مدیریت پروژه ، MSP 2010 و EXCEL

[Saeed Aslani 23 مدیران تالار]

گاهی اوقات مجبور خواهید شد برای تعریف منابع از قوانین پیروی نکنید به عنوان مثال سقف کاری که متری x تومن کار میکنه در نرم افزار باید بصورت material وارد بشه نه به صورت work.

چون مبنای محاسبات نرم افزار روزانه هست اما پیمانکاران متری هستند.

تا زمانی که عملا با مشکلات این چنینی مواجه نشین شاید درکش یه خورده سخت باشه.

[izadpanah 45 مدیرکل]

با سپاس از داود، سعید، مهدوی و دیگر دوستان

همانگونه که قبلا نیز بدان اشاره نمودم، من ترجیح می دهم که موضوع بحث مدیریت پروژه با رویکرد ساخت سازه های فلزی مورد توجه قرار گیرد.

در زمان کارمندیم در مپنا، یه فایلی را تهیه می کردم که بعنوان بلوک لیست نامیده می شد. با توجه به ماهیت شرکت مپنا و اساس مدیریت پروژه بودن این شرکت، این فایل که در برخی موارد هم مورد سهل انگاری قرار می گرفت، یکی از اساسی ترین ورودیهای مدیریت ساخت بود. این فایل شما اطلاعات زیر بود:

1- نام اسمبلی هایی که می بایست پیمانکار بسازد

2- تعداد اسمبلی ها

3- وزن واحد هر اسمبلی

4- وزن مجموع اسمبلی های یکسان

5- ابعاد قطعه ساخته شده شامل طول و عرض و ارتفاع

6- وزن نهایی کل اسمبلی هایی که می بایست ساخته می شد.

این فایل دققیا همان ریپورت اسمبلی لیست تکلا بود به اضافه حجم محصول که البته با تغییراتی جزیی در template editor قابل دسترسی است.

این فایل ورودی کنترل پروژه ساخت بود. همه چیز از همین فایل استخراج می شدو حتی مدیریت مواد. ساختار شکست با این فایل تعریف می شد. صورت وضعیت با این فابل چک می شد. تحویل قطعات با این فایل بود، رهگیری در سایت با این فایل بود. تا جایی این فایل در مپنا حیاتی بود که خیلی وقتها ما از پیمانکاران خرده می گرفتیم که شما با بلوک لیست می سازید و نه با نقشه.

به هر حال گذر زمان اهمیت این فایل را برای من بیشتر کرد تا جاییکه امروزه معتقدم یه فایل اکسل ساده می تواند نقش عمده ای در مدیریت یک پروژه داشته باشد. به شرطی که این فایل اصولی تهیه شده باشد و به خوبی مورد استفاده قرار گیرد.

حال از دوستان خواهشمندم در مورد سوال زیر اظهار نظر فرمایند:

به نظر شما درج ابعاد در فایل بلوک لیست مپنا چه کاربردی داشت/دارد و خواهد داشت؟

[Saeed Aslani 23 مدیران تالار]

با تشکر از اطلاعات جامعتون

راستش در مورد کنترل پروژه در زمینه ساخت استفاده از Task Manager کمک شایانی توی این بخش میکنه اما خوب همه نمیتونن روش کار کنن اما اکسل رو همه بلدن

پس اگه نخواهیم از این روش استفاده کنیم همونطور که فرمودید بهترین روش تهیه یک فایل اکسل هست از خروجی نرم افزار اما از اون مهمتر اولیت بندی کردن ساخت اسمبلی ها میباشد که حقیقتا من نمی دونم چطوری این اولیت بندی رو انجام بدم ؟ آیا نامبرینگ اسمبلی ها به ترتیب اولیت مدلینگ یا اولیت ساخت انجام میشه نمیدونم ؟ اگه لطف کنید توضیحاتی بفرمایید ممنون میشم ؟

در مورد سوالی که مطرح فرمودید هم میشه توضیحاتی در مورد بلوک لیست بفرمایید ؟

اگر لطف کنید یک نمونه از این فایل های اکسل رو هم درج بفرمایید ممنون میشم.

با تشکر

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

واقعا همین طوره .

در واقع اگه با اکسل یک بار وقت گذاشته بشه و یه فایل اصولی تهیه بشه تا مدت ها قابل استفاده اس .

 

[izadpanah 45 مدیرکل]

نمونه ای از فایل اکسلی را که قبلا درباره آن صحبت نمودم را به پیوست گذاشته ام

[izadpanah 45 مدیرکل]

در مورد اولویتهای ساخت قبلا در جاهای دیگر سایت توضیحاتی داده شده است. اما باز هم بصورت خلاصه برای پروژه های متداول ساختمانی ذکر می کنم:

1- ساخت ستونها

2- ساخت تیرهای اصلی

3- ساخت تیرهای فرعی

4- ساخت بادبند

5- ساخت راه پله

 

توجه به این نکته ضروریست: در کارخانجات، خط تولید ستون، تیرهای اصلی و قطعات خرد متفاوت است. معمولا تیرهای فرعی، بادبندها و شمشیری راه پله جز قطعات خرد هستند. لذا معمولا ساخت ستونها زودتر از دیگر المانها آغاز می شود. سپس ساخت تیرهای اصلی و با یک اختلاف زمان دیکر ( بسته به حجم پروژه) ساخت قطعات خرد شروع می شود. در حقیقت پس از گذشت زمان اندکی از استارن ساخت، ساخت کلیه المانهای سازه به موازات انجام خواهد شد.

نکته دوم اینکه ساخت راه پله را حتی می توان در مراحل آخر نصب استارت زد و بصورت یک جا ساخت و نصب کل آنرا انجام داد. یعنی اینکه نصب آن بصورت طبقه به طبقه ضرورتی ندارد.

 

طبیعی است که ساخت المانها بدون در نظر گرفتن اولویت نصب، نه عقلانی است و نه مقرون به صرفه. اگر قرار باشد مثلا تیر های سقف هشتم قبل از تیرهای سقف اول ساخته شود، این تیرهای ساخته شده بایستی در انتظار نصب در محل مناسبی دپو شوند. دپو این المانها هم یعنی هزینه چرا که فضا اشغال می کنند و در اثر عوامل مخرب خارجی مثل آب و هوا، جابجایی، رفت و امد و ... دچار اسیب خواهند شد.

بهترین حالت این است که در زمان مدلسازی با قراردادن پیش شمارنده های مناسب، حتی تیرهای هر طبق بصورت مجزا نامبرینگ شود. معمولا خود من این پش شمارنهد های مناسب را برای هر سه یا چهار طبقه در نظر می گیرم. اما اگر کارخانه ای بدنبال اعمال اولویت ساخت در مدلسازی باشد، می تواند با افزایش قیمت انجام کار، به این اولویت به سادگی دست یابد و فرآیند تولید خود را اصولی تر پیش ببرد.

 

[Saeed Aslani 23 مدیران تالار]

آقا ما بعد کلی بالا پایین کردن Task manager تکلا کلی سرو کله زدن تو help نرم افزار و لینک با msp در نهایت به حرف مهندس ایزد پناه رسیدیم . در ایران بهترین راه برای کنترل ساخت استفاده از اسمبلی لیسته ولی مشکل نحوه اولویت بندی کردنشه.چون کلیه مراحل آماده سازی قطعه ، برشکاری و پانچ کاری و سنگ زنی ، مونتاژ ، ساخت ، رنگ کاری و انتقال به کارگاه وابسته به همین اولویت بندیه

مشکلی که وجود داره (البته برای بنده) اینه که به عنوان مثال شاید از یک نوع اسمبلی هم تو طبقه اول باشه هم و طبقه هشتم با این وجود توی اسمبلی لیست این اسمبلی ها از هم تفکیک نشدن

یکی از راهها رو مهندس فرمودن که هر طبقه نامبرینگ مجزا داشته باشه ولی این کار یک مقدار مشکل هست .حدس میزنم ایجادخطا بکنه - البته استفاده از پیشوند یا پسوند باید خوب باشه.

راه دیگرش تعریف اولیت بندی ساخت از طریق Sequencer در منو tools هست.

فکرمیکنم از طریق model organizer هم بشه این کار رو انجام داد البته بنده تابحال امتحان نکردم.

راه دیگه هم استفاده از پلاگین Tekla Animator هست .

احتمالا بهترین و به صرفه ترین راه نوشتن یک برنامه زمانبدی در MSp یا P6 از روی تفکیک شده اسمبلی ها براساس اولویت نصب و شرایط کارگاه ساخت هستش .که این کار مستلزم وقت زیاد و تجریبه کافی در زمینه ساخته.

به نظرتون بهترین راه چی میتونه باشه ؟

اساتیدی که تجرشون تو این زمینه بالاست ما روهم بی نصیب نگذارن.

 

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

Tekla Animator

میشه راجه به این پلاگین توضیح بدی

مرسی

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

مفهوم تحویل شدنی

آیا می دانید تحویل شدنی چیست؟

[izadpanah 45 مدیرکل]

داوود عزیز مطالب نوشته شده دارای بهم ریختگی است و جای فعل و فاعل عوض شده اند. لطفا بررسی نمایید.

 

سعید جان فکر می کنم داوود عزیز برای این تاپیک برنامه ریزی ذهنی خاصی دارد و شاید صلاح نباشد برنامه ذهنی ایشان را منحرف کنیم. لذا تاپیک جدیدی در لینک زیر ایجاد نمودم:

http://forum.shopdrawings.ir/showthread.php?tid=2449

مطالب خارج از چارچوب داوود را آنجا مطرح کنیم. البته مطمئن هستم که داوود پس از بیان مقدمات و کلیات ارائه این مطالب را در نظر دارد. اما هر چند که شاید در ظاهر موازی کاری باشد، اما بحثهای در این زمینه، یقینا داوود را کمک خواهد کرد. داوود جان نظر شما چیست؟

[زیبائی 22 مدیران تالار]

شما برای اینکه بتونید مشکلی رو که فرمودید حل کنید به سادگی میتونید یه تمپلیت ایجاد کنید که تعداد هر قطعه رو در فاز و یا ارتفاع و طبقه ای که وجود داره مشخص کنه و تا حد زیادی مشکل شما حل میشه.

بعنوان مثال کنار نقشه نوشته میشه : PG7/10 ........ No. : 6 ........ 2 @ +1.55 , 1 @ +4.66 , 3 @ 7.35

به این ترتیب متوجه میشید که از 6 تا تیر موجود 2 عدد مربوط به رقوم +1.55 و 1 عدد مربوط به +4.66 و 3 عدد هم مربوط به +7.35 میشود.

[M-MAHDAVI 13 کاربران ویژه]

داوود جان خسته نباشی به نظر من اگه مطالب یکم ساده تر و به قولی خودمونی تر بیان بشه یادگیریش سریعتر میشه البته من خودم تازه شروع به یادگیری مدیریت پروژه کرده ام

---

مدیریت یعنی : تخصیص پیگیری و کاربرد منلبع برای رسیدن به اهداف مشخص در یک دوره زمانی خاص اینگونه مدیریت روی فعالیت هایی تمرکز دارد که دو شرط زیر را دارا باشند:

1) هدف آنها تولید محصول یگانه است مثلا نوعی محصول تجاری خاص

2) در یک چارچوب زمانی خاص با نقاط آغاز و پایان تعریف و سپس اجرا شوند

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

مهندس اصلاح میشه .

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

مفهوم تحویل شدنی

آیا می دانید تحویل شدنی چیست؟

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پروژه ای را فرض کنید. آیا پیش از پایان یافتن پروژه و تحویل دادن محصول نهایی آن، هیچ عنصر قابل ارائه دیگری وجود نخواهد داشت؟ به عنوان مثال یک ساختمان را در نظر بگیرید. وقتی کل

کارهای اسکلت ساختمان پایان می یابد، نمی توان آن را محصولی میانی در نظر گرفت؟ وقتی موتورخانه و عناصر وابسته به آن کامل می شود و تست نیز می شود، نمی توان آن را محصولی میانی دانست؟ محصول های میانی الزاما به اندازه دو نمونه ای که گفته شد کلان نیستند. شیرآلات یکی از طبقه های ساختمان را در نظر بگیرید. آیا وقتی تمام آن ها نصب شده باشند محصولی میانی به دست نیاورده ایم؟

شاید به نظرتان مفهوم زیاد از حد گسترده شده باشد و فکر کنید که این تعریف از محصول های میانی عملا تمام کارهای پروژه را در بر می گیرد. ولی اینطور نیست. به عنوان مثال، ممکن است برای

کارهای محتلف )از جمله ساخت یک دیوار( نیاز به مقداری ملات سیمان باشد. آیا کاری که برای تهیه این ملات انجام می شود منجر به محصولی میانی خواهد شد؟ عملا نمی توان به آن پاسخ مثبت

داد. فرض کنید به این نتیجه می رسید که محل آرماتورها در کارگاه مناسب نیست و چند کارگر را مامور می کنید تا در مدت سه روز تمام آن ها را از یک سوی کارگاه به سوی دیگر ببرند و انبار

کنند. آیا این کار منجر به محصولی میانی شده است؟

تحویل شدنی در استاندارد ساختار شکست کار PMI به این صورت تعریف می شود:

محصول، نتیجه یا قابلیتی منحصر به فرد و قابل ارزیابی است که وجودش برای تکمیل یک فرآیند، فاز یا پروژه لازم است. معمولا تحویل شدنی در مفهومی خاص تر به معنای تحویل شدنی های

خارجی به کار می رود، یعنی تحویل شدنی هایی که باید به تایید کارفرما یا حامی برسند.

تحویل شدنی به محصول هایی میانی گفته می شود که دو شرط داشته باشند:

1. منحصر به فرد باشند

2. قابل ارزیابی باشند

 

[M-MAHDAVI 13 کاربران ویژه]

داوود جان این مطالب رو از کتاب مهنس خرمی راد خلاصه کردی! ممنون مفید هستند

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

بله مهندس جان

چند ارسال پیش به این مطلب اشاره شد که مطالب بالا از مهندس نادر خرمی راد هستش .

مطالب از کتاب wbs ایشون هست .

در ابتدا که

عضو انجمن شدم کتاب رو برای دانلود گذاشتم استقبال نشد . چون بچه ها تو این فاز نبودن

بنابراین تصمیم بر این شد که مطالب رو به این شکل ارائه بدم .

 

[M-MAHDAVI 13 کاربران ویژه]

عناصر اساسی مدیریت پروژه:

1.تعریف و سازماندهی پروژه

2.برنامه ریزی پروژه

3.مدیریت اجرایی پروزه

4.اختتام پروژه

برنامه ریزی پروژه به این پرسش پاسخ می دهد : برای رسیدن به هدف یا اهداف پروژه چه کارهایی باید انجام شود

برنامه ریز باید تمیم بگیرد کارها با چه ترتیبی و در چه قالبی اجرا شوند

 

[M-MAHDAVI 13 کاربران ویژه]

برنامه کار:

1.نیاز یا هدفی که برای انجام کار انجام می دهیم چیست؟

2.چرا افراد این مسئله را به عنوان کار می نگارند که نیازمند حل است؟

3.چه کسی در ماحصل آن سهیم است؟

4.طرف های ذینفع یا سهامداران چه ملاکی برای تشخیص موفقیت یا شکست کار استفاده خواهند کرد؟

پاسخ درست به سوالات بالا احتمال موفقیت پروژه را افزایش می دهد

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

تفاوت های پم باک و PRINCE 2

PMBOK مخفف Project Management Body of Knowledge است .یعنی این استاندارد یک Body Of Knowledge است . body of knowledge به مجموعه ای جامع از مهارت های مرتبط و پیوسته گفته می شود که مهارتی حرفه ای را شکل می دهند .

PRINCE 2 اینگونه نیست؛ حجم اطلاعاتی که ارائه می کند به مراتب کمتر از پم باک است، ولی در عوض طبیعتی متودولوژی گونه دارد؛ یعنی بیش از آن که مشخص کند چه کارهایی باید انجام دهید، مشخص می کند کارهایی که قرار است انجام دهید را چگونه انجام دهید. یک تشبیه افراطی این است که PRINCE 2 را کتاب خودآموز زبان و پم باک را فرهنگ لغات آن زبان بدانیم. کدام بهتر است؟ سوال بی معنی است؛ هر دو لازم هستند و در کنار هم تحقق هدف را ممکن می سازند. البته همانطور که گفته شد این تشبیه افراطی است و نه PRINCE 2 به آن اندازه متودولوژیِ صرف است و نه پم باک تا آن اندازه عاری از متودولوژی. مسئله مهم این است که این دو استاندارد ترکیب خوبی به وجود می آورند، چون دو رویکرد متفاوت دارند که می توانند یکدیگر را کامل تر کنند و از سوی دیگر سازگار و هماهنگ نیز هستند و در کنار هم قرار گرفتنشان تناقضی ایجاد نمی کند. به همین خاطر در این کتاب ترکیبی از هر دو رویکرد مبنا قرار گرفته است.

[M-MAHDAVI 13 کاربران ویژه]

مدیر پروژه باید کارهای زیر را انجام دهد:

1.استخدام افراد مفید و کارامد

2.تامین چهارچوبی برای فعالیت های پروژه

3.حفظ دور نمایی روشن

4.هماهنگی فعالیتها

5.مذاکره با مقامات بالا و بویژه متولی پروژه

6.تعدیل بحران ها

7.شناسایی منابع مورد نیاز

8.تعریف گلوگاه های کار

9.مدیریت بودجه

10.حصول اطمینان از اینکه همه در کارها و منافع آن سهیم هستند

11.حفظ کارها در مسیر اصلی خود

12.اطمینان از اینکه پروژه متناسب با بودجه حاصل شده است

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

از 2 PRINCE چه خواهیم آموخت؟

پم باک چهارچوبی از ساختار شکست کار مناسب تصویر می کند، ولی راهکار کاملی برای دستیابی به آن ارائه نمی کند. این راهکار به بهترین شکل در PRINCE 2 توضیح داده می شود.

اصول PRINCE 2 بر 7 اصل بنا شده است:

* بررسی، به روزرسانی و توجه دایمی به توجیه پذیری پروژه (انگیزه تجاری)

* درس گرفتن از گذشته

* تعریف مشخص و کامل مسئولیت ها و نقش ها

* مدیریت مبتنی بر مرحله

* مدیریت مبتنی بر سطوح

* تمرکز بر محصول ها

* مطابقت دادن استاندارد با پروژه

این 7 اصل به تمام استاندارد شکل داده است. همانطور که می بینید یکی از این اصول "تمرکز بر محصول" است. در ادامه خواهید دید که این اصل بیشترین تاثیر را بر تهیه ساختار شکست کار دارد .

---

سلام به همه دوستای خوبم

در آینده مطلبی در مورد این که مطالب رو به چه هدفی گزینش میکنم خواهم نوشت .

موفق و پاینده باشید .

[izadpanah 45 مدیرکل]

داوود جان ممنون. من تا حدودی PMBOK را می شناختم و در این مورد مطالعاتی هم داشتم. اما 2 PRINCE یه بحث تازه برای من است. می شه در مورد تاریخچه آنها و زمان پیدایش آنها نیز مطالبی را قرار دهید.

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

چشم مهندس

تمرکز بر محصول

تمرکز بر محصول یکی از اصول PRINCE 2 است؛ یکی از مهم ترین اصول آن. در متن استاندارد اینچنین می خوانیم

A successful project is output-oriented not activity-oriented.

پروژه ای موفق است که بر خروجی هایش متمرکز باشد، نه بر کارهایش.

آیا این گرایش برایتان آشنا نیست؟

اهمیتی ندارد که پروژه را چگونه انجام می دهیم )با انجام چه کارهایی(، مهم این است که خروجی ها )تحویل شدنی ها( را بر اساس مشخصات اولیه )از جمله کیفیت( تحویل دهیم. باید تمرکزمان بر

خروجی ها باشد تا موفق شویم، نه بر کارها. کارها دایما تغییر می کنند، خروجی ها ثابت هستند. کارها ابزار هستند، خروجی ها هدف. مدیر پروژه ای که چنین طرز فکری داشته باشد قطعا موفق تر

خواهد بود. این قاعده در کل زندگی نیز برقرار است؛ اهمیتی ندارد که چقدر کار می کنید، مهم این است که چه محصولی به وجود می آورید. زیاد کار کردن ارزش نیست، کار مفید انجام دادن ارزش

است و مفید بودن کار بر اساس ارتباط کار با محصول مشخص می شود. شاید آنچه گفته شد به نظر بدیهی بیاید، ولی واقعیت این است که بسیاری از افراد محصول را فراموش می کنند و کار برایشان

تبدیل به هدف می شود.

به نظر شما تمرکز بر محصول بر چه قسمت هایی از پروژه تاثیر می گذارد؟

پاسخ ساده است، بر تمام قسمت های آن. حتی کارگر ساده ای که در قسمت کوچکی از پروژه کار می کند نیز باید در فضایی محصول محور کار کند، نه در فضایی کار محور؛ این مسئله رمز موفقیت

پروژه است.

بدیهی است که با چنین دیدگاهی، برنامه ریزی نیز باید کاملا محصول محور باشد و در این میان تهیه ساختار شکست کار بیشترین سهم را از این دیدگاه می برد.

[DAVOOD. 13 کاربران ویژه]

Project In Controlled Environment ) PRINCE2 ) یک روش فرآیندی برای مدیریت موثر پروژه است. PRINCE2 استانداردی است که دولت انگلستان به طور گسترده از آن استفاده کرده و به طور گسترده در بخش خصوصی شناخته شده و استفاده می­گردد.

ویژگی‌های اصلی PRINCE2 عبارتند از:

تمرکز بر توجیه کسب و کار

یک ساختار سازمانی تعریف شده برای تیم مدیریت پروژه

رویکرد برنامه‌ریزی بر اساس محصول

تأکید بر تقسیم پروژه به مراحلی که قابلیت مدیریت و کنترل داشته باشند

انعطاف پذیری برای کاربرد در سطحی که برای پروژه مناسب است

 

تاریخچه PRINCE2

PRINCE در سال 1989 به وسیله CCTA(سازمان مرکزی کامپیوتر و ارتباطات مخابراتی) که بعداً به OGC تغییر نام داد، ایجاد شد. PRINCE در اصل بر پایه PROMPT است. PROMPT یک روش مدیریت پروژه بود که به وسیله Simpact Systems Ltd در سال 1975 ایجاد شده بود. PROMPT در سال 1979 به وسیله CCTA به عنوان استاندارد پروژه‌های سیستم های اطلاعاتی دولت پذیرفته شد.

هنگامی که PRINCE در سال 1989 افتتاح شد به طور موثری از PROMPT در پروژه‌های دولتی پیشی گرفت. PRINCEدر حیطه عمومی باقی می­ماند و حق مالکیت آن توسط CROWN حفظ می‌شود. PRINCE آرم تجاری OGC(Office of Government Commerce) است. PRINCE2 در سال 1996 با همکاری 150 شرکت اروپایی منتشر شد.

[M-MAHDAVI 13 کاربران ویژه]

سرپرست گروه پروژه:

بسیاری از پروژه های بزرگ دارای چنین شخصی است و چنین شخصی است که او مستقیم به مدیرپروژه گزارش می دهد درپروژه های کوچک مدیر پروژه هر دو نقش را ایفا می کند سرپرست گروه نمی توتند به عنوان رییس عمل کند و ازمزاییای کار گروهی سود ببرد در عوض باید پنج نقش اساسی را ایفا کند:

1. آغازگر

2.الگو

3.مذاکره کننده

4.شنونده

5.مربی