رفتن به مطلب
برای استفاده از انجمن و عضـویت کلیک کنید.
جستجو در
  • تنظیمات بیشتر ...
نمایش نتایجی که شامل ...
جستجو در ...

شاپ دراوینگز دات آی آر

اولین انجمن تخصصی سازه های فلزی و شاپ دراویینگ در ایران از سال 1389 تا کنون

  • پرسش و پاسخ
  • آموزش و مقالات
  • فیلم و تصاویر
رضا زاهدی

چکونه در شاپ سیستماتیک عمل کنیم؟

ارسال های توصیه شده

samadi    8

اعضا عادی

عرض ادب به کلیه دوستان

 

آقایون یه سوال چگونه در شاپ سیستماتیک عمل کنیم ؟ منظورم چیه ، منظورم اینه که چگونه میشه در تیپ سازی قطعات اقدام کرد که به مشکلات کمتری در ساخت برخورد کنیم یعنی تیپ سازی رو بیشتر کنیم . مثلاً من یه کار داشتم البته من شاپیستش نبودم شاپشم ندیدم . طراح اومده بود طول دستک اتصال به تیر رو به صورت ضریبی از ارتفاع تیر اعلام کرده بود فرض کنید سازه 10 طبقه بود و در هر طبقه کلی دستک ایجاد میشه که با طول های متفاوت و طرح برش و زمان اجرا و هزینه ها رو بیشتر می کنه شما دوستان چه ترفند هایی رو برای تیپ سازی اینجور موارد بکار می برید ؟

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

رضا زاهدی    19

مدیران تالار

عرض ادب به کلیه دوستان

 

آقایون یه سوال چگونه در شاپ سیستماتیک عمل کنیم ؟ منظورم چیه ، منظورم اینه که چگونه میشه در تیپ سازی قطعات اقدام کرد که به مشکلات کمتری در ساخت برخورد کنیم یعنی تیپ سازی رو بیشتر کنیم . مثلاً من یه کار داشتم البته من شاپیستش نبودم شاپشم ندیدم . طراح اومده بود طول دستک اتصال به تیر رو به صورت ضریبی از ارتفاع تیر اعلام کرده بود فرض کنید سازه 10 طبقه بود و در هر طبقه کلی دستک ایجاد میشه که با طول های متفاوت و طرح برش و زمان اجرا و هزینه ها رو بیشتر می کنه شما دوستان چه ترفند هایی رو برای تیپ سازی اینجور موارد بکار می برید ؟

سلام مهندس جان ،

تو این مثالی که فرمودین بهتره تو هر پارت تیپ سازی ، صورت بگیره وطول تیر ها ثابت بمونه ، یه اتفاقه خیلی جالبی امروز برای من پیش اومدش تو یک پروژه 16 طبقه با توجه به اینکه پلان تیر ریزی صاف بود و فاصله دهنه ها یکی بودش ما برای راحتی کار در نصب اومدیم طول دستک ها رو تا 5 سانتی متر بعضی جا ها اضافه کردیم تا تیر ها تیپ بشه تو جلسه ای که امروز واسه بررسی نقشه های شاپ انجام شده بود کارفرما فکر می کرد ما برای راحتی کار خودمون این کارو کردیم و الان مجبوریم که طول دستک ها رو مطابق نقشه بزنیم و تیپ تیر هامون از بین میره ، متاسفانه بعضی وقت ها هم نمیشه کاری کرد تازه بایید کلی هم اضافه کاری کرد:)))) کلا تو این مساله طراح به نظرم کج سلیقگی می کنه و مشکل ابتدا باید تو طراحی درست بشه!

 

 

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

nasiri    7

اعضا عادی

عرض ادب به کلیه دوستان

 

آقایون یه سوال چگونه در شاپ سیستماتیک عمل کنیم ؟ منظورم چیه ، منظورم اینه که چگونه میشه در تیپ سازی قطعات اقدام کرد که به مشکلات کمتری در ساخت برخورد کنیم یعنی تیپ سازی رو بیشتر کنیم . مثلاً من یه کار داشتم البته من شاپیستش نبودم شاپشم ندیدم . طراح اومده بود طول دستک اتصال به تیر رو به صورت ضریبی از ارتفاع تیر اعلام کرده بود فرض کنید سازه 10 طبقه بود و در هر طبقه کلی دستک ایجاد میشه که با طول های متفاوت و طرح برش و زمان اجرا و هزینه ها رو بیشتر می کنه شما دوستان چه ترفند هایی رو برای تیپ سازی اینجور موارد بکار می برید ؟

سلام مهندس جان ،

تو این مثالی که فرمودین بهتره تو هر پارت تیپ سازی ، صورت بگیره وطول تیر ها ثابت بمونه ، یه اتفاقه خیلی جالبی امروز برای من پیش اومدش تو یک پروژه 16 طبقه با توجه به اینکه پلان تیر ریزی صاف بود و فاصله دهنه ها یکی بودش ما برای راحتی کار در نصب اومدیم طول دستک ها رو تا 5 سانتی متر بعضی جا ها اضافه کردیم تا تیر ها تیپ بشه تو جلسه ای که امروز واسه بررسی نقشه های شاپ انجام شده بود کارفرما فکر می کرد ما برای راحتی کار خودمون این کارو کردیم و الان مجبوریم که طول دستک ها رو مطابق نقشه بزنیم و تیپ تیر هامون از بین میره ، متاسفانه بعضی وقت ها هم نمیشه کاری کرد تازه بایید کلی هم اضافه کاری کرد:)))) کلا تو این مساله طراح به نظرم کج سلیقگی می کنه و مشکل ابتدا باید تو طراحی درست بشه!

 

 

 

 

 

سلام

 

کار سختی و انجام دادین که طول دستکهارو تغییر دادین اینجوری هم کار شاپ سخت می شه هم ساخت ولی از لحاظ هزینه جرثقیل نصب خیلی به صرفه می شه ولی من ترجیح می دم دقیقا مثل مشاور شاپ و انجام بدم چه درست چه غلط

 

 

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

رضا زاهدی    19

مدیران تالار

سلام مهندس جان

به نظر من نقشه های سازه ، خالی از ایراد نیستند و آخرین مرحله چک نقشه قبل از ورود به پروسه اجرا و ساخت در کارخانه همین مرحله شاپ هستش ، حتی المقدور نباید چیزی که به نظر غلط میاد مدل و شاپ شود بهتر است در این جور مواقع کارفرما در جریان قرار بگیرد .

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

izadpanah    45

مدیرکل

معمولا در نقشه های سازه، طول دستکها به صراحت اعلام می شود. اما نقشه هایی را دیده ام که طول دستک ضریبی از ارتفاع پل بوده است. هر چند که این طول، طول می نیمم است اما نمی توان دستکها را زیادی بلند در نظر گرفت.

اما اینکه دستک تیپ شود یا تیر، مزایا و معایب زیر را دارد:

مزیت تیپ سازی دستک، سهولت مدلسازی و ساخت دستکهاست

عیب تیپ سازی دستک، سختی مدلسازی و تنوع تیرها جهت ساخت و نصب است.

مزیت تیپ سازی تیرها، سهولت مدلسازی و ساخت و نصب تیرهاست.

عیب تیپ سازی تیرها، سختی مدلسازی و تنوع دستکهاست.

در حقیقت فرقی تیپ سازی تیر یا دستک، فرقی ندارد و هر دو مشکلات خاص خود را دارند. اما در اکثر کارخانجات، اولویت با تیپ سازی دستکهاست.

 

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

samadi    8

اعضا عادی

چگونه در شاپ سیستماتیک عمل کنیم ؟

این سوالم شاید از دو منظر طرح برش ورق و هم از نظر سیستماتیک بودن مطرح باشه ممنون می شم دوستان بزرگوارم پاسخ بدن . فرض کنید یه سازه ای داریم با ستون ها مشابه شما میاید برای یک ستون طرح برش می دید تا ورق کمتری پرت داشته باشید برای مثال در انتها ورقی به طول 2300 میلیمتر باقی مانده میارید آیا باید این ورق رو یه کنار بندازیم و همه ستون ها رو با یک طرح برش تیپ کنیم ( در این صورت اگه 10 تا ستون باشه 10 تا هم ورق 2300 باقی مانده بدون مصرف داریم ) یا نه این کارو تا جایی ادامه بدیم که مقدار ورق باقیمانده از طول مصرفی به صفر میل کنه (یعنی طرح برش ستون های رو مشابه نمی گیریم ) . نمی دونم منظورمو چقدر تونستم برسونم در واقع می خام بدونم که در این صورت با وجود داشتن پرت چون همه ستون ها مشابه هستن یک ستون رو انجام می دیم و برای بقیه عمل کپی رو اعمال می کنیم یا نه باید به فکر طرح برش ورق باشیم تا تشابه

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

izadpanah    45

مدیرکل

بارها و بارها در جاهای مختلف گفته و نوشته ام که شاپ دراوینگ، چیزی جز انتخاب صحیح طول ورق و بهینه سازی پرت در حین مدلسازی نمی باشد اما این کار چقدر شدنی است؟ آیا توجیهات و تفکرات مهندسی ما چقدر به اجرا نزدیک است و رویه های ساخت با چه اصولی دنبال می شود؟ اینکه در حین مدلسازی به بهترین حالت انتخاب طول ورق بینددیشیم، چقدر ارزش دارد؟ فسفر سوزاندن و چشم گذاشتن، با چه بها و مبلغی قدردانی می گردد و چقدر از نظر دیگران ارزشمند است نیز بحث جدیدی است که خط بطلان بر روی تمام اهمیتهای کار می کشد.

مهندس صمدی برای اینکه یقین پیدا کنید منظور شما را متوجه شدم، در ادامه فرمایشات شما مثالی را بیان می کنم. 10 تا ستون داریم که فقط در یک مقطع بایستی از ورقهای با طول 3700 استفاده کنیم و ستونها هم باکس هستند. لذا اگر بخواهیم یک ستون را مدل کرده و سپس به تعداد 9 تای دیگر کپی پیست کنیم، 40 تا تسمه با عرض XXX و طول 2300 باقی می ماند که در هیج ستون دیگری قابل استفاده نیست. حال چرا قابل استفاده نیست؟ چونکه طبق رویه متداول ساخت اغلب کارگاهها و کارخانجات، در ابتدا ورق با طولهای 6 متری تسمه سازی می شود و سپس برشکاری های جز انجام می شود. یعنی یک ورق 1500x6000 به تعدادی تسمه XXX X 6000 بریده می شود و سپس در مراحل بعدی ورقهای با ابعاد xxx x 3700 از این تسمه ها جدا می شود. اما ذهن خلاق ما می گوید اگر از ورق 1500x6000 یک تکه 2300x1500 بریده شود و سپس از باقیمانده ورق تسمه ها بریده شود، به جای داشتن تعداد زیادی تسمه xxx x 2300 تکه ورقی با ابعاد 2300x1500 داریم که عملا پرت نیست. این بحثها را کردم تا پاسخ این سوالی که در ابتدای بحث مطرح کردم را بدهم: "آیا توجیهات و تفکرات مهندسی ما چقدر به اجرا نزدیک است و رویه های ساخت با چه اصولی دنبال می شود؟"

اما باز هم همان تکه های xxx x 2300 باقیمانده پرت نیستند. از یک تکه آن می توان طول 1300 را برید و با جوشکاری آن به یک تکه 2300 تایی تسمه ای با طول 3700 ساخت که قابل استفاده است. اگر ما خودمان هم بخواهیم ستونها را از تیپ بودن خارج کنیم و ورقهای باقیمانده را در ستونهای دیگر استفاده کنیم، مجبوریم که همین کار را انجام دهیم.

اما طبق نوشته هایم در یکی از تاپیکها، در ورق چینی اصولی، اگر از ورقی با طول غیر 6000 متر استفاده کردیم، بهتر است تکه باقیمانده را در گوشه ای یادداشت کرده و در ستون بعدی از آن استفاده کنیم.

 

نهایتا :

ما یا بعنوان پیمانکار در حال تهیه نقشه شاپ هستیم یا در دفتر مرکزی کارخانه ای هستیم و یا اینکه در دفتر فنی مستقر در کارگاه هستیم اما در هر صورت از سالن تولید از چند متر تا چند کیلومتر دوریم و از اتفاقات حادث شده در آن بی اطلاعیم. موجودی ورق انبار و یا در خیلی مواقع کف کارگاه را نمی دانیم و می خواهیم تصمیم درستی بگیریم. واقیت اینجاست که واقعا شدنی نیست. برای روشن تر شدن موضوع مثالی را بیان می کنم. در حین برشکاری به هر دلیلی ورق اشتباه بریده شده و در حال حاضر 2 تکه تسمه با عرض Y و طولهای 4500 و 2500 موجود است. حتی ممکن است این ورق مازاد پروژه قبلی بوده است. از قضا ما هم تسمه ای با عرض Y و طول 7000 در مدلسازی می خواهیم. واقعا به ذهن چه کسی خطور می کند که در حین مدلسازی این 7000 را به تکه های 2.5 و 4.5 تقسیم کند؟ معمولا ما سراغ 6 و 1 یا 3 و 4 می رویم. غیر از این است؟

 

بحث تکمیلی:

1- بعضی وقتها هر کاری که بکنیم، نمی توان پرت را کاهش داد و مجبور به پرت ورق هستیم. من حاضرم نقشه ستونی را برایتان قرار دهم و حتی حاضرم به کسی که بتونه آنرا با رعایت ضوابط، فقط مدلسازی کنه و حتی سه برابر وزن ستون پرت بده جایزه بدهم. این ستون مربوط به پروژه ای تقریبا 600 تنی است که بیش از 60 تا ستون داره و ستونهاش آنقدر مزخرف هستند که من پس از یک درگیری تقریبا یک ساله با این پروژه و کارفرمای اصلی و مشاور و کارگاه عطایش را به لقاء اش بخشیدم و با رد کردن کار، آرامش را به زندگی خود بازگرداندم. واقعا من نمی دانم برخی از طراحان چه فکری می کنند؟ آیا اصلا فکر می کنند؟ آیا سبک سازی فقط تغییر مقطع در هر ستون است؟ آیا تغییر مقطع باکس با H تحت عنوان سبک سازی آن هم نه یک بار، بلکه چند بار در طول یک ستون، اجرایی است؟ البته ناگفته نماند در این نقشه ها برای اتصال ستون باکس به ستون باکس در محل نصب، دیتیل پیچ و مهره ای داده شده بود و اصرار طراح محترمش بر صحت دیتیلها نشان از بی نشانها داشت.

خلاصه اینکه پرت ورق بهینه در گرو نقشه خوب محاسباتی است و زمانی فسفر سوزاندن شاپیست جوابگوست که طراح مربوطه نیز به حد کافی فسفر سوزانده باشد.

2- بعضی وقتها لازم است که طول مقاطع را بیشتر کنیم. حتی در برخی موارد کلا یک مقطع سبک را با مقطع سنگین تر زیرین جایگزین کنیم. هر جند که خطرناک است و بعدا ممکن است مورد اتهام سنگین سازی قرار گیریم، اما با داشتن توجیهات فنی مناسب می توان این موضوع را به مباحث اجرایی مرتبط ساخت.

 

نتیجه گیری:

طرح بندزنی هایی که ما در مدل خود انتخابمی کنیم، یک طرح پیشنهادی برای تولید است و به نفع هر کارخانه ای است که یک نفر فنی را در واحد تولید برای تکمیل این بحث داشته باشد. حال این نفر می تواند یک مونتاژکار آموزش دیده باشد و یا اینکه یک نفر مهندس با تجربه. همانگونه که در مطالب دیگر نوشته ام، بهترین حالت، بندزنی در زمان مونتاژ توسط مونتاژ کار آموزش دیده و یا در کنار مهندس با تجربه و بر اساس شرایط موجود است. مونتاژ کاری را در یکی از کارخانجات می شناسم که کلا انتخاب طول را خودش انجام می دهد و تقریبا پرت صفر را در پی دارد. حتی تکه های کوچک را نیز بعنوان دیاق ستون و دستک انتخاب می کند.

ساخت استیل استراکچرز در قالب روشهای تولید مدرن و مباحث مهندسی صنایع از جمله تولید ناب نمی گنجد و بایستی با تلفیق روشهای سنتی و مدرن، آن را به بهترین حالت رساند

 

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری


  • کاربران آنلاین در این صفحه   0 کاربر

    • هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.
×
×
  • اضافه کردن...