پایان این بحث ها راهکار م را پیشنهاد و به بحث می گذارم

خوب دوستان به نظر شما تکلا قابلیت مدل کردن بست های غورباقه ایی را دارد ؟و به نظر دوستان کدام کامپونت برای رزوه کردن میلگرد بکار می رود ؟

بله کلام شما کاملا منطقی و درست است و من قانع شدم با سپاس

همانطور که می دانید باید فضای لازم حداقل برای جوش وجود داشته باشد اما زمانی که بال تیر از زیر سری مساوی یا بزرگتر می شود دیگر نمی توان این طول جوش مورد نظر را ایجاد نمود این مسئله بیشتر به علت عدم دقت مونتاژکار و یا اشتباه در نقشه های شاپ یا سازه در حین کار بوجود می آید حال در صورتی که ستون در مرحله مونتاژ باشد می توان این نقیصه براحتی با تعویض زیر سری جبران نمود (که خود تعویض و شکافت جوش نفوذی مراحلی دارد که آن نیز جای بحث دارد ) اما زمانی که ستون در محل خود نصب می گردد عوض کردن زیر سری بسیار سخت و دشوار خواهد بود حال به نظر شما برای تامین طول جوش لازم بال به زیر سری باید چکار کنیم؟

مهندس جان حدسی که می توان بزنم این است برای هر نوع میلگردی یک عدد تلورانس برای ورن واحد ان درنظر می گیرند که احتمالا تکلا مقدار مینمیمم را در نظر می گیرد و یکی از علت هاش به همان دلیلی که شما فرمودید می تونه باشه به این جدول نگاه کنید متوجه این موضوع خواهید شد. اگر میلگرد 22 را از جدول در نظر بگیرید با مفدار تلورانس -4 به عدد 2.58 خواهیم رسید البته بقیه میلگردها را چک نکردم ببینم ایا این حدس من درست هست یا نه ولی استدلال شما هم منطقی تر به نظر می رسد

بله درسته چون اختلاف بسیار اندکه تاثیر به سزایی در ماهیت کار نمی گذاره ولی گفتم شاید نکته ایی داشته باشه که مااز آن بی اطلاع ایم من چک کردم این اختلاف نیز در وزن میلگردها و مش هایی که در سازه هایی بتنی طراحی می شه دیده می شود

صحبت از مدل کردن میلگرد در تکلا شد سوالی را که سالها پیش ذهنم و درگیر خودش کرده بود الان با این سوال برای من دوباره تداعی شد خود من هم میلگرد های مهاری را در سازه های فلزی از طریق پروفیل rod مدل می کردم ولی هنگامی وزن واحد میلگرد آنرا با جدول اشتعال مقایسه کردم متوجه اختلاف اندکی شدم به فرض ROD22 دارای وزن واحد 2.85 درحالیکه میلگرد AIII نمره 22 برابر 2.98 می باشد آیا بهتر نیست برای تعریف میلگرد از بخش مربوط به Reinforcement برای طراحی میلگردها استفاده کنیم . شما چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟

دوست عزیز ابر سازه راه زیادی در پیش داره تا به حد مطلوب برسه خیلی خیلی کار داره کلی ایراد داره چون من خودم این نرم افزار را دارم این حرف و می زنم از روهوا نمی گم من خودم ابر سازه را بخاطر تهیه شاپ خریداری نکردم اگر شما به خاطر شاپ کردن اینکار را بکنید هزینه بی خودی را صرف کرده اید ابر سازه را بیشتر بخاطر محاسباتی که انجام می ده خریداری نمودم که باز هم مشکل محاسباتی داره . دوست عزیز مطمئن باش هیچ نرم افزاری نمی تونه جای تکلا را در مدل سازی بگیره و آن نرم افزار هم خود تکلاست فقط منوهاش فارسی شده با یک منوی اضافه

تکلا امکان تهیه فایلهای دستوری از روی مدل ، جهت برنامه ریزی ماشین آلات برش ، تراش و سوراخکاری و جوش اتوماتیک (cnc= computer numerical contorol ) وجود دارد . با این کار ضمن کاهش خطاهای انسانی و زمان به کار رفته هزینه تولید را نیز کاهش می دهد

بهتره در قراردادهایی که با کارفرمامنعقد می شود ین مسئله را ببینید و یا در قرارداد ذکر کنند وزن را بر اساس باسکول محاسبه و لخاظ کنند ( همیشه پیشگیری بهتر از درمان )

دقیقا نکته مهم و کلیدی آن این است که حتما از تکلا خارج و سپس همان new file را انتخاب نمائید در ضمن آن متن کپی شده باید در سطر اول model dump تگلا 17 که اکنون درون داخل پوشه new file قرار دارد از طریق notpad باز و آنجا past و save می نمائیم

در تکمیل فرمایشات مهندس روشی هست که می توان فایل 3d تکلا را در محیط cad برد بدون گرفتن خروجی نقشه 3 بعدی به این صورت که از منوی file> export> 3d dwg/dxf می توانید این کار را انجام دهید این نکته ضرری است که فایل اتوکد با ید روی 3d modeling قرار داشته باشد تا بتوانید فضای 3 بعدی را مشاهده نمائید

واقعیت اینکه اکسل خیلی قابلیتها داره که متاسفانه کمتر به آن توجه می کنیم و اکسل بعد از خروجی گرفتن از تکلا بسیار کاربردی است و بجای اینکه وقت گرانقدر خود را صرف ادیت کردن اعدادو تنظیم جداول در اکسل کنیم با یک چنین برنامه می شود در وقت صرفهجویی قابل ملاحضه ایی داشت مهندس ایزد پناه این برنامه برای آنهایی کاربرد پیدا می کنه که شاپ را دو سه روزه می خو باید تحویل بدند مهندس اگه از این نمونه فایلها بازهم داشتی خوشحال خواهیم شد

در تکمیل صحبتهای مهندس پیام اگر در قسمت شکل پایین پیچ خانه های تمام بخش های include in bolt assembly خاموش باشد فقط سوراخ ایجاد می گردد و از بولت خبری نیست حالا کمی در مورد خانه هایی که در قسمت part with sloted holes وجود دارد توضیح بدم روشن بودن هر خانه به منزله لوبیایی کردن ورق مربوطه است مثلا اگر چهار عدد ورق را روی یکدیگر داشته باشیم و بخواهیم ورق ابتدایی و انتهایی لوبیایی شود باید تیک اولی و چهارمی روشن گردد نحوه محاسبه ابعاد سوراخ لوبیایی عبارت است از ضخامت بولت +تلورانس+ مقدار فاصله ایی که در بخش sloted hole x یاy وارد می کنیم می باشد .

تا انجا که ذهن من یاری میکنه این درصدها در آیین نامه یا کتابی که بشه به ان استناد کرد وجود نداره اگر دوستان اطلاعات بیشتر ی دارند بیان کنند.. اگر کارفرما مستند می خواهد یک پیشنهاد دارم هر چند دقیق و علمی نیست اما برای قانع کردن انها شاید اثری داشته باشه ازشون بخواهید که یک ستوننی را بصورت ریز متره برآورد و سپس انرا با وزن باسکولی ا ن مقایسه نمایند و این اختلاف وزن را بعنوان وزن جوش در نظر بگیرند و بر اساس وزن کل درصد وزنی جوش آنرا تایین کنند و ان را ملاک برای ستونها قرار دهند اما باز فکر نکنم قانع بشند چون می خواهند پول این درصدها را ندهند

مهندس جان وظیفه بود در ضمن نرم افزارهایی که معرفی نمودید برای من نیز آموزنده و جالب بود با سپاس از شما

کاملا حق با شماست ابر سازه همان تکلاست فقط یک منوی اضافه در بالای تکلا جهت انجام بعضی قابلیتها ان هم بیشتر محاسباتی است اضافه شده .همین . و تمام مراحل تهیه نقشه و .... باید دستی درتکلا انجام گیرد

مهندس جان من هم از تولید کننده حمایت می کنم و موافقم ولی من در مقایسه با نرم افزار plus 2 آخرین ورژن گفتم گرونه اتفاقا خود منم نرم افزار ایرانی خریدم به نام ابر سازه نمی دونم چیزی در موردش می دونی یا نه به قیمت 2 میلیون 700 که اتفاقا چند وقته پیش با مهندس نباتی بزرگ فگر کنم اخوی مهندس مهران نباتی باشه در زمینه اشکالات این نرم افزار کلی بحث سازنده داشتیم و سعی کردم انها را حمایت و پشتیبان کنم تا انرا ارتقا بدند این نرم افزار تو محیط تکلا نوشته شده و می توان از ایتبس خروجی گرفت و اونو مستقیم بهتکلا انتقال داد و زمان مدل سازی را بصورت قابل توجه ایی کاهش می ده وامکانات محاسباتی دیگه هم داره به هرحال این قیمت 3میلیون گرونه

من پیشنهاد می کنم از دو عدد نبشی(در صوریکه پروفیل بادبند ما ناودونی بود) در دو طرف ناودانی به صورت قائم چفت می کنیم که یک وجه نبشی مماس روی بال ناودانی و یک وجه دیگر مماس به وجه قائم ناودانی باشد سپس یک بال نبشی ره به گاست و بال دیگر را به ناودانی جوش می دهیم تا مشکل کمبود جوش برطرف گردد البته راهکارهی دیگری دارد دوستان لطفا نقطه نظراتشان را بیان کنند بحث جالبی است

پیشنهادی که من دارم با تعبیه و جوش ورقهای تقویتی در دو طرف جان و بال پایینی این مشکل را برطرف می کنیم این کار باعث افزایش لنگر لختی تیر آهن شده (Ix-x ) و از مقاطعی در ورقهای تقویتی استفاده می کنیم که پروفیل تک را به مقدار لنگر لختی دوبل برساند البته باید این نکته را در نطر بگیریم که تعبیه ورقهای تقویتی قواعدی دارد و نمی توان هر مقطعی که در نظر داشتیم استفاده کنیم بر اساس آیین نامه اگر حضور ذهنم یاریم کنه اینکه سطح مقطع ورق تقویتی رویی نباید از 70 درصد سطح مقطع بال تیر بیشتر باشد جان نیز هنینطور در ضمن باید کمانش موضعی ورقهای تقویتی بر اساس آیین نامه کنترل گردد راه دیگری که به ذهنم می رسه اگر می توانستیم نمودار لنگر خمشی تیر را با توجه به تحلیلی که صورت گرفته برداشت می کردیم می توانستیم محل دقیق قرار گیری ورقهای تقویتی را تعیین کنیم ولی راه حل اول مناسبتر به نظر می رسد

: چقدر گرون فکر کنم باید منتظر بمونیم تا ببینیم شرکت تکلا چه کاری تو این زمینه انجام می ده البته من حدس می زنم با توجه نرم افزارهای متفاوتی که نو این زمینه ارائه شده سرمایگذاری را تو نستینگ متوقف کرده باشه چون اگه بخواد اقدامی بکنه آن شرکتها ضرر خواهند دید

مهندس جان دردل های شما را کاملا درک می کنم و اکنون یک مسئله ایی بابشده که هر تازه کاری تو زمینه تکلاخود را شاپکار معرفی میکنه و با قیمت های فوق العاده پایین ارزش کار و قیمت یک شاپکار حرفه ایی را پایین میاره تو این دوره زمونه هم کارفرما هم به قیمت توجه دارند نه کیفیت و این گله وشکایت قابل درکه .اما از آنجا که من بیشتر خود را یک آدم مبتدی و کارگاهی می بینم از آن منظر به این مسئله نگاه کردم چون گفتم حالا حالاها باید بدویم تا تو زمینه شاپ دراوینگ به پای شما دوستان برسیم